چرا متحدان آمریکا در آغوش چین میافتند؟
به گزارش اقتصادنیوز یارانه های آمریکایی که برای تقویت تولید خودروهای الکترونیکی داخلی لحاظ شده، میان واشنگتن و متحدان سنتی اروپایی، کره جنوبی و ژاپن فاصله ایجاد کرده چرا که به شرکای کلیدی ایالات متحده آسیب رسانده؛ کشورهایی که در زمان کنونی که اقتصادهای بزرگ به واسطه نوسان بهای انرژی به واسطه جنگ در اوکراین، آسیب دیده اند، در شرایط متزلزلی قرار دارند.
تصمیم بی سابقه دولت بایدن
دولت بایدن تصمیم برای تعریف یارانه در حالی اتخاذ کرد که شدیدا خواهان همبستگی متحدان اروپایی و هند و اقیانوسیه برای مقابله با روسیه و چین است. از همین رو ناظران می گویند که شاهد چرخشی عجیب در رویکرد دولت بایدن هستیم، دولتی که از دولت پیشین به واسطه درگیر شدن در نبرد تجاری با متحدان انتقاد کرد و حالا می گوید آمریکا بازگشته و خواهان دیپلماسی است.
تصمیم کوتاه بینانه دولت بایدن نشان از عدم دقت او در پرداختن جدی به تهدید چین است. به نظر می رسد تاکید بی امان دولت بر رویکرد دیپلماسی هم از منظر ماهیت و هم به لحاظ سبک و تاکتیک در تقویت اتحادها و گردآوری دوستان برای مقابله با چین، چیزی جز شعار نیست.از همین رو کارشناسان می گویند که تصمیم اخیر دولت بایدن در تاریخ اقتصادی و تجاری پنجاه ساله این کشور، بی سابقه است.
فرصت سازی از تهدیدها
نشنال اینترست در این باره نوشت که دستاوردهای واقعی، نه آرمانی یا شعاری، از سیاست های اقلیمی تعریف شده در دورن واقعیت های ژئوپلتیک و ژئواکونومیک به دست خواهد آمد نه خارج از آن. در عرصه صنایع سبز، سیاست های اتخاذ شده توسط آمریکا، اروپا و هند به صورت دست جمعی قوی تر و به صورت فردی در برابر سیاست های اتخاذ شده چین، ضعیف تر است.
به طور کلی سیاست های اقتصادی ایالات متحده باید براساس منافع ملی تعریف شود که این خود شامل تقویت روابط اقتصادی با متحدان و کشورهای همفکر می شود؛ بازیگرانی که یا به حزب کمونیست چین وابسته نیستند یا وابستگی حداقلی دارند. این امر مستلزم ایجاد تعادل مداوم و آگاهانه در عرصه منافع اقتصادی آمریکا در جستجوی بهینه سازی تاثیر جمعی است. به نظر می رسد یارانه های مرتبط با قانون کاهش تورم از چنین بازنگری در امان مانده است.
اگر تقویت اتحادها برای غلیه بر چین ضرورت دارد پس چنین بررسی هایی باید به طور معمول انجام شود. سیاست های اقتصادی ایالات متحده نوعی رفتار اقتصادی خودمحورانه ای را میان متحدان این کشور تشویق می کند که به ضرر کل است.در عوض، ایالات متحده باید پیش قدم شده و در راستای تقویت اتحادهای اقتصادی برای مقابله با چین، رهبری را عهده دار شود. در حقیقت حمله روسیه به اوکراین و تهدید چین نسبت به تایوان ، مستلزم دیپلماسی اقتصادی مداوم میان آمریکا و متحدانش است. ایالات متحده باید با متحدان اروپایی و هند و اقیانوسیه در سراسر گروه هفت، گفتگوهای را کلید زده و در چارچوب چنین ساختارهایی در باب تصمیم هایی که می تواند به شکلی منفی تاثیر نامتناسبی بر سایر اعضای گروه بگذارد، راینی های مستمری داشته باشند.
به باور ناظران اولویت دادن به پیشرفت ها واقعی در عرصه اقلیمی میان ایالات متحده، اروپا و کشورهای هند و اقیانوس آرام با به رسمیت شناختن صریح سیستماتیک تنش های حاکم میان جهان آزاد و در پیوند با چین و روسیه و کشورهایی ا که بر مدار آنها تعریف شده اند، قابل تبیین است. اروپا سریعا وابستگی به سوخت فسیلی روسیه را با وابستگی به تولیدات چینی مبادله می کند تا آینده انرژی سبز خود را تضمین نماید. این در حالی است که ایالات متحده و اروپا به جای پرداختن به تغییرات اقلیمی غالبا در حال برگزاری گفتگوهای لفظی اند و از انتقال بودجه به سیاستمداران در کشورهای در حال توسعه و در عین حال یارانه دادن به صنایع سبز داخلی خبر می دهند.
آمریکا، با شرکای اروپایی و هند و اقیانوس ارام به شکلی جمعی به کشورهای در حال توسعه کمک می کنند تا ضمین ترسیم آینده ای سبزتر، نیازهای فعلی اقتصادی و امنیت انرژی شان را برآورده کنند.
آمریکا به تنهایی قادر به شکست چین نیست
در نهایت ایالات متحده باید با سرعتی بالا مذاکره های تجاری با شرکای اروپایی، هند و اقیانوس آرام را احیا کند. هیچ یک از سه گروه به تنهایی نمی توانند با برتری چین به عنوان قدرتی تجاری مقابله کنند. پکن بزرگ ترین شریک تجاری بیش از 120 کشور است. این بازیگر برنده مناقشه تجاری آمریکا و متحدانش نیز هست. ناتوانی ایالات متحده و متحدانش در نظم دادن به معماری تجارت جهانی، فضا را به رقیب سیستماتیک آنها، کشور تجاری پیش رو در جهان، یعنی چین واگذار می کند.
تمرکز بر زنجیره های تامین بخش فردی به تنهایی هم از منظر اقتصادی و هم به لحاظ فکری جایزگزینی ناکارامد است. آمریکا و متحدانش نمی توانند چین درا در حوزه سیاست صنعتی شکست دهند. پس بازتعریف معماری تجارت جهانی برای برتری آمریکا بر چین در یک رقابت اقتصادی سیستماتیک ضروری است.
تنها گزینه واشنگتن
برای آمریکا، کشوری که مسئول احیای اقتصاد مدرن اروپا، ژاپن و کره جنوبی است و ارتشش امنیت آن را تضمین می کند درست نیست که صنایع خودروسازی متحدانش را تضعیف کرده در حالی که از آنها می خواهد از بازارهای چین جدا شوند. ایالات متحده تنها یک گزینه دارد و آن هدایت اقتصادهای جهان آزاد است تا در برابر سرمایه داری دولتی چین ایستاده یا به متحدانش این پیام را بفرستد که سیاست های صنعتی خودشان را دنبال کنند.