استارت تغییر چشم انداز سیاست خارجی ایران با عباس عراقچی/ برنامه دیپلمات معتدل کهنهکار چیست؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، عباس عراقچی، مذاکرهکننده سابق هستهای به روابط نزدیکش با رهبر انقلاب معروف است. طی جلسه رأی اعتماد مجلس، مسعود پزشکیان به نمایندگان گفت که عراقچی انتخاب توصیهشده رهبری است؛ سخنی که تأیید عراقچی را در مجلسی پر از محافظهکاران رقیب تضمین کرد.
بنابراین، این انتصاب توسط بسیاری از ناظران به عنوان اقدامی استراتژیک از سوی رهبر انقلاب با هدف احیای روابط پرتنش کشور با غرب، به ویژه در مورد توافق هستهای ۲۰۱۵ تلقی شده است. روزهای اول تصدی وزیر امور خارجه جدید با فعالیت دیپلماتیک پر جنب و جوشی همراه بود و او با چندین دیپلمات اروپایی، از جمله ژوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان گفتگو کرد.
اقتصادنیوز: سید محمدعماد اعرابی در یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:دوم شهریور 1403 آقای عراقچی در قامت وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران اولین گفتوگوی تلویزیونی خود را انجام داد و به تشریح برنامه و رویکرد آینده خود در وزارت خارجه پرداخت.
در هر دو تماس، این مذاکرهکننده ۶۱ساله بر «عزم» ایران برای توسعه روابط با اتحادیه اروپا بر اساس «احترام متقابل» تأکید کرد، با این حال، او همچنین بر لزوم بازنگری اروپاییها در مورد «سیاستهای نادرستشان» نسبت به تهران صحه گذاشت. این گفتگوها همچنین به توافق هستهای موسوم به برجام پرداخت.
در حالی که سیگنال عراقچی به اروپاییها نشاندهنده آبشدن احتمالی یخ روابط است، اما او چالشهایی چندوجهی پیش روی دارد. او باید در میان پیچیدگیهای قدرت در داخل ایران، به ویژه نفوذ عمیق نهادهای تندرو، حرکت کند. گفته میشود که نقش قبلی عراقچی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سطحی از اعتماد را در این نهاد برای او به ارمغان آورده که میتواند در تلاشهایش برای هدایت سیاست خارجی ایران در یک مسیر سازشکارانهتر به کار بیاید. جناحهای اصلاحطلب که خود را عامل ظهور دولت جدید معتدل میدانند، امیدوارند که عراقچی از تعامل خود با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای حمایت از یک سیاست خارجی متعادلتر و کمتر تقابلی استفاده کند.
چالش اصلی برجام
احیای برجام همچنان محور اصلی مأموریت عراقچی است. سابقهاش به عنوان مذاکرهکنندهای اصلی توافق اولیه، او را به گزینهای منحصر به فرد برای شرکت در مذاکرات احیای همان توافقی که در آن دخیل بود، تبدیل میکند. با این وجود، مسیر پیش روی، از جمله سیاست داخلی آمریکا، پر از پیچیدگی است. سرنوشت برجام تا حد زیادی به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده بستگی دارد. بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید میتواند برنامههای عراقچی را پیچیده کرده و امیدها در اردوگاه اصلاحطلبان را از بین ببرد. وزیر خارجه مجبور خواهد بود با همان رئیسجمهوری که در سال ۲۰۱۸، به طور یکجانبه ایالات متحده را از برجام خارج کرد، روبرو شود.
علاوه بر سیاستهای آمریکا، موضع رهبر انقلاب نیز نقشی حیاتی دارد. حمایت رهبری برای هرگونه اصلاحات عمده در سیاست خارجی ضروری بوده و در حالی که انتصاب عراقچی ممکن است نشاندهنده تمایل به تعامل با غرب باشد، اما مشخص نیست که رهبری تا چه حد مایل به حرکت در این جهت است. با وجود این، تحریمهای مجدداً اعمالشده پس از خروج آمریکا از برجام، حلقه محاصره به دور اقتصاد ایران را تنگتر کرده است. رهبری علناً روشن کرده که اقتصاد همچنان نگرانی اصلی او بوده و باید اولویت اصلی دولت جدید باشد.
در حالی که ایران به دنبال کانالهای جدید با همسایگان و همچنین روسیه و چین برای کاهش درد اقتصادی بوده، رفع تحریمها از طریق احیای برجام همچنان راهحل اصلی برای درمان مؤثر و بلندمدت است.
خط باریک در سیاستهای منطقهای
برخلاف تمایل به تعامل با غرب در مورد برجام، نشانههای کمی وجود دارد که حاکی از آمادگی ایران برای تغییر رویکرد منطقهایش باشد. عراقچی وارث یکی از چالشبرانگیزترین و ظریفترین دورههای تاریخ تنشهای ایران و اسرائیل خواهد بود. از آغاز جنگ غزه، جمهوری اسلامی چندین بار در آستانه جنگ تمامعیار با دشمن قسمخورده خود قرار گرفته است.
عراقچی در مکالمات اخیر خود با همتایان اروپایی و خاورمیانه، بر «حق پاسخ» تهران به اسرائیل در پی ترور اسماعیل هنیه، رئیس سیاسی حماس، تأکید کرد. وزیر امور خارجه جدید به هیچ تجدید نظری در تهدیدها اشاره نداشت و به همتایان خود از لبنان، سوریه، ارمنستان، بریتانیا و فرانسه گفت که تهران اسرائیل را مقصر تشدیدهای منطقهای میداند و از غرب میخواهد اسرائیل را مسئول بداند.
با این حال، با قدمزدن روی طنابی باریک برای جلوگیری از هرگونه خطر پیچیدگیهای بیشتر با اسرائیل، عراقچی همچنین نشان داد که ایران به دنبال گسترش درگیری نیست. این موضع ظریف مشخصکننده استراتژی گستردهتر ایران در مورد نمایش قدرت سیاسی و در عین حال، اجتناب از جنگی تمامعیار است که میتواند فقط منطقه را هرچه بیشتر بیثبات کرده و ایران را نیز منزوی کند.
اینکه آیا عراقچی میتواند با غلبه بر مقاومت داخلی از سوی جناحهای تندرو که مدتها بر چشمانداز سیاسی ایران تسلط داشته و سیاست خارجی ایران را تعریف کردهاند، مسیر جدیدی برای ایران ترسیم کند یا اینکه توسط همان نیروها محدود خواهد شد، به تمایل رهبری برای انعطاف بستگی دارد.