غفلت جهان از ثروت بزرگ؛ خاک چقدر ارزش اقتصادی دارد؟
به گزارش اقتصادنیوز، بعد از سال 1980 میلادی بشر برای اولینبار متوجه شد که میزان مصرف جامعه بشری از منابع، بیشتر از میزان تولید منابع طبیعی است. این اولین بروز ناترازی محیط زیست جهانی است که بشر با آن روبهرو شد. آن زمان زمین چهار میلیارد نفر بیشتر از قبل به ساکنانش اضافه کرده بود. این آگاهی البته در سال 2011 برای بشر بهطور کلی آشکار شد. با مطالعاتی که پژوهشگران انجام دادند متوجه شدند که از سال 1980 زمین دیگر توان رقابت با مصرف منابع را ندارد و دولتها و کشورها عملاً به طبیعت بدهکار هستند. آن زمان حواس بشر به این مقولهها جلب شد که آب، خاک، هوا اهمیت دارد و ارزش اقتصادی تنوع زیستی و ارزش تالابها و جنگلها بسیار فراتر از تصور ماست. در حقیقت بعد از این پژوهشها، دولتها متوجه شدند که باید سیستم رفتاری خود را تغییر دهند و به همین خاطر به سمت اجرای اندیشه توسعه پایدار رفتند و آن را ضمیمه پیوست رشد اقتصاد و فرآیندهای توسعه کردند.
در حقیقت دارایی ملتها فقط معدن آهن و طلا نیست. همچنین فقط کارخانهها و راهها و ماشینآلات جزو سرمایههای مردم به حساب نمیآیند. حتی این تصور که آب یا جنگلها ارزشمندترین دارایی طبیعی کشورها به شمار میروند، اشتباه است؛ ما یک دارایی خیلی ارزشمند داریم که به چشممان نمیآید. نام این ثروت بزرگ، خاک است. اقتصاددانان به کالاهایی که ارزش زیادی دارند اما به چشم نمیآیند، کالای نامشهود میگویند. البته به چشم نیامدن، تعریف دقیقی از کالای نامشهود نیست اما برای تقریب ذهن به ما کمک میکند. منظور از کالای ناملموس یا نامشهود، کالاهایی است که به ظاهر به صورت فیزیکی وجود ندارند. با وجود این از آنجا که بهطور بالقوه موجب کسب درآمد برای بنگاهها میشوند، از ارزش مالی برخوردارند. ارزشگذاری کالاها و خدمات ناملموس و نامشهود در محیط زیست اخیراً مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است. بهطور مثال ارزش اقتصادی گردهافشانی زنبورها مشخص نیست یا کسی نمیداند برف چقدر ارزش اقتصادی دارد. همینطور خاک و آب و باد که ارزش اقتصادیشان بر کسی مشخص نیست. اما چرا ارزشگذاری کالاهای نامشهود در محیط زیست اهمیت پیدا میکند؟ به این دلیل که اگر کسی دشت گل را آلوده کرد، بداند که دیگران را از چه منفعتی محروم کرده است. یا اگر دولتی سدی ساخت، بداند که چقدر به دیگران زیان وارد کرده است. در این پرونده بهطور خاص، ارزش اقتصادی خاک را بررسی میکنیم. و به این پرسشها پاسخ میدهیم که خاک چقدر ارزش اقتصادی دارد و آنها که خاک را از بین میبرند چه زیانی به جامعه وارد میآورند؟
ارزشگذاری کالاها و خدمات نامشهود در محیط زیست
به گزارش تجارت فردا، ارزشگذاری کالاها و خدمات نامشهود در محیط زیست به دلایل متعددی اهمیت پیدا کرده است. این دلایل میتواند شامل آگاهیبخشی و جلب توجه عمومی و سیاستگذاران باشد. بسیاری از خدمات نامشهود طبیعت، مانند تصفیه آب از طریق تالابها، ذخیرهسازی کربن در جنگلها یا گردهافشانی زنبورها، بهطور معمول نادیده گرفته میشوند زیرا ارزش مالی مشخصی برای آنها تعیین نشده است. ارزشگذاری این خدمات میتواند به افزایش آگاهی عمومی و جلب توجه سیاستگذاران به حفاظت و مدیریت پایدار منابع طبیعی کمک کند. همچنین اتخاذ تصمیمات آگاهانهتر از جمله دلایل اهمیت است. سیاستگذاران و مدیران برای تصمیمگیری در مورد استفاده از منابع طبیعی نیاز به اطلاعات دقیق دارند. ارزشگذاری اقتصادی خدمات محیط زیستی به آنها کمک میکند تا هزینهها و منافع تصمیمات مختلف را بهتر درک کنند و اولویتبندی کنند. از سویی میتواند باعث پیشگیری از تخریب منابع طبیعی نیز شود. اگر ارزش اقتصادی خدمات محیط زیستی مشخص شود، میتوان تخریب این منابع را به عنوان یک هزینه اقتصادی در نظر گرفت. به این ترتیب، ارزشگذاری نامشهودها میتواند مانع از اقدامات مخربی شود که اثرات زیانبار بلندمدت بر محیط زیست دارند.
هنگامی که ارزش اقتصادی خدمات طبیعت به وضوح تعریف شود، میتوان ابزارهای مالی و اقتصادی مانند پرداخت برای خدمات اکوسیستمی (PES) یا سیاستهای تشویقی ایجاد کرد که افراد و جوامع را به حفاظت از طبیعت ترغیب کند. ارزشگذاری نامشهودهای زیستمحیطی میتواند در سیاستهای مقابله با تغییرات اقلیمی، مانند قیمتگذاری کربن یا حفاظت از منابع طبیعی به عنوان مخزنهای کربن، نقش کلیدی ایفا کند. در نتیجه، ارزشگذاری کالاها و خدمات ناملموس زیستمحیطی ابزار مهمی برای تضمین توسعه پایدار، حفظ منابع طبیعی و مدیریت بهتر محیط زیست در سطوح محلی و جهانی است.
ارزشگذاری ناملموسهای زیستمحیطی در ایران
در سالهای اخیر، مفهوم ارزشگذاری کالاها و خدمات ناملموس و نامشهود محیط زیستی به یکی از موضوعات مهم در تحلیلهای اقتصادی و زیستمحیطی تبدیل شده است. این موضوع، بهویژه در کشورهایی با تنوع زیستی بالا و چالشهای محیطزیستی جدی، مانند ایران، اهمیتی دوچندان مییابد. بسیاری از اکوسیستمها در ایران، از جمله جنگلهای هیرکانی، زاگرسی، تالابها و بیابانها، به دلیل تخریب و بهرهبرداری غیرپایدار در معرض خطر هستند. ارزشگذاری اقتصادی خدمات این اکوسیستمها میتواند اهمیت حفاظت از آنها را برای سیاستگذاران و جوامع محلی روشن کند.
ایران یکی از کشورهای جهان با تنش آبی بالاست. خدمات ناملموس مرتبط با آب، نظیر تصفیه طبیعی و ذخیرهسازی آب از طریق تالابها، میتواند در برنامهریزیهای مدیریت منابع آبی نقشی حیاتی ایفا کند. تغییرات اقلیمی بهخصوص افزایش دما و وقوع سیلاب و تغییر الگوی بارش، اثرات مخربی بر کشاورزی، منابع آبی و معیشت مردم در ایران داشته و دارد. اما فقدان دادههای علمی و قابل اطمینان در مورد وضعیت اکوسیستمها و عملکرد خدمات زیستمحیطی یکی از موانع اصلی در ایران است. شوربختانه به دلایل سیاسی و بینالمللی و البته اثر تحریم، رابطه ایران حتی با بدنه دانشگاهی و پژوهشگاههای جهانی به صورت نرمال و عادی ایجاد نشده است و بهرغم قدرت دانش و بالا بودن کیفیت آموزش در محیطهای آکادمیک ایرانی، کشور نتوانسته در عرصه محیط زیست بهخصوص در برآورد خسارتها یا ارزشگذاریهای ناملموس محیط زیستی موفق عمل کند. از طرفی نبود چهارچوبهای قانونی مناسب در این حوزه از دیگر مشکلات محیط زیست و منابع آب و خاک در ایران است. قوانین زیستمحیطی در ایران عمدتاً بر حفاظت مستقیم منابع تمرکز دارند و کمتر به ارزشگذاری اقتصادی خدمات ناملموس میپردازند.
کیفیت خاک، محیط زیست، کشاورزی
کیفیت خاک یک عامل مهم در بهرهوری کشاورزی است. همچنین انعطافپذیری مزرعه و کیفیت محیط زیست ربط مستقیم به کیفیت خاک دارد. بهرغم اهمیت کیفیت خاک، گنجاندن مدیریت پایدار خاک در الگوهای اقتصادی وجود ندارد. مدیریت پایدار خاک مثل سرمایهگذاری است که در آینده کیفیت خاک را افزایش میدهد. اما بررسیها نشان میدهد تقریباً در اغلب مناطق جهان به شکل نرمال مدیریت خاک در دستور کار دولتها نیست.
دهههاست که دانشمندان، سیاستمداران و فعالان محیط زیست تلاش کردهاند برای منابع طبیعی زمین ارزش قائل شوند. هنگامی که خدمات عمومی راهاندازی شد، صاحبان خانه مجبور بودند هزینه آب ارائهشده توسط شهرداری خود را پرداخت کنند. اما این سرویس آب چقدر باید هزینه داشته باشد؟ در اواخر دهه 1990، خرید آب بطری برای مردم رایج شد. قیمتگذاری تا حد زیادی از سوی نیروهای بازار تعیین میشود. اگرچه آب به عنوان یک منبع طبیعی مورد توجه قرار گرفته است اما خارجیترین لایه زمین که «خاک» نامیده میشود، از سوی مردم و دولتها نادیده گرفته شده است. با این حال، دانشمندان خاک همیشه این پرسش را مطرح کردهاند که فرسایش و نابودی خاک و در نهایت نادیده گرفته شدن ارزشهای اقتصادی خاک چه تبعاتی دارد و از ما میخواهند به این منبع نگاه کنیم و از آن عاقلانهتر استفاده کنیم.
متخصصان خاک بر این عقیده هستند که خاک «خدمات» بسیاری به انسانها و دیگر گونههای زمین ارائه میکند. ما غذای خود را در خاک پرورش میدهیم. الوار خانههای ما و پنبه لباس ما نیز در خاک رشد میکند. خاک سهم عمدهای در پاکسازی آب ما از طریق سیستمهای فیلتر فیزیکی و پاکسازی بیولوژیک دارد. بیشتر تفریحات ما شامل استفاده از خاک است، چه در مسیر پیادهروی در جنگل، چه یک ساحل در اقیانوس. نیمی از جمعیت جهان در خانههای ساختهشده از خاک زندگی میکنند، با این حال این منبع گرانبها هنوز ارزش یا حفاظتی نداشته است. ایالاتمتحده قانون هوای پاک را از سال 1970 وضع کرده است و قانون آب پاک در سال 1972 تصویب شد اما هیچ قانونی برای حفاظت از خاک وجود ندارد. البته متخصصان خاک و پژوهشگاههای خاکشناسی و محیط زیست راههایی برای ارزشگذاری خدمات خاک بدون ارزش پولی پیدا کردهاند. مثلاً آیا مردم به خاطر خاکشان سالمترند؟ بنابراین میتوان از شاخص سلامت برای ارزشگذاری خاک بدون توجه به ابعاد مالی آن برای کمکهای آن استفاده کرد. به نظر میرسد برای اثبات ارزش خاک، نیازی نیست که ارزش پولی برای آن قائل شویم.
محمد درویش، کنشگر محیط زیست و رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو به تجارت فردا میگوید: خاکها از چند منظر مورد توجه هستند. یکی که خیلی بر روی آن کار شده، کانیهای فلزی است که در خاک وجود دارد. آژانس خاک آمریکا پژوهشی انجام داده که میگوید بهطور متوسط هر تن خاک از منظر کانیهای فلزی که در آن است 28 دلار ارزش دارد. اما خاکها فقط به خاطر کانیهای فلزی ارزش ندارند. بلکه به خاطر ارزشهای آلی و مواد مرتبط با حاصلخیزی خاک نیز واجد کیفیت است. چرا که این مواد میتواند به قدرت رشد گیاهان کمک کند. بنابراین به غیر از مواد معدنی، مواد آلی خاک خیلی ارزش دارد که البته هنوز یک مطالعه جامع و کامل در این زمینه انجام نشده است که دقیقاً توضیح دهد همانطور که یک تن خاک از نظر کانیهای فلزی مثلاً فلان مقدار ارزش دارد، از نظر مواد آلی چقدر ارزش اقتصادی دارد. هر چقدر که PH خاک به عدد 5 و 6 نزدیک باشد، یعنی خاک نه اسیدی باشد و نه قلیایی، آن خاک ارزش اقتصادی بیشتری دارد چون حاصلخیزی بیشتری دارد. ارزش دیگری که خاک دارد این است که وقتی در سرزمینی، به سنگ مادر میرسیم و خاک را بهطور کامل از دست میدهیم، قدرت سکونتگاهی آن منطقه از بین میرود.
خاک به نوعی ریشهگاه است و ارزشهای معنوی و روانشناختی دارد. مناطقی که خاک ندارد، کسی رغبت نمیکند، آنجا زندگی کند. از نظر روانشناسی خاک خیلی اهمیت دارد که واقعاً این قابلیت، قابل ارزشگذاری نیست یا خیلی سخت است. بیخاکی میتواند باعث افزایش مهاجرت شود. وقتی خاک از دست میرود مردم از آنجا کوچ میکنند. برعکس این قصه نیز صادق است. وقتی جایی خاک باارزش و حاصلخیز و باکیفیتی دارد، مردم تشویق میشوند که محل زندگی خود را به آنجا منتقل کنند. خاک فرآیند تولید بسیار زمانبری دارد. بهطور متوسط در کره زمین هر سانتیمتر خاک 400 سال زمان میبرد تا شکل بگیرد. هر چقدر که یک منطقه خشکتر و رطوبت آن کمتر باشد، فرآیند خاکسازی در آن طولانیتر است. در ایران این رقم 800 سال است. بهطور کلی ارزش یک ماده بر اساس زمان مورد نظر برای تولید آن محاسبه میشود. هر چقدر که فرآیند تولید یک ماده طولانیتر باشد، ارزش بیشتری دارد. چرا الماس اینقدر گرانقیمت است؟ چون میلیونها سال طول میکشد تا الماس به وجود بیاید. از این نظر که فرآیند خاکسازی بهطور کلی فرآیندی چندنسلی است خیلی ارزش بالایی دارد. چون نظامهای ارزشگذاری مبتنی بر اقتصاد سبز این فرآیند را محاسبه میکنند و در ردپای محیط زیستی بشر این هزینه را در نظر میگیرند. قرار بود در ماده 59 قانون برنامه چهارم به این موضوع بپردازیم. ماده 59 ماده پنجساله چهارم توسعه ایران دولت را موظف به ارزشگذاری اقتصادی مواهب طبیعی کرده که یکی از این موارد خاک است. اما ما متاسفانه این ماده را اجرا نکردیم و عملاً مغفول ماند. اخیراً ملاقاتی با دکتر هادی کیادلیری، معاون آموزشی سازمان حفاظت از محیط زیست داشتم و ایشان قول دادند که عزم خود را برای اجرای ماده 59 برنامه چهارم بگذارند. واقعیت این است که بعد از این تجربهها، بشر احساس کرده بود که منابع طبیعی بیانتهاست و نمیتواند برای این منابع تهدیدی ایجاد کند.
وقتی خاک از دست میرود، ما 400 سال به عقب برمیگردیم. این 400 سال در اقتصادی که یک دقیقه هم برای جلو زدن از مشکلات و رقبای منطقهای و جهانی خیلی مهم است، واقعاً زمان شگفتانگیزی است. نظام اقتصادی بر مبنای هدررفت وقت تنظیم میشود. بررسیها نشان میدهد که میلیاردها دلار هزینه میشود تا ترافیک در شهرهای بزرگ مدیریت شود که از هدررفت وقت جلوگیری کنیم. هوش مصنوعی برای کم کردن هدررفت وقت خلق شده است. اکنون وقتی خاک را از دست میدهیم یعنی 400 سال را از دست دادهایم. این یعنی وقت چندین نسل را از دست دادهایم تا فرآیند خاکسازی انجام شود.
ارزش حفاظت از خاک را میتوان در این هدررفت زمان 400ساله دید. در ایران دستکم 18 میلیون هکتار خاک داریم که ارزش اقتصادی بالایی دارد و میتواند برای کشاورزی استفاده شود. علاوه بر این 18 میلیون هکتار، 12 میلیون هکتار جنگل در هیرکانی، ارسباران، توران و زاگرس و در حاشیه بختگان و سواحل خلیج فارس و دریای عمان (مانگروها و حراها) داریم که خاکهای حاصلخیز ایران هستند. این خاکها بسیار ارزشمند است اما به خوبی حفاظت نمیشود. اما بخش جنگلهای هیرکانی ارزش اکولوژیک بسیار بالایی دارد. طوری که حتی خاک ما قاچاق میشود و از خاک ایران و جنگلهای هیرکانی به عنوان خاک گلخانه در جهان استفاده میشود. اگرچه خاک ایران در جنوب کشور ارزشی شبیه به خاک هیرکانی ندارد، ولی به شکلهای غیرقانونی از طریق کشتیهای بسیار غولپیکر به کشورهای جنوب خلیج فارس قاچاق میشود.