صدای یک نسل نادیده گرفته شد

توفان یک تاریخدان در تلویزیون/ وقتی مداح نظر می‌دهد چرا سلبریتی نظر ندهد؟/ سریال گاندو را باید شبکۀ 10 اسراییل می‌ساخت

کدخبر: ۵۲۸۰۸۲
مجید تفرشی شمار ایرانیان مقیم خارج از کشور را 6 تا 10 میلیون نفر ذکر کرد و گفت: هر چند تنها نیم‌درصد آنها در بازگشت گرفتار و دچار مشکل می‌شوند اما همین هم برای تخریب چهرۀ ایران در رسانه‌ها کافی است تا جایی که خودم هم گاهی می‌ترسم ممنوع‌الورود یا ممنوع‌الخروج شده باشم.
توفان یک تاریخدان در تلویزیون/ وقتی مداح نظر می‌دهد چرا سلبریتی نظر ندهد؟/ سریال گاندو را باید شبکۀ 10 اسراییل می‌ساخت

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصرایران، سخنان  مجید تفرشی، سندپژوه و تاریخ‌نگار ایرانی مقیم انگلستان در برنامۀ  «شیوه»  شبکۀ چهار سیما و در مناظره با  ابوالفضل عمویی، نماینده مجلس در شامگاه 23 مهر 1401 را شاید بتوان جامع‌ترین و دقیق‌ترین ریشه‌یابی اعتراضات یک ماهه اخیر دانست که با صراحت و بدون لکنت در عین رعایت ملاحظات دانست.

جان کلام مجید تفرشی این بود که «صدای یک نسل نادیده گرفته شد و اعتراض آنان به نبود یا کمبود فرصت‌های برابر است» .

 وی گفت: در غیاب «شفافیت، نظارت، حساب‌رسی و فقدان یا کمبود فرصت برابر»  دو عارضه بروز می‌کند: اولی  نبودِ حسِ تعلق  است و دیگری  نبودِ حس  وفاداری و نتیجۀ آن گرایش به رسانه‌های خارج از کشور است تا صدای خود را در آنها بشنوند و البته مجالی هم برای گروه‌های مزدور و نفوذی فراهم می‌شود.

تفرشی تصریح کرد: نه تنها نخبه‌پروری بیرون حاکمیت مختل شده که نخبه‌پروری درون حاکمیت هم ناکارآمد بوده چرا که به طرفداران حکومت هم فرصت برابر داده نشده است.

این پژوهش‌گر رسانه محدودیت فعالیت رسانه‌های بین‌المللی در ایران را در ترسیم تصویر منفی کنونی از وضعیت کشور بسیار مؤثر دانست و در عین حال جهت‌گیری خاص رسانه‌های فارسی‌زبان را انکار نکرد و به عنوان مثال گفت طی روزهای اخیر بی‌بی‌سی فارسی به خشونت علیه راه‌پیمایان غیر‌ایرانی اربعین در لندن هیچ نپرداخت وحتی خبر پربازخورد برکناری وزیر خزانه‌داری بریتانیا و نطق نخست‌وزیر –  لیز تراس - هم در آن انعکاسی نداشت اما این واقعیت‌ها سبب نمی‌شود چشم خود را به روی کاستی‌های صدا و سیما ببندیم. اگر  ایران‌اینترنشنال  دربارۀ اعتراضات این‌گونه و شبانه روز فعالیت می‌کند، صدا و سیما هم به گونه‌ای بی‌اعتناست که گویی همه چیز امن‌و‌امان است.

 مجید تفرشی یادآور شد: اگر بی‌بی‌سی فارسی موضع دارد ادبیات صدا‌وسیمای ما هم این است:  «باراک اوباما رییس جمهوری به ظاهر سیاه‌پوست آمریکا»  و گویی او صورت خود را رنگ کرده و سیاه‌پوست شده و قبلا نبوده است!

 ابوالفضل عمویی هم پاره‌ای انتقادها به صدا وسیما را وارد دانست و به عنوان نمونه گفت فتوشاپی که بر روی آرم باشگاه  آ.‌اس.رم  انجام دادند (‌پوشاندن پستان گرگ در لوگوی آن) اسباب مضحکه شد.

 تفرشی در بخشی از سخنان خود گفت بی‌بی‌سی فارسی در ابتدا سعی در رعایت کامل معیارهای حرفه‌ای داشت و دست‌کم در ظاهر با تباهی رسانه‌ای مقابله می‌کرد اما بعد از ظهور شبکه‌های من‌و‌تو و ایران‌اینترنشنال به مسابقه با تباهی پرداخت.

  نکتۀ بارز در سخنان او تأکید بر این بود که توجه به رسانه‌های خارجی به سیاست‌های داخلی بستگی دارد کما این‌که در دو دوره بسیار کم شد. یکی در دوران ریاست جمهوری  آقای   خاتمی  و دیگری دورۀ  برجام در دولت روحانی  و قبل از خروج  ترامپ  از توافق.

 صحبت که به برجام رسید تاریخ‌نگار صریح‌اللهجه سفرۀ دل را گشود و به تندی از برنامه‌های صدا وسیما علیه برجام انتقاد کرد و گفت: «‌ سریال گاندو را باید شبکۀ 10 اسراییل می‌ساخت نه تلویزیون جمهوری اسلامی تا در آن بزرگ‌ترین دستاورد بین‌المللی تاریخ معاصر را زیر سؤال ببرند »  و هر چند عنوان برنامه «ایران در رسانه‌ها» بود اما در بخش‌های مختلف از برجام گفت و از این که منتقدان و مخالفان برجام مأمور احیای آن شده‌اند ابراز شگفتی کرد. در یان هنگام وقتی میهمان دیگر به خروج ترامپ از برجام اشاره کرد و مسؤولیت را متوجه آمریکا دانست، تفرشی گفت: یک سال‌و‌نیم پس از ترامپ را می‌گویم وگرنه در دوران ترامپ 100 مصاحبه به فارسی و انگلیسی در تقبیح اقدام او انجام داده‌ام و نقد من به رفتار صدا و سیما در مقابل برجام و سیاست یک سال و نیم اخیر است و این که کسانی به دنبال برجام‌اند که همواره به آن حمله می کردند.

او تلقی دولت‌های  احمدی‌نژاد  و روحانی و دولت فعلی از دیپلماسی عمومی را نادرست خواند چرا که به منزلۀ تصدی‌گری و دخالت مستقیم و حکومتی یا دولتی کردن دانسته‌اند در حالی که نباید با دخالت باشد و به  حسین موسویان  اشاره کرد که به باور او یک‌تنه در آمریکا نقش یک بنیاد را ایفا می‌کند اما در ایران انواع تهمت‌ها به جانب او سرازیر شد و حتی وقتی بنای پشتیبانی دارند به جای حمایت غیر‌مستقیم خیال می‌کنند دیپلماسی عمومی یعنی این را هم دولتی و حکومتی کنند.

 تفرشی در بخش دیگری از برنامه تصریح کرد: با سیاست کرۀ شمالی نمی‌توان کرۀ جنوبی ساخت یا نمی‌توان به  رضا شاه  فحش داد ولی مشکلات کشور را به شیوۀ او حل کرد.

  تحلیل‌گر سیاست بین‌الملل در بخش دیگری از سخنان صریح خود یادآور شد: با برخی از دست‌اندرکاران که صحبت می‌کنم می‌گویند «ما اشتباه شاه را تکرار نمی‌کنیم که شُل گرفت و امتیاز داد و در نتیجه سقوط کرد. این در حالی است که سقوط شاه به خاطر این نبود که امتیاز داد.  برای این بود که دیر امتیاز داد. »

 وی در بخش دیگری از سخنان خود و در اشاره به لزوم جلب افکار عمومی و اصلاح رویه‌ها دو مثال متأخر و ملموس در صجنۀ بین‌الملل آورد: یکی کاهش محبوبیت ملکه بریتانیا پس از مرگ  پرنسس دایانا  که سبب شد از 1997 تا 2012 و طی 15 سال تلاش کنند چهره‌ای مردمی از او ترسیم کنند و خود ملکه هم عذرخواهی کند و با برگزاری المپیک لندن محبوبیت او تا اندازۀ زیادی بازگشت. مثال دوم هم تلاش‌های سه‌ساله اخیر پس از قتل فجیع  جمال قاشقجی  روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر در عربستان سعودی است که به وجهۀ این دولت به شدت آسیب رسانده بود و اکنون تا حد قابل توجهی ترمیم شده است. اینجا اما میانجی‌ها حذف شده‌اند و حتی به حسن روحانی و علی لاریجانی  هم این امکان داده نمی‌شود و نامۀ  محمد جواد حجتی کرمانی  به رهبری را نمونه‌ای از نقشی دانست که نسل میانجی می‌تواند ایفا کند.

مجید تفرشی شمار ایرانیان مقیم خارج از کشور را 6 تا 10 میلیون نفر ذکر کرد و گفت: هر چند تنها نیم‌درصد آنها در بازگشت گرفتار و دچار مشکل می‌شوند اما همین هم برای تخریب چهرۀ ایران در رسانه‌ها کافی است تا جایی که خودم هم گاهی می‌ترسم ممنوع‌الورود یا ممنوع‌الخروج شده باشم.

در اینجا نمایندۀ مجلس یادآور شد قبل از سفر می‌توانند استعلام بگیرند تا آسوده‌خاطر شوند مشکل امنیتی یا پرونده قضایی دارند یا نه و تفرشی در واکنش گفت: «نهادهای مربوطه هماهنگ نیستند و می‌توانم نمونه‌هایی را ذکر کنم که افرادی پیش‌تر استعلام گرفته‌اند و در ایران دچار مشکل شده‌اند».

 تفرشی همچنین گفت نگاه به ایرانی خارج از کشور مثل خودپرداز است و تنها برای جلب و جذب سرمایه نه با نگاه نخبه یا هم‌وطن.

تاریخ‌نگار ایرانی مقیم انگلستان بازتاب رسانه‌ای دلیل آزادی افرادی چون  نازنین زاغری و باقر نمازی  (‌پدر سیامک نمازی) را نامناسب دانست و گفت وقتی تلقی عمومی - درست یا نادرست این باشد که این افراد به گروگان گرفته شده‌اند و بعد در ازای پول آزاد شدند تکذیب رسمی و مختصر کافی و قانع کننده نیست و باید توضیح دهند چرا که در قضیه تانک‌های چیفتن ما واقعا طلب‌کار بودیم و تبهکاری کرده بودند ولی وقتی با پرونده نازنین زاغری گره خورد دیگر نمی‌توانستم از حقانیت ایران صحبت کنم.

 این اظهارات اما مجری را به تکاپو انداخت و تلاش کرد تا تفرشی مثال و نام نیاورد اما او گفت مصداق‌ها را ذکر می‌کنم و عمویی متقابلا یادآور شد: آزادی آقای نمازی یک اقدام انسان‌دوستانه و به درخواست شخص دبیر کل سازمان ملل در دیدار با آقای رییسی در نیویورک بوده و چون رییس جمهوری رییس شورای عالی امیت ملی است از این طریق روند آزادی او طی شد اما حالا گویا جمهوری اسلامی بدهکار شده است. طرف مناظره اما مجددا تأکید کرد در فضای رسانه‌ای اما این آزادی چنین تفسیر نشده است.

 از نکات جالب توجه دیگر این برنامه اشارۀ اولیه مجید تفرشی به این موضوع در آغاز برنامه بود که آقای عمویی را از آنجا می‌شناسد که مقاله او برای همشهری دیپلماتیک را سانسور کرد و مجال نشر نداد در حالی که بعدتر خود نویسنده به همشهری آن‌لاین با مدیریت دکتر  یونس شکرخواه  سپرد و منتشر شد و بارها نقل‌ یا به آن استناد شده چرا که استاد روزنامه‌نگاری با کار رسانه‌ای کاملا آشناست.

تأکیدات مکرر نمایندۀ اصول‌گرای محلس انقلابی بر ملی‌گرایی هم این پرسش را در ذهن برخی مخاطبان ایجاد می‌کرد که از کِی این همه ملی‌گرایی ستودنی شده و اگر باید به  هخامنشیان  پرداخت و از ملی‌گرایی گفت چرا در صدا وسیما رعایت نمی‌شود و چرا تا احساس می‌کنند کار گره خورده سراغ این مضامین می‌روند. وقتی هم به صندوق و انتخابات به عنوان راهکار اشاره کرد تفرشی گفت: البته اگر امکان انتخاب و رقابتی فراهم باشد.

اگر در این روایت بیشتر سخنان تاریخ‌نگار ایرانی نقل شد بدان سبب است که  ابوالفضل عمویی عملا دو سه گزاره مشخص را مدام تکرار می‌کرد و آن که با مهارت و ظرافت در تلویزیون توفان کرد و انبانی پر از استدلال و مثال داشت چندان که مجری از ذکر برخی نام‌ها نگران شد بی گمان مجید تفرشی بود که با ترجیع بند  «خود کرده را تدبیر نیست»  یک‌شب به یاد ماندنی را رقم زد و تازه از فحوای سخنان او برمی‌آمد که گفتنی‌های دیگر هم دارد اما چون مقیم ایران نیست و باید به انگلستان بازگردد ناگزیر از مراعات پاره‌ای ملاحظات است!

 بیشترین دغدغۀ او این بود که ایرانیان مقیم خارج از کشور از دارایی ملی به تهدید تبدیل شده‌اند و در داخل فرصت برابر در اختیار همه قرار نمی‌گیرد. وقتی نوبت به اشاره به ایرانیان خارج از کشور می‌رسید ابوالضل عمویی هم تصدیق می‌کرد و می‌گفت شمار شرکت‌کنندگان در تجمع‌های تورنتو و ونکوور کانادا از شلوغ‌ترین روز تهران هم بیشتر بود و کار به جایی رسید که در کشورهای اروپایی 10 سفارتخانه با تهدید امنیتی رو به رو شدند.

دربارۀ رسانه‌های فارسی‌زبان هم این جملۀ تفرشی قابل توجه بود که اگرچه برخی رفتارها و گفتارهای خبرنگاران‌شان قابل‌قبول نیست ولی قابل درک است و فراموش نکنیم پرورش‌یافته جمهوری اسلامی ایران بودند.

 او بارها توجه بیشتر به نخبگان و نسل نادیده گرفته شده را یادآور شد و گفت «از شیر چرخ‌کرده خامه به دست می‌آید و با خامه نباید خام‌دستانه رفتار کرد». در این هنگام عمویی تصور کرد مراد او سلبریتی‌ها هستند و تفرشی گفت:  «وقتی مداح نظر می‌دهد چرا سلبریتی نظر ندهد؟»

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید