روایت الی گرانمایه از گزینههای ایران برای عبور از تحولات شام/ فرصت طلایی برای پزشکیان و ظریف؛ نقشه شاهینهای اسرائیلی و آمریکایی خنثی خواهد شد؟
به گزارش اقتصادنیوز، الی گرانمایه، معاون مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای روابط خارجی اروپا با انتشار یادداشتی در نشریه فارین پالسی مدعی شد، پس از یک دهه برتری در خاورمیانه، ایران در لحظهای حساس قرار دارد و باید تصمیم گیری کند. به ادعای این تحلیلیگر، با پایان یافتن حکومت اسد بر سوریه، ایران متحد دولتی منطقهای خود را از دست داده است. این وضعیت در شرایطی رخ داد که در پاییز حزبالله، یکی از نزدیکترین و معتمدترین متحد تهران با آتش بس موافقت کرد و از همین این گروه بیش از هر زمان بر معادلات داخلی متمرکز شد. به ادعای گرانمایه، ایران اکنون نیاز دارد تا رویکرد استراتژیک خود را مورد بازنگری قرار دهد.
دکترین منطقهای تهران تغییر کرد؟
به ادعای گرانمایه، سوریه و حزبالله مدتهاست که در مرکز محور مقاومت قرار دارند. اتحاد با اسد برای تامین امنیت کریدور زمینی و انتقال منابع مالی و نظامی به حزبالله گزارهای کلیدی بود. از دهه 1980، ایران برای حمایت از اعضای مقاومت در خارج از کشور وهمچنین جلوگیری از تجاوز احتمالی (ادعایی) اسرائیل و ایالات متحده در قاب بخشی از سیاست دفاعی خود بر این منطقه متمرکز بوده است.
به ادعای این تحلیلگر، در حالی که ایران برای مدتی دست برتر را داشت، حملات حماس در 7 اکتبر 2023 علیه اسرائیل به طور ناخواسته واکنش زنجیرهای را برانگیخت و پروژه مقاومت را تحت تاثیر قرار داد. اما ایران به عنوان یک قدرت منطقهای باقی ماند - قدرتی که هنوز گزینههایی برای انتخاب دارد.- رهبری ایران در اولین سخنرانی خود پس از سقوط اسد براین مسئله تاکید داشتند و تصریح کردند: «جبهه مقاومت سخت افزاری نیست که بتوان آن را شکست، برچید یا منهدم کرد، بلکه «دکترین» است که در نتیجه فشارهای اخیر قویتر خواهد شد.»
به ادعای گرانمایه، تهران حقیقتا میتواند قدرت محور مقاومت را با نگاهی بلندمدت به واقعیتهای میدان دو برابر کند. تهران همچنین این توان را دارد تا بخشی دیگر از اعضای مقاومت مستقر در عراق و حوثیها در یمن را در خط مقدم رویارویی با اسرائیل تعریف کرده و بستر را برای بازسازی سوریه و لبنان هموار سازد.
به ادعای این تحلیلگر، نتیجه چنین رویکردی احتمالاً برای متحدان ایران پرهزینه اما نتیجه بخش خواهد بود. این گزاره همچنین میتواند بهانهای به کابینه رادیکال اسرائیل داده تا بار دیگر رویارویی مستقیم با تهران را رقم بزند. گرانمایه در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، از سوی دیگر، این احتمال (ادعایی) وجود دارد که ایران به این نتیجه رسیده باشد که به واسطه تغییر معادلات حاکم دیگر نمیتوان محور مقاومت را به عنوان یکی از اهرمهای تهران برای افزایش توان بازدارندگی قلمداد کرد. به ادعای گرانمایه رویکرد ایران در ارتباط با بشار اسد شاید نشان از این باشد که تهران واقعیتهای میدان را به خوبی درک کرده است. شورشیان سوری با سرعت به دمشق رسیدند بدون آن که با مقاومت ارتش سوریه روبرو شوند. در آن بازه زمانی حزبالله بر متغیرهای داخلی متمرکز بود و همین مولفه راه را برای پیشروی شورشیان هموار کرد. در این میان ذکر این نکته لازم است که محور مقاومت عراق نیز در تحولات سوریه مشارکتی نداشت و در مرزها مستقر ماند تا مانع از آن شود که هرج و مرج احتمالی دامن این کشور را نیز بگیرد.
گزینههای ایران
به ادعای گرانمایه، ایران میتواند تصمیم بگیرد که بر روی تسلیحات متعارف خود- به ویژه موشکها و پهپادها – سرمایهگذاری بیشتری کند تا بدین طریق از اقدامات نظامی اسرائیل و ایالات متحده جلوگیری کند. توسل ادعایی به این گزاره در شرایطی که اسرائیل مدعی تغییر نظم در خاورمیانه است و در یکسال گذشته دو بار رویارویی مستقیم با ایران را تجربه کرده، بعید نیست. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی مدعی «تغییر توازن قوا» در منطقه از طریق عملیات نظامی در غزه و لبنان شده است. نیروی دفاعی اسرائیل نیز مدعی است که بمبارانهای گسترده در سوریه پس از سقوط اسد، بسیاری از پدافندهای هوایی سوریه را نابود و راه را برای ماجراجوییهای (ادعایی) هموار کرده است. نتانیاهو همچنین به شدت تلاش میکند تا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا را متقاعد کند که فرصت طلایی (به ادعای نخست وزیر اسرائیل) برای اقدام پیشگیرانه علیه برنامه هستهای ایران را از دست ندهد.
به ادعای این تحلیلگر خاورمیانه، اگر ایران بر توانمندیهای نظامی خود در داخل بیش از این تمرکز کند، جهان باید فرصت ها و تهدیدهای حاصل از آن را پیش بینی کند. به ادعای گرانمایه ایران به عنوان بخشی از استراتژی بازدارندگی جدید خود این توان را دارد جهش پرهزینه و در عین حال بزرگی را تجربه کرده و از یک کشوری که در آستانه گریز هستهای قرار دارد به یک کشور دارای سلاح هسته ای تبدیل شود.
به ادعای گرانمایه اگر ترامپ برای حملات (ادعایی) نظامی علیه برنامه هستهای ایران چراغ سبز نشان دهد، یا کمپین فشار حداکثری علیه ایران را بدون ارائه یک راهکار دیپلماتیک واقعبینانه بر روی میز بگذارد، گروهی در ایران که از تغییر دکترین هستهای میگویند به میدان آمده و فشارها را افزایش خواهند دارد. به ادعای گرانمایه چنین گزارهای میتواند تهدیدی بزرگ برای امنیت جهانی قلمداد شده و در عین حال فصل جدیدی از رویاروییها را در خاورمیانه رقم بزند.
با این حال، در شرایط کنونی، رهبران تهران این توان را دارند تا با توسل به اهرمهای مختلف از میزان تنشها بکاهند و بحران را مهار کنند؛ تهران این توان را دارد تا با توسل به اهرم دیپلماسی با پادشاهیهای عربی خلیج فارس و دولت آینده ترامپ تعامل داشته باشد.
کارتهای عربستان
تهران پیش از تحولات شام، اجرای این گزینه را به آزمون گذاشت و تلاش داشت تا چشم انداز توسل به دیپلماسی مستقیم با ترامپ را بررسی کرده و همزمان تنش زدایی با ریاض را تسریع بخشد. تهران همچنین ممکن است برای نزدیکشدن به عربستان سعودی مسیر را هموارتر کند. واضح است که پادشاهی نمیتواند اولویتهای «اول عربستان» خود را تا زمانی که اسرائیل و ایران بر لبه پرتکاه رویارویی مستقیم قرار دارند محقق سازد. در همین قاب روابط ریاض با ایران، اسرائیل و ایالات متحده میتواند برای جلوگیری از درگیری نظامی بیشتر حیاتی باشد. توسل به چنین موضعی موجب خواهد شد تا ریاض دست بالاتری داشته باشد تا به ادعای گرانمایه برای کاهش تنشها در دریای سرخ و عقبنشینی از حمایت نظامی خود از حوثیها در یمن، از ایران امتیاز بگیرد.
این تحلیلگر در ادامه مدعی است، عربستان سعودی در موقعیتی به است که بتواند این دستاوردها به واسطه تعامل با تهران به دست بیاورد و در عین حال از تمایل ترامپ برای تمدید توافق ابراهیم و عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان به منظور فشار جهت پایان جنگ غزه و پیشرفت جدی در تشکیل کشور فلسطینی استفاده کند.
در نهایت، معادلات خاورمیانه، زمینه را برای مذاکره مستقیم ایران با دولت ترامپ در باب محدود کردن پیشرفت برنامه هستهای ایران در ازای رفع تحریمها هموارتر خواهد کرد. در شرایطی که ایران به واسطه بحران اقتصادی تحت فشار قرار دارد، تعامل برای برداشته شدن تحریمها میتواند یکی از گزینههایی باشد که در اولویت قرار دارد.
مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران قول داده که عبور از تحریمها را در اولویت قرار دهد. همزمان محمد جواد ظریف، مشاور راهبردی رئیس جمهور، تشریح کرده که پویاییهای جدید منطقهای «فرصتی» جدید برای ایران فراهم میکند تا بر منبع اصلی قدرت خود یعنی مردمش متمرکز شود. اسرائیل احتمالا تلاش خواهد کرد مسیر کاهش تنش را مسدود کند. همزمان محافظه کاران در ایران که سرمایهگذاری زیادی بر پروژه منطقهای انجام دادهاند، نیز بیش از هر زمان بر تقویت قدرت نظامی تاکید خواهند داشت. اسراییل میخواهد از شرایط فعلی برای خود فرصت سازی کرده و همزمان شاهینهای اطراف ترامپ نیز بر اعمال فشار حداکثری 2 بر ایران تاکید دارند. اگر محافظه کاران مانع از به نتیجه رسیدن رویکرد دیپلماتیک شوند، منطقه درگیری پیامدهایی جدی و پرهزینه خواهد شد. شرایط کنونی مرحلهای جدید در حوزه فعل و انفعالهای منطقهای است و میتواند یکی از لحظات نادری باشد که بازیگران منطقه و فرامنطقهای توانشان را برای تجربه پیشرفتهای جدی به آزمون بگذارند.