ایران بازی را به هم میزند؟/ باز شدن روزنههایی برای کاهش اثر تحریمها
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، «دولت بقا»، نامی که اغلب به ایران نسبت داده میشود، چندان بیربط نیست. تهران از زمان انقلاب در تمام فراز و فرودهای خود در تضاد با ایالات متحده بوده، و با وجود همه چالشها سطحی از ثبات را حفظ کرده است.
نفت فراوان، اما درگیر با تحریمها
به نوشته او آر اف، ایران پس از انقلاب از بسیاری از این تحولات عقب ماند، در حالی که تنشهایش با غرب افزایش یافت و زیرساختهای انرژی آن به سمت فرسودگی رفت. سایرین از جمله هند، که یکی از شرکتهای آن میدان گازی فرزاد B ایران را کشف کرد، بر اساس واقعیتهای ژئوپلیتیکی جدید که توسط غرب رهبری میشود، یک گام به عقب برداشتند: تحریمها.
با این حال، همه چیز به تدریج در حال تغییر بوده است. برنامه جامع اقدام مشترک 2015 (موسوم به برجام) انشعابی در مسیر خصومت تاریخی غرب و تهران بود. برنامه هستهای ایران احساس فوریت زیادی را در پایتختهایی مانند واشنگتن به وجود آورد و با قویتر شدن اهرم چانهزنی هستهای ایران، غرب وادار به تعامل مجدد با تهران شد.
هدف برجام ساده بود: کاهش تحریمها و ایجاد امکان رشد اقتصادی در ایران در ازای اعمال کنترلها و نظارتهای قوی بر تاسیسات هستهای آن. این توافق، در حالی که محدود به مسائلی بود که در آن به آنها پرداخته شده بود، بهترین گزینه قابل اجرا بود، تا اینکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، بدون تشریفات خاصی در سال 2018 از آن خارج شد.
چنین اقداماتی همچنین نتیجه این واقعیت بود که امروزه ایالات متحده به خودی خود یک قدرت بزرگ انرژی است، هم به عنوان تولید کننده و هم صادرکننده، موقعیتی که در دورههای حساسی مانند دوران جنگ سرد نداشت. واقعیتهای آن زمان به نوبه خود تا حد زیادی سیاست خارجی آمریکا را در قبال خاورمیانه شکل داد.
نظم جهانی در حال تغییر
ایرانیها با ادامه برنامه هستهای خود با سرعتی کمتر اما ثابت، ریسک خود را کاهش دادند که محرک آن بیاعتمادی ذاتی حاکمیت ایران به ایالات متحده، به ویژه در میان محافظه کاران است، گروهی که در آگوست 2021 دولت را به دست گرفتند.
فروپاشی برجام پس از مدتی با تغییرات عظیم جهانی روبرو شد؛ تغییرات در شکل درگیری روسیه و اوکراین و همچنین چین که به طور فزایندهای تهاجمی شده است. پکن خود را در هسته یک نظم «جایگزین» قرار داده است که نظم جهانی لیبرال پس از جنگ جهانی دوم را به چالش میکشد. علیرغم اینکه این اکوسیستم «جدید» در حال ساخته شدن است، نسبت به سیستم بین المللی کنونی، اشتراکات بسیار کمتری بین دولتهای پیشروی آن وجود دارد.
نفت ایران خریداران را پیدا میکند
بزرگترین بازارهای صادرات نفت ایران امروز چین، سوریه و ونزوئلا هستند. آسیا بزرگترین بازار هیدروکربنها در دهههای آینده خواهد بود و چین، هند، کره جنوبی و ژاپن در این زمینه پیشتاز هستند. کشورهای جنوب شرقی آسیا نیز در آینده برای ادامه رشد خود به حجم بسیار بیشتری از آن نیاز خواهند داشت.
در نهایت، انرژی از هر کجا که مقرون به صرفهتر باشد تامین میشود. این واقعیت که ایران شروع به فروش نفت ارزانتر از روسیه به چین کرده، نشاندهنده عملگرایی آن در سراسر خطوط ژئوپلیتیکی است.
جنبه مهم دیگر نفت ایران این است که مستقیماً بر قیمتهای جهانی تأثیر میگذارد و این در حالی است که تهران یکی از بنیانگذاران اوپک است. جالب است که سرازیر شدن نفت ایران به بازارها، کاهش تولید توسط امثال عربستان سعودی را که به دنبال افزایش سود از طریق افزایش قیمتها هستند، جبران میکند.
فراتر از چین و آمریکا
قدرت تحریمها به طور فزایندهای در حال زیر سوال رفتن است. در آینده، این فقط کشورهای تحت تحریم نیستند که به دنبال گزینههای جایگزین هستند، بلکه کسانی که نمیخواهند در میان نبرد پیش روی چین و آمریکا برای برتری جهانی گرفتار شوند نیز به دنبال بازیگران جایگزین خواهند بود.
بحثهای فزاینده درباره «دلارزدایی» توسط کسبوکارهایی که تا همین اواخر تصور آن را نمیکردند، تغییرات اساسی در طرز فکر را نشان میدهد (البته مسئله در عمل کاملاً متفاوت است). ایران با موفقیت روزافزونی در میان این قید و شرطها عمل میکند.