معمای جاه‌طلبی‌های چین در خاورمیانه -1

پشت‌پرده نفوذ خزنده چین در خاورمیانه/ اعراب بر سر دوراهی چرخش به سمت واشنگتن یا پکن

کدخبر: ۶۸۳۱۰۰
اقتصادنیوز: در باب تلاش‌های پکن برای تعامل هم‌زمان با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس دلایل متفاوتی مطرح می‌شود. گروهی می‌گویند که چین به‌دنبال جایگزینی ایالات متحده است و گروهی دیگر بر این باورند که جاه‌طلبی‌های خاورمیانه پکن صرفا با هدف بهره‌برداری از منابع این منطقه تعریف شده؛ ذیل این گزاره عادی‌سازی روابط تهران و ریاض تبیین شده است.
پشت‌پرده نفوذ خزنده چین در خاورمیانه/ اعراب بر سر دوراهی چرخش به سمت واشنگتن یا پکن

به گزارش اقتصادنیوز، موسسه مطالعاتی استیمسون با انتشار یادداشتی مدعی شد، هراس از جایگزینی چین به‌جای ایالات متحده در خاورمیانه به‌عنوان نیروی محرکه سیاست ایالات متحده در منطقه نمایان شده است. این در حالی است که جاه‌طلبی‌های چین در خاورمیانه ادامه دارد؛ هرچند فعلا تهدید کمی جدی برای ایالات‌متحده محسوب نمی‌شود. اما از آنجایی‌که تعمیق روابط چین با خاورمیانه منعکس‌کننده یک منطقه چندلایه است، بعید به‌نظر می‌رسد که واشنگتن به‌راحتی بتواند پادشاهی‌های خلیج‌فارس را ودار کند تا یکی از دو طرف را انتخاب کنند. به نوشته این موسسه مطالعاتی، نزدیک‌شدن به خاورمیانه از دریچه رقابت قدرت‌های بزرگ، بازسنجی نقش ایالات متحده در منطقه را به‌خطر می‌اندازد. موسسه مطالعاتی استیمسون در این‌باره یادداشتی را منتشر کرده که اقتصادنیوز آن را در 2 بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است:

نفوذ خزنده چین در خلیج‌فارس

استیموسون در ادامه یادداشت خود آورده، با افزایش تعامل چین در خاورمیانه، ترس از جانشینی پکن به‌عنوان قدرت برتر منطقه‌ای، به طور فزاینده‌ای بر سیاست ایالات متحده سایه افکنده است. جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا در سفر سال 2022 به عربستان‌سعودی، درباره این نگرانی‌ گفت: «کنار نخواهیم رفت و اجازه نخواهیم داد تا چین و ایران جای خالی واشنگتن را پر کند.» این سخنان در حالی بیان شده است که چنین نگرانی‌هایی موجب‌شده تا نقش دیرهنگام ایالات متحده در خاورمیانه مورد واکاوی قرار بگیرد. بنابراین پیشنهاد دولت بایدن به عربستان‌سعودی در قاب امضای معاهده دفاعی، در ازای روابط محدود ریاض با چین قابل تامل است. با این حال، چین توانایی و تمایلی برای جایگزینی ایالات متحده در خاورمیانه یا هدایت نظم موجود در منطقه را ندارد. در واقع، پکن چالش جدی برای منافع ایالات متحده در منطقه ایجاد نمی‌کند و از همین رو، بعید است که تلاش‌ها برای مقابله با نفوذ چین موفقیت‌آمیز باشد. اما در هر شرایطی و در زمانی‌که ایالات متحده ضعیف‌شده و با چالش‌هایی در سایر مناطق و مشکلات داخلی مواجه است، واشنگتن باید در برابر وسوسه قدرت‌هایی که تلاش دارند در خاورمیانه نقش‌آفرینی کنند، قرار بگیرد.

به ادعای استیمسون، مجموعه‌ای از تحولات خبرساز این نگرانی را تشدید کرده است؛ اکنون پکن خود را برای جانشینی ایالات‌ متحده به عنوان قدرت خارجی مسلط در منطقه بازتعریف کرده است. نقش چین در توافق عادی‌سازی بین عربستان و ایران در سال 2023، دعوت از عربستان‌سعودی و امارات متحده عربی برای پیوستن به بریکس، و گزارش ساخت تاسیسات نظامی چین در امارات، بخشی از تلاش‌های پکن برای پررنگ‌کردن نقش خود است.

در ادامه این گزارش آمده است؛ در چنین شرایطی، پکن با تلاش‌های دیپلماتیک و دخالت نظامی (بسیار محدود) با هدف پیشبرد مجموعه محدودی از منافع و نه تعقیب سلطه منطقه‌ای، تحت‌تأثیر برخی از تصمیم‌سازی‌ها قرار می‌گیرد که دلیل اصلی آن، وابستگی به نفت و فرصت‌های اقتصادی خاورمیانه است. روابط اقتصادی چین و خاورمیانه در طول 2 دهه گذشته گسترش یافته، به‌طوری که چین به بزرگ‌ترین واردکننده نفت خلیج‌فارس -که 50 درصد واردات انرژی آن را شامل می‌شود- و بزرگ‌ترین شریک تجاری برای بسیاری از کشورهای منطقه تبدیل شده است. در سال 2023، چین تجارت دوجانبه با کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و ایران را به بیش از 300 میلیارد دلار رساند که نزدیک به 48 درصد نسبت به سال 2018 میلادی افزایش یافته است. از سوی دیگر، توافق‌ها در بریکس منجر به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ چین، در پروژه‌های زیرساختی فیزیکی و دیجیتالی شد که یکی از نگرانی‌های خاص ایالات متحده است.

route-fifty-lead-image

یارگیری نرم چین در خاورمیانه

با افزایش منافع اقتصادی پکن در منطقه، چین با احتیاط تعامل خود را در قلمرو نظامی نیز گسترش داده است. اگرچه این تلاش‌ها عمدتاً به فروش تسلیحات و رزمایش‌های نظامی محدود، خلاصه می‌شود. به‌عنوان مثال، این تسلیحات کمتر از 5 درصد از واردات تسلیحات کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس را تشکیل می‌دهند. پکن در حقیقت به‌دلیل رویکرد اقتصادی‌محور خود در خاورمیانه، ثبات منطقه‌ای و به حداکثر رساندن فرصت‌های اقتصادی را در اولویت برنامه‌هایش قرار داده و در نتیجه، هدف چین دورماندن از مناقشات پراکنده منطقه‌ای است. در واقع، این بازیگر به‌دنبال روابط تجاری پایدار با همه کشورهای منطقه است، تا روابط ویژه با تعداد معدودی از این کشورها. به‌عنوان مثال، چنین رویکردی توضیح می‌دهد که چرا چین با ایران و عربستان‌سعودی همکاری نزدیکی برقرار کرده اما در عین حال از جانبداری در رقابت دیرینه آنها، دوری می‌کند.

نگرانی‌های شرکای ایالات متحده در مورد تعهد واشنگتن به منطقه و همچنین امنیت آنها، به تعامل فزاینده این گروه از بازیگران با چین کمک کرده است. اما مهم‌تر از آن، افزایش روابط چین و خاورمیانه، نماد چندجانبه فزاینده در منطقه است. قدرت‌ها، به‌ویژه در خلیج‌فارس، به‌دنبال تنوع‌بخشی در روابط و به حداکثر رساندن انعطاف دیپلماتیک خود هستند. در واقع، در حالی‌که چین مهم‌ترین دستاوردها را کسب کرده، مجموعه‌ای از کشورها از جمله هند، ایتالیا و کره‌جنوبی، مشارکت خود را در این خاورمیانه افزایش داده‌اند.

در ادامه این گزارش آمده است: در بحبوحه این تغییر، کشورهای خاورمیانه مشتاقانه روابط خود را با پکن تعمیق بخشیده‌اند؛ چراکه چین به‌دلیل تقاضای انرژی، توانایی حمایت از تنوع اقتصادی و ابتکارات انتقال انرژی، و عدم اتخاذ رویکرد بی‌رویه در ارتباط با حقوق بشر، به شریک جذابی تبدیل شده است. از آنجایی‌که کشورهای حوزه خلیج‌فارس به‌دنبال تغییر اقتصاد خود برای دنیای پس از نفت هستند، توانایی چین برای کاهش تشریفات اداری و اجرای سریع پروژه‌ها -اغلب با هزینه کمتر از پروژه‌های مشابه ایالات متحده- این کشور را به شریک بسیار جذابی تبدیل می‌کند. در حقیقت هم‌سویی بازیگران خاورمیانه، بازتاب جذب شرکای ایالات متحده توسط چین نیست، بلکه نشان از خودداری آنها از حفظ روابط انحصاری با قدرت‌های بزرگ است. تمایلی که بازتاب آن در سخنان انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رئیس‌جمهوری امارات، به‌خوبی شنیده می‌شود: «امارات هیچ علاقه‌ای به انتخاب قدرت‌های بزرگ ندارد.»

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید