چرا طرح‌های افزایش قیمت انرژی در ایران شکست می‌خورند؟

کدخبر: ۶۸۹۲۱۶
اقتصادنیوز: نتایج یک پژوهش مستقل درباره «نرخ بنزین» در ایران نشان می‌دهد که اختلاف قیمت بنزین در ایران و جهان نه تنها در سال‌های اجرای انواع و اقسام طرح‌های اصلاح قیمت پایین نیامده، بلکه در دهه‌های اخیر، فاصله قیمت بنزین در کشور با قیمت جهانی بیشتر و آثار سوء آن در اقتصاد نیز تشدید شده است.
چرا طرح‌های افزایش قیمت انرژی در ایران شکست می‌خورند؟

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اعتماد نوشت: به بیان دیگر بعد از اجرای دو طرح بزرگ و پرهزینه برای از میان برداشتن یارانه بنزین و جهانی‌سازی قیمت در بهترین حالت بازگشت به نقطه اول رخ داده است.

این پژوهش تلاش کرده تا به این سوال پاسخ دهد که «چرا طرح‌های افزایش قیمت بنزین در دهه‌های اخیر شکست خورده‌اند؟» در واقع یک اتفاق عجیب رخ داده است و بعد از چند دهه آزمون و خطا در قیمت‌گذاری و سهمیه‌بندی بنزین، باز هم زمزمه‌هایی از برنامه جدید برای بنزین به عنوان یک حامل انرژی پرمصرف شده است. حال آنکه پیش از این، اصلاح قیمت بنزین تحت عناوینی چون «هدفمندی یارانه‌ها»، «اصلاح قیمت‌ها»، «آزادسازی قیمت‌ها»، «جراحی اقتصادی» و... در دستور کار قرار گرفت و حالا نویسنده می‌گوید که این طرح‌ها شکست خورده‌اند. چرا؟ چون «توفان تورم» اجازه تطبیق نرخ انرژی در ایران با نرخ‌های جهانی را نمی‌دهد.

بیشترین افزایش قیمت بنزین در دهه‌های اخیر در سال ۱۳۸۹ در طرح هدفمندی یارانه‌ها (آزاد: ۶۰۰ درصد افزایش، سهمیه‌ای ۳۰۰ درصد افزایش) و پس از آن در آبان ۱۳۹۸ (آزاد: ۲۰۰ درصد افزایش، سهمیه‌ای ۱۱۴ درصد افزایش) اتفاق افتاده است. از آبان 98 تاکنون نیز قیمت بنزین دست نخورده باقی مانده و حتی بحث و بررسی کارشناسی آن با واکنش تند افکار عمومی مواجه است.

نویسنده این پژوهش می‌گوید قیمت بنزینی که در ایران در سال ۵۷ خرید و فروش می‌شده با قیمت دلارِ آن روز، ۰.۱ دلار بوده است. افزایش حاصل از طرح هدفمندی یارانه‌ها در بیشترین حالت قیمت‌ را به ۰.۶۶ دلار برای یک لیتر بنزین آزاد و ۰.۳۸ دلار برای بنزین سهمیه‌بندی‌شده رساند. اما این نزدیک شدن به قیمت جهانی دیری نپایید. موج‌های سهمگینِ افزایش قیمت ارز و تورم آن را درنوردید و به نقطه اولیه بازگرداند. قیمت بنزین ایران در حال حاضر 0.04 دلار برای بنزین آزاد و ۰.۰2 دلار برای بنزینِ سهمیه‌بندی شده است.

این روند موجب شد تا در ۴۳ سالِ گذشته، بنزین نه تنها در اقتصاد ایران باارزش‌تر نشود، بلکه بی‌ارزش‌تر نیز شده باشد. اگر نرخ تورم دلار را هم در محاسبات وارد کنیم کاهش ارزش انرژی در ایران بیشتر نمایان می‌شود. دلار امریکا هم مانند همه پول‌های‌ رایج دستخوش تورم می‌شود. این تغییرات باعث می‌شود ارزش دلار در سال‌های مختلف تفاوت داشته باشد. مثلا با روی کار آمدن ترامپ در امریکا، ارزش دلار نیز رو به صعود گذاشت و حالا می‌توان اثرات آن را در بازار ارز ایران دید. اگر ارزش کنونی دلار را مبنا قرار دهیم، در سال ۱۳۵۷ هر لیتر بنزین در ایران با ارزشی معادل ۰.۳۷ دلار خرید و فروش می‌شده در حالی که در سال ۱۴۰۰ هر لیتر بنزین آزاد با قیمت ۰.۱۱ دلار و هر لیتر بنزین سهمیه‌بندی‌شده ۰.۰۵ دلار بوده. اعداد دلاری امروز برای یک لیتر بنزین را هم در گزارش آوردیم که به مراتب پایین‌تر است. به بیان دیگر ارزش بنزین در اقتصاد ایران نسبت به ۴۳ سال گذشته نزدیک به ۳.۴ تا ۶.۸ برابر کاهش یافته است. این در حالی است که قیمت جهانی هر لیتر بنزین در چهار‌دهه اخیر در مجموع کاهشی نبوده است. مثلا در 14 سال گذشته که مهم‌ترین طرح‌های افزایش قیمت بنزین در ایران اجرا شده‌ و معادل ارزی آن در عین ناباوری کاهش یافته است، قیمت جهانی بنزین کاهش ویژه‌ای نیافته است. به عنوان نمونه قیمت بنزین در ۳۰ سال اخیر در ژاپن بین ۱ تا ۲ دلار برای هر لیتر در نوسان بوده است.

انگیزه افزایش قیمت بنزین چه بود؟

این گزارش، اهداف تغییرات قیمت بنزین در نزدیک به 1.5 دهه گذشته را به این صورت مطرح کرده که قیمت حامل‌های انرژی در ایران بسیار زیر قیمت جهانی است. زیرِ قیمت بودن، مشکلات زیادی مانند مصرفِ بیش از حد و آسیب‌های زیست‌محیطی، تشویق صنایع انرژی‌بر به بهره‌برداری هرچه بیشتر از منابع طبیعی، ناتوانی صنایع در رقابت‌های برون‌مرزی، قاچاق سوخت و بی‌عدالتی را در پی داشته است. کسی که وضعیت مالی بهتری دارد بیشتر از حمل و نقل عمومی و خصوصی استفاده می‌کند در نتیجه بیشتر از یارانه سوخت بهره‌مند می‌شود.

اما فقط در 14 سال اخیر قیمت بنزین آزاد یک بار ۷ برابر و یک بار ۳ برابر شده است. آیا این بدان معناست که سوخت در چهار دهه اخیر در ایران ارزشمندتر شده است؟ آیا قیمت سوخت در ایران به قیمت جهانی آن نزدیک شده و طرح‌های افزایش قیمت به اهداف خود رسیده‌اند؟

یارانه انرژی حذف نشد و افزایش یافت

بی‌ارزش بودن انرژی در ایران در مقایسه ارزش جهانی آن، آثار زیانباری برای اقتصاد ایران در پی دارد و کمتر کسی است که از آن اطلاع نداشته باشد. حاکمیت تاکنون در مقاطع مختلف سعی کرده تا با عناوین مختلف به این مساله بپردازد اما مقایسه شکاف قیمت بنزین در ایران و جهان، قبل و بعد از افزایش قیمت نشان می‌دهد استفاده از عباراتی مانند «اصلاحِ قیمت»، «تعدیلِ قیمت»، «تعدیلِ ساختاری قیمت‌ها»، «واقعی شدنِ قیمت‌ها»، «جراحی اقتصادی» و «هدفمندی یارانه‌ها» برای آنچه در عمل اتفاق افتاد از اساس نادرست بوده است. چرا که به گفته نویسنده این مقاله، اقداماتِ انجام شده همگی در «توفان تورم» نابود شده‌اند. یارانه انرژی نه تنها «حذف نشده بلکه در نهایت افزایش یافته است.» قیمت‌ ثابت انرژی در وضعیت تورمی باعث کاهش ارزش آن در کشور می‌شود. کاهش ارزش انرژی، اختلاف قیمتِ داخل و خارج را بیشتر می‌کند. این شکاف برای حاکمیت مخصوصا در وضعیتِ کسری بودجه، غیرقابل تحمل می‌شود چون نفت و گاز مهم‌ترین راه درآمدزایی ارزی در کشور است. پس وقتی کفگیر به تهِ دیگِ بودجه می‌رسد افزایش قیمت حامل‌های انرژی در دستور کار قرار می‌گیرد. در اقداماتی که تاکنون انجام شده، هیچ اصلاح یا تغییرِ ساختاری صورت نگرفته است. آنچه در عمل اتفاق افتاده چیزی جز افزایش‌ زودگذرِ قیمت سوخت برای جبرانِ کسری ساختاری بودجه نبوده است.

اول تورم را درست کنید

این پژوهش نتیجه‌گیری می‌کند که اصلاحات قیمت انرژی و به ویژه بنزین در ایران نه تنها «ابرو» را درست نکرده بلکه به «چشم» هم آسیب زده است. بنابراین دست زدن به قیمت حامل‌های انرژی بدون حل مساله کسری بودجه، تورم، انعطاف‌ناپذیری قیمت‌ها، اشتغال، انزوای اقتصادی و تحریم کاری جانکاه و بی‌حاصل است. به باور این پژوهش، اقتصاد ایران هنوز همانقدر تورم‌خیز است که پیش از این بود. در چنین شرایطی افزایش قیمت‌ها جز تکرار شکست‌های قبلی نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید