ظهور تاجر جنگجو در روسیه
به گزارش اقتصادنیوز، دو اتفاق در هفته اخیر توجهها را به گروه واگنر جلب کرد، سازمانی که زمانی آنقدر مخفی بود که با وجود انجام عملیات از طرف کرملین در نقاط دوردستی مانند سوریه، لیبی، اوکراین و آفریقا، تا همین چند ماه پیش وجود قانونی نداشت. مالک واگنر یعنی «یوگنی پریگوژین»، جنگسالار، سرمایهدار، تاجر و زندانی سابق، روابط نزدیکی با ولادیمیر پوتین دارد؛ در واقع آنقدر نزدیک که او را به عنوان «آشپز پوتین» میشناسند.
به نوشته روزنامه فایننشالتایمز در روزهای گذشته خبر فرار یک جنگجوی سابق واگنر به نروژ منتشر شد؛ جایی که او قول داد همهچیز را در مورد فعالیتهای غارتگرانه این گروه تعریف کند. این شاید اولین نمونه از فرار یک عضو واگنر به یک کشور غربی از زمان حمله پوتین به اوکراین در فوریه گذشته باشد. عضو دیگری از گروه مزدوران واگنر، قبل از جنگ اوکراین، در مورد تجربیات خود در جنگ در سوریه نوشت و بعداً از فرانسه درخواست پناهندگی کرد.
اتفاق دوم، اعلامیه «الکساندر ووچیچ»، رئیسجمهور صربستان بود که از وبسایتها و رسانههای اجتماعی روسیه خواست که انتشار آگهیهای جذب جنگجوی داوطلب برای گروه واگنر به زبان صربی را متوقف کنند. به این ترتیب، ووچیچ نشان داد که حمایت او از مسکو، حدی دارد.
پریگوژین، راسپوتین دوم؟
چگونه میتوانیم افزایش نفوذ گروه واگنر و پریگوژین را توضیح دهیم؟ چند ماه پیش، محقق آندری کولسنیکوف، نقش پریگوژین در حلقه مشاوران نزدیک پوتین را به نقش گریگوری راسپوتین، مرد مقدس اهل سیبری تشبیه کرد که شخصیتی قدرتمند و غیرمتعارف در دربار تزار نیکلاس دوم بود.
گریگوری راسپوتین یک ویژگی داشت که حضور او در دربار را برای تزار نیکلاس دوم و تزارینا الکساندرا ضروری میکرد: به نظر میرسید که او میتواند جلوی خونریزی پسرشان را بگیرد.
پریگوژین با وجود اینکه پست رسمی دولتی ندارد، مانند راسپوتین از نفوذ زیادی برخوردار است و درست همانطور که مغز نیکلاس و همسرش الکساندرا با معنویتگرایی خرافاتی پر شده بود، پوتین نیز قبل و در طول قرنطینههای کرونا خود را در آثار شبهمورخان عرفانی مانند لو گومیلوف غرق کرده بود.
مانند راسپوتین، پریگوژین نیز به تلاش اربابش برای تحقق بخشیدن به عمیقترین خواستههایش کمک میکند. تزار احساس کرد که برای جلوگیری از خونریزی الکسیس به راسپوتین نیاز دارد. پوتین که مشتاق پیروزی در جنگ و تبدیل شدن به تزار امروزی روسیه است، به پریگوژین و گروه واگنر او نیاز دارد، که طبق برآوردهای آمریکا، اکنون 50 هزار پرسنل در اوکراین دارد، شامل ۱۰ هزار سرباز پیمانی و 40 هزار زندانی استخدام شده.
البته راسپوتین پایان غمانگیزی داشت. طبق تحقیقات پلیس تزاری در مورد قتل او در سال 1916، یک دوز سیانور، سه گلوله به قفسه سینه و سر، مقداری مشت و لگد و سپس غوطهور کردن در رودخانه یخی نوا در سنت پترزبورگ نیاز بود تا کار او را تمام کند. پریگوژین اما همچنان زنده است.
ماسکیروفکا: شیوه جنگ روسی
دلیل کوتاهمدت اهمیت گروه واگنر این است که کارزار نظامی پوتین دچار مشکل شده است. مانند رمضان قدیروف، جنگسالار چچن، پریگوژین خود را در نقش منتقد سرسخت نخبگان نظامی، بوروکراتیک و اقتصادی قرار داده است که ظاهراً با بیکفایتی خود در جنگ پوتین را ناامید کردهاند.
پیام پریگوژین این است که واگنر بهتر میتواند این کار را انجام دهد. او شنبه گذشته در ویدئویی با افتخار گفت که گروهش هواپیما، تانک، موشک و توپخانههای خود را در اختیار دارد و افزود: «آنها احتمالاً با تجربهترین ارتشی هستند که امروز در جهان وجود دارد.»
اما یک دلیل طولانیمدت را هم میتوان برای اهمیت واگنر در سنت غنی ماسکیروفکا در روسیه و شوروی یافت، که میتوان آن را «جنگ فریب» ترجمه کرد. تا سپتامبر، زمانی که پریگوژین برای اولین بار در انظار عمومی اذعان کرد که گروه واگنر را در سال 2014 راهاندازی کرده است، این سازمان نمونه خوبی از ماسکیروفکا در عمل بود.
از بدو تولد، گروه واگنر کاملاً با سنت ماسکیروفکا سازگار بود. سالها هیچکس در کرملین به وجود این گروه اعتراف نکرد، در حالی که برای عملیاتهایشان با واحدهای نظامی و اطلاعاتی روسیه در ارتباط بودند.
کهنهسربازان واگنر و سیاست
آیا پریگوژین به طور جدی جاهطلبیهای سیاسی خود را دنبال میکند؟ او سال گذشته چنین شایعاتی را رد کرد. اما در اوایل ماه جاری، یکی از اعضای کمیته دفاع پارلمان روسیه پیشنهاد کرد که کهنه سربازان واگنر - حتی زندانیهای سابق - میتوانند با ورود به سیاست به کشورشان خدمت کنند.
به نظر میرسد که تهاجم پوتین به اوکراین در حال سوق دادن زندگی عمومی مردم روسیه به جاهای بسیار تاریکی است.