آماده باش نظامی کامل در ایران

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اسپوتنیک  ،بسیاری تحلیلگران باور دارند که اسرائیل و عربستان سعودی تلاش دارند هر جور شده قبل از پایان رسمی دوره ریاست جمهوری ترامپ جنگی شمولی بر علیه ایران در منطقه راه بیاندازند.

طبق تحلیل های پیشین برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در کنار اسرائیل تلاش های زیادی انجام داده بودند که این جنگ طی چهار سال گذشته بر علیه ایران راه بیافتد اما ترامپ به آنها قول داده بود که این کار را در دوره دوم ریاست جمهوری اش انجام دهد نه در دوره اول و طی این مدت تلاش کرد تا می تواند کل پس انداز کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را به بهانه های مختلف از جمله تشکیل جبهه مشترک و یا نیروی مشترک و یا ... و نیاز این کشورها به تسلیحات مدرن و پیشرفته، از آنها بستاند و همین کار را انجام داد.

حالا هم که دوره ریاست جمهوری اش به پایان رسیده به جای گوش کردن به حرف این کشورها که سرمایه گذاری های کلانی برای بقای او انجام داده بودند به گلف بازی می پردازد.

برخی باور دارند که ترامپ در پی اطمینان از نتیجه انتخابات آمریکا از نظر روحی و روانی چنان صدمه ای دیده که دیگر حاضر نیست دل به هیچ کاری بدهد و برای آرامش فکری تلاش می کند روی بازی مورد علاقه اش، یعنی گلف تمرکز کند تا دنیا را فراموش کند.

ارتش اسرائیل برای گزینه حمله آمریکا به ایران آماده می شود

به هر حال نمی توان ماجرای سفر آقای پمپئو به منطقه و ملاقات نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات اسرائیل با ولیعهد عربستان (که فعلا صحت و سقم اش در هاله ای از ابهام است، ولی خوب به نظر می آید صحت داشته باشد) را نادیده گرفت.

فراموش نکنید، سال گذشته هم آقای پمپئو سفر مشابهی به منطقه داشت و بعد از آن عملیات ترور شهید سپهبد سلیمانی انجام شد، امری که نشان می دهد پاقدم او هیچوقت برای منطقه خیری در بر نداشته.

برخی تحلیلگران باور دارند که این سفر که به عنوان سفر خداحافظی پمپئو نیز از آن عنوان شده به این دلیل است که پمپئو خواسته به مقامات عربستان سعودی و اسرائیل اطلاع دهد که شرایط بزودی تغییر خواهد کرد و هر کاری نیاز باشد خودشان باید انجام دهند و به امید ترامپ نباشند چون فعلا ترامپ فقط روی سوراخ های زمین گلف تمرکز کرده.

طبیعتا تنها راهکاری که برای مقامات اسرائیلی و سعودی که امروزه بر اثر شکست ترامپ یتیم شده اند باقی می ماند این است که خود دست به کار شوند و شری به پا کنند تا بر اثر آن منطقه را به آتش بکشند و آمریکای بایدن نتواند به آن راحتی که برخی تصور می کنند به سمت و سوی مصالحه با ایران قدم بردارد.

روز گذشته به صورت تصادفی یکی از دوستان قدیمی خود که زمان خدمت سربازی فرمانده ام بود و بعد دوستی مان ادامه یافت را دیدم.

مدت ها بود یکدیگر را ندیده بودیم و اتفاقا همین بحث مطرح شد و از او سوال کردم چه کار می کنید.

وی با شوخی جواب داد همان کاری که قبلا می کردیم، "دائم ال آماده باش نظامی کامل هستیم".

وی با شوخ طبعی گفت: "اصلا کی ما آماده باش نبودیم که الآن نباشیم، نیروهای مسلح ایران چهل سال از که دائم ال آماده باش هستند، فکر می کنی اگر اینگونه نبود آمریکایی ها و اسرائیلیها و یا همین سعودی ها و اماراتی ها به ما حمله نکرده بودند"؟

وی افزود: "اینها سلاح های مدرن آمریکایی را برای دکور نمی خرند، همه این سلاح ها برای این است که می خواهند بتوانند برتری نظامی بر علیه ما داشته باشند و هر بار که به یک جایی می رسند ما چند تا دست آورد نظامی رو می کنیم تا بفهمند هنوز خیلی عقب هستند و باز هم بدوند".

در پایان گفت: "حالا حالاها خیلی باید بدوند، این حرف هایشان هم فقط برای تسکین درد هایشان است".

خیلی حرف هایش جالب بود و مرا به فکر انداخت که واقعا این همه هیاهو که این روزها راه افتاده برای چه است؟

اگر اسرائیلی ها و یا سعودی ها توان و یا جربزه حمله به ایران را داشتند که منتظر شروع یا پایان دوره یک رئیس جمهوری در آمریکا نبودند.

ائتلاف اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس علیه ایران

تنها دلیلی که تا به حال موجب آن شده که آنها جسارت تعرض به ایران را نداشته باشند توانمندی دفاعی ایران است.

آنها به خوبی می دانند اگر ایرانی ها به سخنان آنها لبخند می زنند به این دلیل است که می خواهند به آنها بگویند شیون کنید تا دلتان خالی شود، در نهایت ما پیروز میدان هستیم.

حمله اسرائیل به خاک ایران با حمله به خاک سوریه زمین تا آسمان فرق می کند.

هواپیماهای اسرائیلی برای حمله به سوریه از آسمان خود و یا آسمان لبنان استفاده می کنند و حتی وارد حریم هوایی سوریه نمی شوند اما برای حمله به ایران مجبور هستند که وارد حریم هوایی ایران شوند و قطعا آنوقت کار خیلی فرق می کند.

توجه داشته باشید که بحث ابتدا این بود که آمریکایی ها بیایند بزنند و بعد این شد که اسرائیلی ها بیایند بزنند، متحدین عرب آمریکا حتی اینقدر در مقابل ایران جسارت ندارند که نامشان بخواهد میان حمله کنندگان قرار گیرد، آنها می خواهند کسی را اجیر کنند تا کارهای کثیفشان را انجام دهد، همان یک بار هم که به یمن حمله کردند برای هفت پشتشان کافی است، به قول معروف خودشان هم به خوبی فهمیده اند چند مرده حلاج اند.

آنها به خوبی می دانند اگر هواپیماهایشان در تله های هوایی نیروهای مسلح ایران گیر نکنند و از حریم هوایی ایران بتوانند خارج شوند زمان بازگشت هیچ فرودگاهی را برای فرود پیدا نخواهند کرد چون تا قبل از برگشتن آنها همه فرودگاه هایشان با خاک یکسان شده.

نه فقط فرودگاه های اسرائیل بلکه همه فرودگاه های کشورهایی که اجازه عبور این هواپیماها را می دهند و همه پایگاه هایی که ممکن است در منطقه با آنها همکاری کنند.

زیر بناهای اقتصادی را فراموش نکنید.

به هر حال ایرانی ها هم سالها موشک تولید نکرده اند که آنها را انبار کنند بلکه آنها را تولید کرده اند تا هم خودشان و هم متحدینشان در چنین وقتی استفاده کنند.

توجه داشته باشید که هدف از هواپیما داشتن چیست؟

هدف این است که موشک و یا بمب های مورد نیاز برای نابودی یک هدف را به نقطه ای حمل کنند و بعد آنها را به هدف بزنند.

خوب ایران به جای آن صدها هزار موشک تولید کرده که می تواند به اهداف مورد نظر پرتاب کند و انگار هزاران هواپیمای ایرانی بلند شده تا اهداف مختلف را نابود کند، چه فرقی دارد؟

هر جوری بخواهید حساب کنید اگر اینها بخواهند طبق تحلیلهای رسانه ای برخی پایگاه های نظامی و یا اتمی ایران را هدف قرار دهند اینها باید چند ساعتی در آسمان ایران پرواز کنند و طی این چند ساعت موشک های ایران که روی اهداف مختلف در این کشورها قفل شده پرواز خواهد کرد و این اهداف را با خاک یکسان خواهد کرد.

تصور نکنید که ایرانی ها نیاز دارند از درون ایران موشک بالستیک پرتاب کنند تا نیم ساعت بعد داخل اسرائیل را هدف قرار دهند.

طبق بر آوردها ایرانی ها بیش از 200 هزار موشک میان برد و نقطه زن در اطراف اسرائیل آماده پرتاب دارند و اگر تا به حال به نظر دولت سوریه احترام گذاشته اند و به حمله اسرائیلی ها واکنش نشان نداده اند ولی در صورت حمله به ایران ممکن است موضع تغییر کند و این موشکها توسط متحدین ایران پرتاب شود، این موشک ها برای رسیدن به کلیه اهداف خود در اسرائیل چیزی حدود بیست ثانیه تا یک دقیقه نیاز دارند در حالی که هواپیماهای اسرائیلی حد اقل چند ساعت باید در حریم هوایی ایران پرواز کنند.

درباره کشورهای عرب حوزه خلیج فارس هم آنها به خوبی می دانند اگر اسرائیلی ها مثلا نیروگاه هسته ای بوشهر را هدف قرار دهند بیشترین آسیب به دلیل تشعشعات هسته ای به آنها خواهد رسید و اگر هم اجازه دهند هواپیماهای اسرائیلی از فضای آنها عبور کنند موشک های ایرانی همه زیربناهای اقتصادی آنها را نابود خواهند کرد و همه این کشورها به عصر ما قبل پیدایش نفت باز خواهند گشت.

حتی تلمبه دستی ای برای بیرون آوردن نفت وفروش آن جهت خرید غذا هم پیدا نخواهند کرد.

اینکه تصور کنند مثلا سیستم های دفاعی موجود می تواند جلوی واکنش ایران را بگیرد تصور بسیار اشتباهی است، به هر حال حمله اخیر انصار الله یمن به کارخانه پمپاژ فشار گاز در ریاض نشان داد که هنوز هیچ سیستمی برای مقابله با موشک های ایران و یا متحدین ایران در اختیارشان نیست.

 به هر حال ایرانی ها هم دست بسته نشسته اند تا اسرائیلی ها و سعودی ها و یا حتی آمریکایی ها هر توطئه ای بخواهند بچینند و بر علیه ایران پیاده کنند، ایرانی ها هم برای خود سناریوهایی دارند که برای هر شرایطی آماده شده.

با توجه به این شرایط باید باور داشت بهترین راه برای حل مشکلات کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با ایران هنوز دیپلماسی است، و مقامات ایرانی باز هم آغوش خود را برای این حکام باز کرده اند.

به نظر می آید بهتر است که ساختار حاکمه سیاستمداران جنگ طلب را کنار بگذارد چون جنگ به نفع هیچ طرفی نیست و بهتر است همه به سمت گفتگو و صلح پیش بروند.