مهمان ناخوانده در خاورمیانه/ پای ناتو به منطقه باز شد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا روز ۲۵ مه۲۰۲۴ در مراسم آغاز به کار آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت نیویورک سخنانی درباره گسترش اقدامات ناتو در خاورمیانه مطرح کرد. به گزارش سیانان، پرزیدنت جو بایدن در سخنرانی آغازین خود در کلاس فارغالتحصیلان وست پوینت روز شنبه از گسترش ناتو و اقدامات آن در خاورمیانه سخن گفت.در حالی که بایدن در آستانه انتخابات نوامبر از نام بردن از دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق یا درخواست رایدهندگان خودداری کرد، با تاکید بر ارزشهایی که دموکراتها پیشنهاد کردهاند در خطر هستند، مانند دموکراسی و اتحاد ناتو، تضاد شدیدی با رقیب جمهوریخواه خود ایجاد کرد.سخنرانی رئیسجمهور در حالی انجام شد که به دلیل حمایتش از اسرائیل در جنگ علیه حماس، پردیسهای دانشگاهی در سراسر کشور را به هم ریخته است.
مدل حضور آمریکا در منطقه
حال این پرسش مهم باید مورد بررسی قرار گیرد که سخنان جدید بایدن در مورد گسترش ماموریت ناتو به خاورمیانه چه نسبتی با اسناد بالادستی آمریکا دارد؟برپایه اسناد بالادستی آمریکا یعنی سند امنیت ملی و دفاع ملی که در اکتبر ۲۰۲۲ منتشر شد، میتوان حدس زد که دولت بایدن و مشاورانش برای حضور نظامی در منطقه به تعریف و ترکیب جدیدی رسیدهاند. در این ترکیب جدید چند گزینه کنار گذاشته شد؛ نخست موازنه از راه دور، دوم حضور پایین و سوم حضور حداکثری. درواقع در این بازخوانی جدید آمریکا به دنبال حضور موثر در منطقه خاورمیانه بود. در سند امنیت ملی آمریکا در بخش خاورمیانه پنج دستورکار تعریف شد که یکی از دستورکارها تامین امنیت کشتیرانی و حملونقل در آبراههای بینالمللی تنگه هرمز و جبل الطارق بود. همچنین در سند دفاع ملی بحث بازدارندگی یکپارچه مطرح بود که بر اساس آن و بر اساس متغیر قبلی که در سند امنیت ملی آمده بود، به حضور موثر رسیدند.اما امروز با طرح این صحبتها پرسشهای جدیدی مطرح میشود مبنی بر اینکه آیا اظهارات اخیر در راستای تداوم همین سیاست است یا آمریکا میخواهد با متحدانش مسوولیتها را توزیع کند و حضور متفاوتتری در منطقه داشته باشد؟
ابتکار استانبول دوباره به جریان افتاده است
ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در خصوص بحث گسترش ناتو به روزنامه «دنیایاقتصاد» گفت: «اندیشه گسترش ناتو اولین بار در سال ۱۹۹۳ شکل گرفت؛ در این دوران تاریخی دو رویکرد وجود داشت؛ رویکرد اول معطوف به این نکته بود که چون پیمان ورشو کارکرد خود را از دست داده بنابراین پیمان ناتو نیز باید در وضعیت انحلال قرار بگیرد. اما جهانگرایان در سیاست خارجی آمریکا، انگارهای کاملا متفاوت را در دستورکار قرار دادند.»متقی با اشاره به اینکه روند گسترش ناتو ابتدا از جذب کشورهای پیمان ورشو آغاز شد، افزود: «لهستان اولین کشوری بود که وارد گردونه ناتو شد و بعد از آن زمینه برای نقشیابی کشورهای دیگری از جمله جمهوری چک و اسلواکی به وجود آمد. چالش اصلی در ارتباط با گسترش مربوط به گرجستان و پس از آن اوکراین بوده است.»وی ادامه داد: «در سال ۲۰۱۲ و در اجلاسیه استانبول زمینه برای طرح ابتکار جدیدی جهت گسترش ناتو به وجود آمد که از آن به عنوان ابتکار استانبول یاد میشود. بر اساس چنین رویکردی، ترکیه نقش بالانسر بین کشورهای اروپایی و خاورمیانه برای الحاق تدریجی این کشورها را عهدهدار شد. اگر چه از آن مقطع زمانی تاکنون ابتکار استانبول رشد چندانی نداشته اما واقعیت آن است که به عنوان بخشی از دغدغههای راهبردی آمریکا تلقی میشود.»این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: «تا به امروز آمریکا مسوولیت و هزینه راهبردی امنیت کشورهای منطقهای خاورمیانه را به صورت یکجانبه پرداخت کرده است. نیروی فرماندهی مرکزی موسوم به سنتکام را باید نماد نقشیابی آمریکا در محیط منطقهای برای امنیتسازی دانست.»به گفته متقی، موضوع گسترش ناتو و امنیتسازی چندجانبه در محیط خاورمیانه بعد از جنگ غزه دوباره مطرح شد و در دستورکار برنامهریزان دفاعی قرار گرفت.
تهدید گسترش ناتو برای ایران
این استاد دانشگاه با بیان اینکه تفکر گسترش ناتو را باید تهدیدی برای ایران، روسیه و چین دانست، تشریح کرد: «کریدورهای ارتباطی چین در فضای گسترش ناتو با تهدید امنیتی روبهرو میشوند؛ ایران نیز اعتقاد دارد که گسترش ناتو به منزله گسترش تهدیدها است و نقشیابی آمریکا در کنار کشورهای حوزه خلیجفارس شکل جدیدی از تهدیدهای ترکیبی و مرکب را به وجود میآورد. روسیه هم معتقد است که گسترش ناتو منجر به هژمونی آمریکا شده و این موضوع با راهبرد چندجانبهگرایی ایالات متحده همخوانی نخواهد داشت.»متقی با تاکید بر این موضوع که گسترش ناتو منجر به نهادینهسازی ساختار امنیت منطقهای از طریق بازیگرانی میشود که در زمره متحدین آمریکا در منطقه محسوب میشوند، توضیح داد: «بنابراین میتوان تاکید داشت که اولا گسترش ناتو به خاورمیانه بخشی از راهبرد منطقهای آمریکا در سالهای گذشته بوده و ثانیا در دوران جدید، بحران و بیثباتی در حوزه حاشیهای و پیرامونی گسترش بیشتری پیدا میکند. نکته سوم اینکه امنیتسازی به گونه دستهجمعی از اعتبار و اثربخشی فراگیرتری برخوردار خواهد شد. در نهایت میتوان تاکید داشت که روند گسترش ناتو ماهیت تدریجی داشته با فرآیندهای سینوسی همراه بوده و در راستای نهادینهسازی مدل امنیت منطقهای متصل با اهداف راهبردی آمریکا در خاورمیانه محسوب میشود.»
پشت پرده هدفگذاری جدید بایدن
طهمورث غلامی، پژوهشگر مسائل آمریکا نیز در این رابطه به روزنامه «دنیایاقتصاد» گفت: «در سند امنیت ملی بایدن که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد، وی بر تقویت اتحادهای موجود و ایجاد اتحادهای جدید برای بازسازی و ارتقای جایگاه رهبری آمریکا تاکید کرد. این تاکید در سایر اسناد امنیت ملی، نظامی و اطلاعاتی بایدن در سالهای بعدی نیز تکرار شد.بر این مبنا میتوان انتظار داشت که اتحادهای موجود تحت رهبری آمریکا مانند ناتو درصدد گسترش ماموریت و دامنه عملکرد خود باشند.»وی افزود: «البته باید به این نکته اشاره کرد که از سال ۲۰۱۹ در عمل عمده اعضای ناتو در موضوعات خاورمیانه بهویژه عرصه امنیت دریانوردی فعال بوده و هستند.
به دنبال ناآرامیهای تنگه هرمز و دریای عمان در سال ۲۰۱۹، ائتلاف امنیت دریانوردی شکل گرفت که این ائتلاف دو بازوی اساسی داشت؛ بازوی نخست مجموعه کشورهایی بودند که تحت ائتلاف ایالات متحده آمریکا به دنبال تامین امنیت دریانوردی در خلیجفارس، تنگه هرمز، اقیانوس هند و دریای سرخ بودند. بازوی دوم نیز کشورهایی را شامل میشد که ذیل پرچم اتحادیه اروپا و تحت فرماندهی فرانسه در منطقه عمل میکردند.»به گفته این کارشناس، بعد از حادثه ۷ اکتبر و حمایت حوثیهای یمن از حماس، ائتلاف جدیدی در دریای سرخ شکل گرفت که این ائتلاف تقریبا شامل کشورهای عضو ناتو بود. بنابراین شاید منظور بایدن این است که این کشورها از این به بعد ذیل پرچم ناتو و نه به صورت انفرادی عمل میکنند.غلامی ادامه داد: «درواقع میتوان گفت اعضای ناتو از سال ۲۰۱۹ تاکنون در منطقه به صورت یکجانبه یا ذیل پرچم اتحادیه اروپا و ائتلاف آمریکا حضور داشتند و شاید از این به بعد تلاش کنند ذیل پرچم ناتو و به شکل نهادینهتر فعالیت بکنند.»
این کارشناس درباره تهدیدهای گسترش حضور ناتو در منطقه برای منافع ملی کشورمان نیز تاکید کرد: «طبیعتا حضور نظامی قدرتهای فرامنطقهای در خاورمیانه باعث میشود آزادیعمل کشورهای دیگر محدود شود و میزان نظارت بر قدرت نظامی ایران در سطح منطقه و حساسیتهای سیاسی نسبت به رفتارهای ایران بیش از پیش افزایش یابد. همچنین چنین حضوری سبب خواهد شد که رقبای منطقهای جمهوری اسلامی ایران از انگیزه بیشتری برای مخاطرهجویی برخوردار باشند.»