سیاستمداری که یک سوم مردمش را کشت
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از تابناک، شاید واقعیترین آمار ۱.۵ تا ۲.۵ میلیون تن بود. نصف این آمار بر اثر اعدام در کشتزارهای مرگ و بقیه به خاطر گرسنگی و بیماری جان سپردند.
آیا میتواند فقط یک شوخی تلخ باشد؟ حکومتی که یک سوم مردمش را از بین ببرد؟! شاید داستان تخیلی و ترسناک باشد؟ اما نه حقیقت محض است. داستانی در کار نیست. حکومتی که یک سوم مردمش را در طول پنج سال از بین برد، و اگر ادامه مییافت شاید بقیه آنها را نیز از بین میبرد. این حکومت کشتزارهای مرگ (The killing Fields) را پایهریزی کرد و اجساد مردم بیچاره را در آن کاشت و جمجمه و استخوان آنها را درو کرد.
شعار حکومت: زنده ماندنت فایدهای ندارد، و مرگ تو زیانبار نیست.
پایین سمت چپ، تصویری کمیاب از مزارع کار دسته جمعی اجباری و سمت راست تصویر مردی که کنار تلی از جمجمه و استخوان استخراج شده از کشتزارهای مرگ نشسته است.
در سال ۱۹۷۵ خمرهای سرخ کامبوج توانستند حکومت را ساقط کنند و قدرت را به دست بگیرند. آنها دولتی به نام حکومت دموکرات کامبوج را بنا نهادند. رهبران دولت جدید، کمونیست و اغلب آنها در دانشگاههای فرانسه تحصیل کرده بودند و از کمونیست فرانسه تأثیر گرفته بودند. به علاوه تجربهی کمونیست های ویتنام نیز اثر قابل توجهی روی آنها گذاشته بود.
رهبر آنها پلپوت یا آنطور که میگفتند «برادر شماره یک» نامیده میشد. گروهی از رهبران دیگر نیز با نام «برادر شماره دو» و «برادر شماره سه» و الی آخر نام داشتند. ایدهی این رهبران جوان در ایده و تئوری افراطی کمونیست خلاصه میشد و اصل و اساس آن بازگشت مردم به زندگی بدوی از طریق کار دستهجمعی کشاورزی و تحقق خودکفایی و رهایی از مظاهر زندگی تمدنی نو و غربی بود که به باورشان آنها را آلوده و تخدیر کرده بود و دلیل اصلی عقب ماندگی مردم جهان سوم به شمار میرفت. آنها تصمیم گرفتند نظریات کمونیست را روی مردم کامبوج تجربه کنند.
مردم را مجبور کردند تا خانههایشان و هر آنچه داشتند را ترک کنند و به مزارع و کشتزارهای کار اجباری بروند. استثنائی حتی برای زنان، کودکان و سالخوردگان وجود نداشت.
برنامه خمرهای سرخ بر پایه بستن مدارس، بیمارستانها، کارگاهها، کارخانهها، ممنوعیت بانکها، تجارت، تحریم همه ادیان، خلع شهروندان از همه داراییهای شخصی و انتقال اجباری آنها از شهرها به زمینهای کار اجباری (Collective Farms) استوار بود تا به این روش آنها را پاکسازی کنند و به فرهنگ بدوی و اصلی انسانها که بر کشاورزی متکی بود، بازگردانند.
روابط انسانی داخل خانواده ممنوع شد. داروی غربی مدرن ممنوع شد و به جای آن استفاده از گیاهان گسترش یافت. استفاده از القاب و تبادل کلمات احترام آمیز بین مردم ممنوع شد و فقط باید از کلمه رفیق در گفتگوهای عمومی استفاده میکردند و سلام و احوالپرسی به شکل خَم شدن و یا دست دادن ممنوع شد و مجازات آن مرگ بود.
یک نقاشی یک اردوگاه زندان را نشان میدهد
حکومت برای خالی کردن شهرها از یک حیله استفاده کرد. آنها به مردم گفتند که برای مدت دو یا سه روز به جنگلها پناه ببرند تا از بمباران هواپیماهای آمریکایی در امان بمانند و دولت در غیاب آنها از خانههاشان محافظت خواهد کرد، اما به محض خروج ساکنان از خانههایشان و رفتن به جنگلها آنها را به گروههایی تقسیم میکردند و به زمینهای کار دستهجمعی میفرستادند و بین اعضای خانواده جدایی انداختند و مادران و فرزندان زیادی را از هم جدا کردند. مردم باید در مزرعه در حدود ۱۲ تا ۱۴ ساعت بدون استراحت و یا خوردن غذا کار میکردند. حتی چیدن و خوردن گیاهان و میوههای موجود در مزرعه ممنوع بود زیرا جز داراییهای عامه محسوب میشد و هیچ کسی حق نداشت از آنها سوء استفاده کند و مجازات چنین کاری مرگ بود.
عکس پلپوت و در کنار او عکس مردمی که از صبح تا شب کار میکردند.
کشتزارهای مرگ، مناطقی اختصاصی برای بازداشت، شکنجه و اعدام افرادی بود که حکومت میخواست به دلایل مختلفی از شر آنها خلاص بشود. اگر فرد قومیتی غیر کامبوجی داشت، اعدام میشد. غیر کامبوجیها مثل چینیها، ویتنامیهای ساکن کامبوج، مسیحیان، مسلمانان کامبوج و یا راهبان بودایی با هم فرقی نداشتند و باید میمردند. هر گونه قول و فعلی که موجب تضعیف حکومت و یا حتی ابراز نارضایتی ساده علیه شرایط سخت کار و یا حتی ابراز احساسات مثل گریستن، و یا تأثر از اعدام خویشاوندان جرم بود و مجازات مرگ را در پی داشت.
یکی از بزرگترین جرمهای نابخشودنی از نظر حکومت کامبوج، علمآموزی و فرهیخته شدن بود. در واقع هدف حکومت خمرهای سرخ خالی کردن مردم از هر آنچیزی بود که داشتند، خمرها مردم را حتی از احساسات خالی کردند و آنها را به ابزار کشاورزی مطیع و گوش به فرمان تبدیل کردند تا بدون حرف، مناقشه، بدون ابراز نارضایتی و یا اعتراض در مزارع کار دستهجمعی فعالیت کنند.
به همین دلیل متفکرین و افراد با سواد و کسانی که خواندن و نوشتن میدانستند محکوم به نابودی بودند. در این میان اگر افراد بیسواد عینک میزدند نیز اعدام میشدند، زیرا عینک چهره آنها را شبیه افراد با سواد نشان میداد.
نقاشی از اردوگاه زندانیان
روش اعدام قطع سر با تبر بود، حتی برای کشتن مردم از گلوله استفاده نمیکردند زیرا از نظر آنها ارزش گلوله بیشتر از جان انسانها بود.
تعداد قربانیان دولت خمرهای سرخ دقیق مشخص نیست. برآوردهای خوشبینانه رقم ۷۵۰ هزار نفر و برخی آن را ۳.۳ میلیون و یا به عبارتی نصف ساکنان هفت میلیونی کامبوج در آن دوران ذکر میکنند. اما شاید واقعیترین آمار ۱.۵ تا ۲.۵ میلیون تن بود. نصف این آمار بر اثر اعدام در کشتزارهای مرگ و بقیه به خاطر گرسنگی و بیماری جان سپردند.
در سال ۱۹۷۹ نیروهای ویتنامی کامبوجیها را سرنگون کردند و حکومت حمر سرخ سرنگون شد و رهبران آن و در رأس همه پلپوت به جنگلهای نزدیک مرز تایلند گریختند. پلپوت تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۸ میلادی در آنجا مخفی شد.