هم آمیزی «بانکداریاسلامی» و «بانکداریاجتماعی» برای رسیدن به اهداف بانکداریاسلامی
مفروضات:چهار فرض اساسی از بنیانهای تفکر اسلامی برای پیشران و اصول حاکم بر این بحث در نظر گرفته شده است:[1]
- اسلام، دینی است جهانشمول! و در ساحت اندیشه، چارچوب بستهای به پیروان خود پیشنهاد نمیدهد. مشورتپذیری و انتخاب تفکر درست از شیوههایی است که در اسلام به آن تاکید فراوان شده است. بر اساس همین اصل است که در قرآن آمده است: "پس بشارت ده به آن بندگانی که به سخنان مختلف گوش فرا مى دهند و از بهترین آن پیروى مى کنند. آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان نموده و همانا که خردمندانند."[2]
در این آیه به صراحت به یکی از عناصر خردمندی که گوش دادن درست و بر مبنای آن انتخابِ تفکر درستتر اشاره شده است.
- در فقه، اصلی وجود دارد که " آنچه عقلانی و درست است شرعی است و برعکس شرع حکمی میکند که عقلانی است و نه خلاف آن"[3] بر این اساس و از آنجا که عقل آدمی رونده و زمانمند است. و به عبارت دیگر، بحث عقلانیت در زمانهای مختلف متفاوت است. فقه اسلامی و به ویژه شیعی با پذیرش این اصل به خود پویایی و انسجام با زمان را بخشیده است.
- پذیرش ظرفیت انسانی برای آموختن و یادگیری به طور عام، فارغ از جهتگیریهای فکری و عقیدتی.[4] این اصل چنین میانگارد که آموزش و دانایی ویژه هیچ انسانی به طور خاص نیست و شراکت در دانایی برای همه آدمیان است.
- ایجاد عدالت، زمینه اصلی رسالت همه پیامبران است.[5]
این مفروضات چهارگانه بگونهای اساس تفکر "بانکداری اجتماعی" را تشکیل میدهند. و از همین رو ترکیب تفکر بانکداری اسلامی و بانکداری اجتماعی، هم ممکن است و هم به جهت برخورداری از خِرد و بینش دیگران امری است اجتناب ناپذیر!
در ادامه جهت بررسی بیشتر به توضیحاتی مختصر اکتفا میکنم.
بانکداری اجتماعی:
این روش بانکداری که پیشینهای تقریبا 40 ساله دارد و امروزه از طریق نهادی چون "اتحادیه جهانی بانکداری و ارزش" حمایت میشود، اگرچه از تعریف جامع و مانعی برخوردار نیست اما به طور کلی؛ بانکداری اجتماعی را میتوان شیوهای از بانکداری دانست که امکان بُروز کمکهای معنادار و تأثیرات مثبت بر شئونات و لوازم زندگی را با استفاده از سیستم و ابزارهای بانکی فراهم میآورد.
این مدل از بانکداری، بطور عموم سه استاندارد روشن و مشخص را برای همکاری و همیاری در فرصتهای سرمایهگذاری و خدمات بانکی بکار میگیرند. این سه استاندارد عبارتند از:
- مـردم: شامل توجه به عموم جامعه و توسعه متوازن آن به عنوان یک کل است.
- محیط زیست: شامل تمامی عوامل اکوسیستمی منجله؛ زیستگاههای طبیعی، حفاظت و نیز مدیریت راهبردی و عملیاتیِ پایدارِمنابع طبیعی است.
- سـود: از مفهوم سود به عنوان عقلانیت اقتصادی نیز یاد شده است. این مفهوم در حوزه عمل از زیانهایی که به صورت بالقوه و عملی، توسعه بانکها (اعم از اجتماعی یا غیراجتماعی) را تهدید میکنند، جلوگیری میکند.
هر بانکی که استانداردهای ذکر شده را به صورت اصولی، ساختارمند، شفاف و سیستماتیک بکار گیرد، به نوعی یک بانک اجتماعی محسوب میشود.
توجه به سه عنصر "انسان"، "محیط زیست به مفهوم عام" و "فرهنگ" برای رسیدن به چنین هدفی الزامی است و این همان، سنگبنای بانکداری اجتماعی است. چنین تعریفی البته به طور ضمنی به فلسفه وجودی بانکداری اجتماعی نیز اشاره میکند. این فلسفه را میتوان در موارد زیر جستجو کرد:
- ایجاد مکانیزم تصمیمسازی و تصمیمگیری برای ذینفعان با در نظر داشتن عنصر توجه به مردم، محیط زیست و سود با درجه اهمیت تقریبا یکسان، بگونهایکه منتج به شیوههایی نوینِ در حوزه پیادهسازی واجراء در نظام بانکی است.
- اولویت دادن به ارزشهای پایه و انسانی به جای ترجیح دادن نرخ بهره و سود ناشی از فعالیت بانکداری، اما با حفظ سود ناشی از سرمایهگذاری برای بقاء و ارتقاء بانک
- برساخت مفهوم متمایز و متفاوت از سرمایه و پول برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده
با توجه به موارد یاد شده، به بررسی تعریف بانکداری اجتماعی و پیوند احتمالی آن با بانکداری اسلامی می پردازیم:
انسان و بانکداری اجتماعی: در بخش انسانی، اصلیترین هدف، رفع فقر و ایجاد کرامت انسانی است. این مدل از بانکداری، به ویژگیها و امکاناتی از خدمات مالی - بانکی توجه دارد که امکان توسعه انسانی را در شرایط فعلی و آینده نزدیک و دور از طریق همکاری با یکدیگر فراهم سازد. از این رو میتوان گفت تمرکز اصلی چنین بانکهایی بر «تأمین نیازهای موجود» در واقعیت اقتصاد و اجتماع، به صورت مستقیم و سرراست صورت میگیرد.
با چنین نگرشی، ناگفته پیداست که؛ فراهم آوری و افزایش بینش مردم در خصوص مواردی چون؛ اقتصاد، پول، سیاست، اجتماع، فرهنگ و دانایی برای برساختِ دنیایی با منشِ زیست همگون و عادلانه، از جمله رسالتهای بانکداریاجتماعی است.
برای دستیابی به آنچه آمد می بایست ارتقای عقلانیت در میان عموم مردم و بطور خاص برای مشتریان و ذینفعان صورت گیرد. شاید به همین دلیل؛ آموزش یکی از مهمترین وظایف بانکهای اجتماعی است که بخش انسانیِ بانکداری اجتماعی حداقل توانایی تحقق دو مفروض اولیۀ بحث را داراست:
اول؛ ایجاد مکانیزم خردورزی از راه آموزش. و دوم و تا حد امکان، برقراری عدالت از طریق فقرزدایی که از طریق توزیع سود عمومی در جامعه صورت میگیرد. به دیگر سخن بانکداریاجتماعی، پول، مکانیزم بانکی و سیستمهای تأمین مالی را بهعنوان ابزارهایی برای رسیدن انسانها به اهدافشان در نظر میگیرد و توسعه این ابزارها نیز به همین منظور است. به این دلیل، از بانکداریاجتماعی به عنوان یک فرایند یاد میشود. بعبارتی بانکداریاجتماعی برای رسیدن به اهداف یاد شده، می باید به طور مرتب خود را با ساختارها و دینامیزمهای جامعه همگون کند. معنی دیگر این سخن داشتن بینش و تخصص شعورمندانه از جامعه و لوازم مربوط به آن، منجمله اقتصاد است! و این همان نقطه ای است که میتواند نقطه تلاقی بانکداری اجتماعی با بانکداری اسلامی به منظور تزریق دانایی باشد.
محیط و بانکداری اجتماعی: محیط زیست به مفهوم عام خود، محل بالندگی و رشد آدمی است. هرگونه اختلالی در این محیط به اختلال در وجود آدمی منتهی میشود. شورای اقتصادی اروپا ، محیط زیست را چنین تعریف کرده است: «محیط زیست شامل آب، هوا، خاک و عوامل درونی و برونی مربوط به حیات هر موجود زنده می گردد» از همین جا و بهرهمندی از دانش روز که پیوستگی ساختار محیط زیست را به اثبات رسانده، بنابر قاعده فقهی "لاضرر" ، میتوان نتیجه گرفت که انسان حق تعرض به محیط زیست را ندارد.
از زاویه توسعه اقتصادی و رفع فقر؛ استفاده مناسب از منابع، جلوگیری از به هدر رفتن آنها، نگاهداشت مناسب منابع برای نسل آینده و در نهایت عدم دستکاری در اکوسیستم برای بقای منابع، مسئلهای مهم و حیاتی است. بانکداری اجتماعی سعی دارد تا با استفاده از این بینش، اقتصاد و بالطبعِ آن گردش پول را در خدمت و اختیار محیط زیست قرار دهد. بدین ترتیب شاید بتوان گفت بانکداری اجتماعی در مدیریت پول و منابع مادی بهعنوان یک رابطِ هدفمند، سازنده و آگاه عمل میکند.
استفاده آگاهانه از این داشتههای علمی و عملی، میتواند گشایشی در نظام بانکداری اسلامی فراهم سازد. تا علاوه بر مکانیزمهای بومی از زیرساختها و مکانیزمهای جهانی بهره برداری کند.
فرهنگ و بانکداری اجتماعی: فرهنگ عنصری است که بویژه در مفهوم «خردشهر» بسیار به آن پرداختهام. بطور ضمنی تمام شئونات بشری در مفهوم فرهنگ خلاصه میگردد. بدین روی فرهنگ موجودی است برساخته از دل نسلها و سنتآفرینی در هزارهها! بنابراین، پاسداشت آن برای هر جامعهای واجب است. فرهنگ عنصری است که امکان ارتباط میان نسل گذشته ، حال و آینده را فراهم میسازد. در تعریفی دیگری که از فرهنگ ارائه شده است آنرا بعدی رفتاری میپندارند که جامعه را در برگرفته و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. به دیگر سخن، فرهنگ را میتوان میراث جامعه دانست. از این جهت، فرهنگ، عاملی اساسی و بیبدیل در تولید و ساخت راهکارهای ماندگار برای پایداری است. این ارتباط ، امکان توسعه پایدار را برای جامعه ، سادهتر و سهلالوصولتر می نماید. بنابراین استفاده از منابع مالی و پولی برای رشد و فرابری آن و یا کاهش مشکلات و اشکالات آن امری بدیهی است.
بانکداری اجتماعی از این منظر، ساختارها و روشهایی را برای توسعه فرهنگ ایجاد کرده است که با درهمآمیزی آن با اقتصاد، بافتاری سودمند ایجاد شده است. این سامانهها در بهرهگیریهای بومی، میتواند به بانکداری اسلامی از منظر فرهنگ کمک شایانی کند.
فرهنگ ایرانی – اسلامی با ارزش ذاتی و بلندمدت خود علاوه بر بهینهسازی مسائل خود در داخل، میتواند مرجع و بستری مناسب برای فرهنگهای دیگر باشد و علاوه بر تکثیر و آمیزش با فرهنگهای دیگر از منظر سودآوری نیز به کشور کمک کند.
برای رسیدن به چنین هدفی میباید از ویژگیهای بانکهای اجتماعی باخبر بود تا بتوان از طریق گرتهبرداری و تحلیل مناسب، مسیر پیموده شده توسط بانکهای دیگر را متوجه شده و از تکرار تجربیات اجتناب کرد. این ویژگیها به قرار زیر هستند:
ویژگیهای کلی بانکداری اجتماعی:
بانکداری اجتماعی را میتوان بانکداری واقعگرا دانست. از این رو نمیتوان به بهانه ارزشها و آرمانها دست از واقعیتها کشید و از دایره عقلانیت و خرد بیرون غلطید. بدین جهت بانکداری اجتماعی باید به عنوان یک فرایند دائمی و مراقبت محور، به موارد زیر توجه کند:
- روی آوری پیاپی و همیشگی به عناصر سه گانۀ مردم، محیط زیست و سود اقتصادی به عنوان عامل موفقیت
- خودآگاهی (آگاه بودن از دلایل حضور در بانک اجتماعی) به عنوان یک واسط بین ارزشی
- پافشاری بر حقوق انسانی و رسالت مشترک انسانی
- پاسداری از ارزشها و مفاهیم بنیادینی که تمامی تلاشهای این مدل از بانکداری را جهتدهی میکنند.
- نگرش عمیق به عناصر غیرکارآمد و منفیِ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی با هدف جلوگیری از روشهای غیرپایدار و جلوگیری از انجام اموری که دستیابی به خوشایند عمومی را به خطر میاندازند. و بالعکس توجه به مفاهیم و عناصر کارآمد و تاثیرگذار
- پیادهسازی ساختار سازمانیِ مبتنی بر مشارکت و همکاری میان کلیه عوامل موثر در سازمان
- شفافیت در تمام زمینهها به ویژه در سیسمتهای جذب منابع و اختصاص آنها (مانند وام دهی)
- برابری مشتریان و افراد موثر بدور از جنسیت و عقاید
- تلاش برای ایجاد روشها و متدهایی برای کنشگری با جامعه بزرگتری از افراد تاثیرگذار
- ایجاد ساختاری راهبردی برای جلوگیری از وابستگی سیستم به منافع شخصی افراد صاحب نفوذ
- افزایش توجه به فرابری و توسعه
- کنار گذاشتن مکانیزمها و روشهای به حداکثر رسانی سود و تلاشهای سفته بازانه
- مشارکت فعال در مذاکرات عمومی برای شناخت مشکلات جمعی.
لازم به توضیح است که معمولا بانکهای اجتماعی، چه از دیدگاه شکلگیری و چه از منظرعملکرد، محوریتِ متفاوت و قابل تشخیصی از یکدیگر دارند. بدیهی است که هر یک از این بانکها، تمرکز خود را بر جنبههای متفاوتی قرار داده باشند. برخی از این تفاوتها ناشی از ساختار فرهنگ و اجتماع و بخشی مربوط به ارزشهای سازمان میباشد.
بنظر میرسد با توجه به نزدیکی بسیاری از ویژگیها و الزامات فکری در بانکداری اجتماعی، با تفکر اسلامی، بستر مناسبی برای استفاده از آن در نظام بانکداری اسلامی فراهم باشد. استفاده از شیوههای موجود در آنها میتواند پیشران مناسبی برای بانکداری کشور ما باشد.
[1] اگر چه موارد مورد اتکا میتواند بسیار بیشتر از این باشد.
[2] فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ. 17 و 18 سوره الزمر.
[3]" کلما حکم به الشرع حکم به العقل و کلما حکم به العقل حکم به الشرع"
[4] وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا. 31 سوره بقره
[5] قَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِیَعلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَیبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ
محمد محمدپور کارشناس پولی بانکی