معمای سهم فارغ التحصیلان دانشگاهی ایرانی از جمعیت بیکار و شاغل+ نمودار
به گزارش اقتصادنیوز سهم اشتغال فارغالتحصیلان آموزش عالی در پاییز امسال به 27.5 درصد و سهم بیکاری آنها به 42.8 درصد رسیده است. بررسی روند این سهم نشان میدهد به طور کلی در یک سال گذشته سهم افراد دارای مدرک دانشگاهی در بازار کار چه در سمت اشتغال و چه در سمت بیکاری بیشتر شده است. اما آیا تناقضی در این مورد وجود دارد؟
مرکز آمار در بخشی از جدیدترین گزارش نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مربوط به پاییز 1402 به سهم فارغالتحصیلان آموزش عالی از کل جمعیت شاغل و بیکار پرداخته است. در پاییز امسال تعداد 24 میلیون و 775 هزار شاغل در کشور وجود داشته که در میان آنها 27.5 درصد مدرک دانشگاهی داشتهاند. همچنین تعداد بیکاران نیز در این فصل برابر با 2 میلیون و 43 هزار نفر اعلام شده که از میان آنها 42.8 درصد آنها با وجود داشتن مدرک دانشگاهی بیکار ماندهاند.
در این گزارش روند سهم شاغلان و بیکاران آموزش عالی به تفکیک جنسیت بررسی شده است. در این رابطه ارقام مرکز آمار حاکی از این است که سهم فارغالتحصیلان آموزش عالی در جمعیت فعال در بازار کار یعنی هم شاغلین و هم بیکاران به طور کلی در یک سال گذشته افزایش یافته است. رشد همزمان اشتغال و بیکاری امری متناقض به نظر میرسد، با این حال بررسی آمار کلی بازار کار میتواند معنای این امر را مشخص کند. این بررسی روشن میکند که علاوه بر بهبود کلی بازار کار این بهبود به خصوص برای دانشگاهیان بسیار برجسته بوده است.
رشد سهم اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها
اکوایران در این باره نوشت: در تعاریف مرکز آمار همه افراد بالای 15 سال که در هفته مرجع حداقل یک ساعت کار کرده باشند یا کار نکردن آنها موقتی باشد، شاغل نامیده میشوند. ایجاد شغل برای جمعیت در سن کار یکی از مهمترین برنامههای اقتصادی کشورها است. در کشور ما نیز این مسئله برای جامعه و سیاست گذاران اهمیت خاصی دارد به طوری که در برنامه هفتم توسعه ایجاد سالانه یک میلیون شغل در کشور هدفگذاری شده است. در این میان گسترش دانشگاهها در سطح کشور و افزایش تعداد فارغالتحصیلان از این نهادهای آموزشی سبب شده ایجاد مشاغل متناسب با مهارت و دانش آنان مورد توجه بیشتری قرار بگیرد.
مطابق ارقام مرکز آمار سهم دانشآموختگان از کل جمعیت شاغل در پاییز امسال برابر با 27.5 درصد بوده است؛ یعنی 6 میلیون و 813 هزار نفر از شاغلان کشور دارای مدرک دانشگاهی بودهاند. در میان مردان شاغل ۲۳.۵ درصد تحصیلات دانشگاهی داشتند و این نسبت در زنان 48.5 درصد است.
همچنین بررسی روند سهم فارغالتحصیلان آموزش عالی از کل شاغلان در پنج سال اخیر نشان میدهد که این سهم در این سالها به طور کلی چه در میان زنان و چه در میان مردان افزایش یافته است.
به طوری که در یک سال اخیر سهم دانشآموختگان از کل جمعیت شاغل 1.1 واحد درصد بیشتر شده است. در پاییز سال قبل این سهم در کل کشور برابر با 26.4 درصد بوده است. نکته قابل توجه در این میان افزایش بیشتر سهم اشتغال دانشآموختگان زن در این مدت نسبت به دانشآموختگان مرد است به طوری که این سهم برای زنان در این یک سال 2.2 واحد درصد و برای مردان 0.7 واحد درصد بیشتر شده است.
البته باید در نظر گرفت که دادههای موجود نمیتوانند نشان دهند که افزایش کلی سهم اشتغال فارغالتحصیلان آموزش عالی در بازار کار از چه کانالی صورت گرفته است. به عبارت دیگر تشخیص اینکه بازار کار به استفاده از نیروی کار آموزشدیده و تخصصیتر روی خوش نشان داده یا رشد اشتغال دانشآموختگان دانشگاهی به این دلیل بوده که آنها در مشاغل غیر مرتبط مشغول به کار شدهاند دشوار است.
در بررسی تغییرات بازار کار برای فارغالتحصیلان آموزش عالی، سهم بیکاری این قشر به عنوان سمت منفی بازار کار نیز باید مورد بررسی قرار گیرد.
بیکاری سویه منفی بازار کار است که گسترش آن پیامدهای اجتماعی شدیدی را به دنبال دارد. در ادبیات اقتصادی به تمام افراد 15 ساله و بیشتر که جویای کار باشند اما موفق به یافتن شغل مناسب نشده باشند، بیکار گفته میشود. با وجود اینکه بیکاری به طور کلی برای همه قشرها یک امر منفی محسوب میشود، برای دانشآموختگان آموزش عالی اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا به این معناست که برای استفاده از نیروی برخوردار از دانش، ظرفیت کافی در کشور وجود ندارد و بازار کار فاقد مشاغل متناسب با دانشی است که در دانشگاهها آموزش داده میشود.
آخرین آمار موجود نشان میدهد که سهم دانشآموختگان بیکار دانشگاهها از کل جمعیت بیکار کشور در پاییز سال جاری برابر با 42.8 درصد بوده است. بنابراین جمعیت دانشآموختگان بیکار در این فصل به 874 هزار نفر رسیده است. در این میان سهم زنان بیکار تحصیلکرده از کل زنان بیکار برابر با 70.4 درصد و سهم مردان تحصیلکرده از کل مردان بیکار برابر با 29.6 درصد بوده است. این یعنی زنان تحصیلکرده بیش از مردان تحصیلکرده بیکار ماندهاند.
همچنین بررسیها در مقایسه با پاییز سال قبل نیز حاکی از این است که در این مدت سهم بیکاری فارغالتحصیلان کل کشور و سهم بیکاری مردان فارغالتحصیل آموزش عالی در یک سال اخیر اندکی افزایش یافته است، به طوری که این سهم در کل کشور از 42.4 درصد در پاییز 1401 به 42.8 درصد در پاییز 1402 رسیده و بنابراین 0.4 واحد درصد افزایش یافته است.
در مورد مردان نیز این سهم از 28.7 درصد در سال قبل به 29.6 درصد در سال جاری رسیده و بنابراین 0.9 واحد درصد بیشتر شده است. این در حالی است که سهم بیکاری زنان فارغالتحصیل از کل زنان بیکار از 76.2 درصد به 70.4 درصد رسیده و بنابراین یک افت 5.8 درصدی را تجربه کرده است. بنابراین میتوان گفت بیکاری زنانی که در دانشگاه تحصیل کردهاند، در این مدت کاهش یافته است و این یعنی بازار کار به زنان تحصیلکرده روی خوشتری نشان داده است.
افزایش همزمان سهم اشتغال و بیکاری فارغالتحصیلان؛ یک تناقض؟
ممکن است این سوال ایجاد شود که چرا و چطور همزمان هم سهم کل اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها افزایش یافته و هم سهم بیکاری آنان؟ برای پاسخ به این سوال باید به ارقام کل بازار کار مراجعه کرد.
دادهها نشان میدهند که در فصلهای اخیر تغییرات بازار کار مثبت بوده است. به طوری که از پاییز 1401 تا پاییز امسال 612 هزار نفر به جمعیت فعال در بازار کار اضافه شده است که از این تعداد 427 هزار نفر یعنی 70 درصد دارای مدرک دانشگاهی بودهاند.
همچنین در این یک سال 705 هزار نفر به جمعیت شاغلین اضافه شده است که از این تعداد 458 هزار نفر یا 65 درصد دانشآموخته دانشگاه بودهاند. همچنین در این یک سال سهم چشمگیری از جمعیتی که وارد بازار کار شده و شغل جدید یافتهاند، از دانشگاهیان بودهاند که این توجه ویژه بازار کار به این قشر را نشان میدهد. از سوی دیگر 93 هزار نفر از شمار کل بیکاران کشور در یک سال اخیر کم شده که 31 هزار نفر یا 34 درصد آنها فارغالتحصیل دانشگاه بودهاند. این مقدار با توجه به سهم تعداد کمتر دانشگاهیان در بازار کار سهم قابل توجهی است.
بنابراین ارقام حاکی از این است که در یک سال اخیر بازار کار به خصوص برای دانشگاهیان به مقدار چشمگیری بهبود یافته است.