9 اتفاق در مذاکرات وین؛ روایت دقیق از مذاکرات
به گزارش اقتصادنیوز، در علم سیاست اصطلاحی تحت عنوان روایت سیاسی وجود دارد که در این چارچوب برداشت ها و ادراکات راوی جانشین واقعیت می شود تا هم به محیط پیرامونی خود معنی بخشد و هم به رفتارهای سیاسی و اجتماعی سامان دهد.در واقع ما در این مرحله از دریچه روایت خود واقعیت را درک می کنیم و درصدد هستیم به آن شکل دهیم.به نظر میرسد مذاکرات وین نیز در این مرحله قرار گرفته است.یعنی طرفین روایت های خود را از پروسه مذاکرات مطرح می کنند که بر اساس منافع،بینش و ضرورت هر یک شکل گرفته است.در روایت آمریکایی و اروپایی این کلید واژه ها به چشم می خورد:"در گل رفتن گفت و گوها"،"فاصله زیاد تا تفاهم"،"وضعیت نامشخص و نامعلوم"،"موضوعات سخت حل نشده""پیچیده بودن لغو تحریمها""ابهام در چگونگی بازگشت ایران و آمریکا به برجام""پیشرفت کند" و "ناامیدی از پیشرفت مذاکرات"رد پای این کلیدواژه ها را می توان در میان دیپلمات های اروپایی،جیک سالیوان،ند پرایس،بیانیه سه کشور اروپایی،ولی نصر،علی واعظ و لورا روزن و رسانه هایی از قبیل رویترز،دویچه وله،بلومبرگ،آسوشیتدپرس و ... دید.
اما در روایت ایران و روسیه این کلیدواژه های مشترک قابل مشاهده است؛"توافق بر سر لغو تحریمها""پیشرفت های قطعی و ملموس""روشن تر شدن فاصله و اختلافات"،"رو به جلو بودن مذاکرات""امکان پذیر بودن توافق تا 3هفته آتی"،"در دسترس بودن توافق"و.. نکته قابل تامل این است که برخی رسانه های ایرانی در هژمون کردن این روایت ،روایت اول را نیز بطور مخدوش شده انعکاس میدهند؛ازجمله خبر دادن از توافق میان ایران و آمریکا بر سر لغو تحریمها به نقل از بلومبرگ که نشانهای از آن در اصل خبر به چشم نمی خورد(به چز بخش هایی از این گزارش که نقل قول هایی از نماینده ایران در مذاکرات آورده می شود) .این روایت نیز از سوی عباس عراقچی و اولیانوف نماینده روسیه ارایه می شود و اکثریت رسانه های ایرانی نیز آن را انعکاس میدهند.
بنابراین ما شاهد شکل گیری نوعی جنگ روایت ها درباره آنچه در وین می گذرد،هستیم.اما دلیل این تعارض روایتی چیست؟بسیار مشخص است؛ایران بر عدم فرسایشی شدن مذاکرات تاکید دارد و تلاش می کند با طرح این روایت طرف آمریکایی را وادار کند که هر چه زودتر وارد پروسه لغو تحریمها و اقدامات عینی و مشخص شود؛پس بر آن می شود تا با طرح این روایت و انعکاس رسانه ای آن طرف آمریکایی زیر منگنه قرار گیرد.از طرف دیگر تیم مذاکراتی ایران تحتفشارهای داخلی برای فرسایشی نشدن مذاکرات قرار دارد و بطور طبیعی در حوزه عمومی تلاش می کند با طرح این روایت از میزان این فشارها بکاهد تا مذاکرات تا جای ممکن تداوم یابد و دیدگاهها به یکدیگر نزدیک شود و اختلافات و فاصله ها کاهش یابد.
همچنین هرگونه توافق در آستانه انتخابات می تواند بر آرایش نیروهای سیاسی تاثیر بگذارد و همین مسئله تعجیل در به نتیجه رسیدن توافق را الزامی می سازد.اما در طرف مقابل برجام فی نفسه ارزش ندارد بلکه آنچه ارزشمند است رسیدن به یک توافقی است که از طریق آن بتوان سکویی برای پرش به سمت مذاکرات آینده درباره سایر موضوعات فراهم شود.از طرف دیگر طرف آمریکایی تحتفشار فزاینده مخالفان داخلی و منطقه ای قرار دارد و به همین دلیل باید با احتیاط بیشتری سخن بگوید و با احتیاط بیشتری نیز وارد پروسه بده بستان امتیازات شود تا ماندگاری برجام تضمین شود.
اما از لابلای این جنگ روایتی می توان به خطوط تعیین کننده واقعیت های وین دست یافت:
1-مذاکرات بسیار کند پیش میرود؛آنچنانکه نماینده روسیه خواستار تسهیل و سادهسازی دیپلماتیک در روند مذاکرات شده است؛معنای ضمنی این گزاره این است که گفتوگوهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن آنهم بر سر مجموعهای از مسائل پیچیده ازجمله تحریمها ،توالی و راستی آزمایی یکی از موانع جدی در سرعت بخشیدن به مذاکرات است.
2-ایران به بخشی از خواستههای خود رسیده است،ازجمله لغو تحریمهای در حوزه مسائل بانکی،نفتی،کشتیرانی و..بااینحال هنوز مشخص نیست که طرف آمریکایی برای آن دسته از تحریمهایی که علیه شرکت ملی نفت ،بانک مرکزی،بانکهای ایرانی،نفتکش ذیل موضوع تروریسم یعنی قانون پاتریوت و کاتسا وضع کرده است،میخواهد از چه راهکاری استفاده کند.آیا حاضر به لغو این دسته از تحریمها نیز هست یا تنها میخواهد اثرات مترتب بر آن را متوقف کند همچون شیوهای که دولت ترامپ به آن توسل جست و امکان معاملات بشردوستانه با بانک مرکزی ایران را از طریق کانال سوئیس فراهم کرد(در عین حفظ این دسته از تحریمها)
3-آمریکاییها تا تاریخ اول می 2017 حاضر نشدهاند آن دسته از تحریمهایی که با برجام سازگار میدانند؛یعنی تحریمهایی که از 20 ژانویه 2017 تا می 2018 علیه سپاه و برخی نهادهای ایرانی وضعشده است،همچنین قرار دادن سپاه در لیست تروریستی وزارت خارجه و همینطور فرمان اجرایی مبنی بر اعمال تحریمهای ثانویه بر کشورها و شرکتهایی که با ایران به معامله تسلیحات متعارف دست بزنند،لغو کنند.
4-اگر مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن به مذاکرات مستقیم تبدیل نشود،بسیار بعید به نظر میرسد طرفین تا 21 می یعنی تاریخ انقضای همکاری ایران و آژانس به توافق نهایی دست یابند،ازنظر تیم آمریکایی این زمان با توجه به موضوعات اساسی و مهم باقیمانده بسیار بلند پروازانه ای است ؛آنها تاریخ دیگری را پیشنهاد میدهند:اواسط ماه جون.اگر این توافق تا 21 می حاصل نشود دو سناریو محتمل به نظر میرسد:سناریوی اول جایگزین کردن یک توافق موقت بهجای یک توافق نهایی بر سر برجام است.اما در سناریوی دوم به رافائل گروسی مأموریت داده خواهد شد تا به تهران سفر کند تا زمان همکاری ایران و آژانس را تمدید کند.
5-هنوز طرفین بر سر اینکه چه کسی گام اول را بردارد اختلافنظر جدی دارند؛نه آمریکا و نه ایران تاکنون زیر بار این مسئله نرفتهاند در بازگشت به تعهدات خود گام اول را بردارند.شاید سرانجام دو طرف به این نتیجه برسند که راه رفع این بنبست اقدام یا اقدامات همزمان باشد و برخی اقدامات نیز در بستر توالی تعریف شود.
6-آمریکا بدون روشن شدن سؤالات در مورد دو مکانی که در آن رد اورانیوم فرآوری دیدهشده است،حاضر به لغو تحریمها نیست؛شاید این موضوع از طریق همکاری ایران و آژانس قابلحل باشد ولی یک مسئله بغرنجتر باقی میماند و آن دانشی است که ایران در قالب تحقیق و توسعه در دو سال اخیر به دست آورده است و از این حیث آمریکا خواهان بهروز شدن تعهدات هستهای ایران در برجام خواهد بود.
7-مذاکرات به دلیل لاینحل باقی ماندن مسائل پیچیده هنوز تا نقطه اوجش فاصله دارد و این فاصله پرشدنی نیست مگر اینکه طرفین در مواضع خود نرمش نشان دهند.
8-مذاکرات دور آخر در وین حداقل با انتظارات طرف غربی فاصله بسیار زیادی دارد،آنها تصور میکردند پس از این دور بتوانند چند روز قبل از 21 می توافق را نهایی کنند؛اما عدم پیشرفت لازم در این زمینه کمی آنها را نسبت به وصول توافق نهایی تا پایان ماه می ناامید کرده است.
9-برخی نرمش در مواضع اخیر ولیعهد سعودی را نشانهای از پیشرفت در مذاکرات وین میدانند؛ولی قراین و شواهد نشان میدهد که سعودی و اسراییل همچنان از مخالفان بازگشت آمریکا به برجام 2015 هستند و دولت بایدن را تحتفشار قرار دادهاند که هم تحریمهای کمتری لغو کند و هم سختگیریهای بیشتری از خود در حوزه راستی آزمایی نشان دهد.
به نظر میرسد واقعیت در لابلای خوشبینی طرف ایرانی و احتیاط طرف غربی قرار دارد؛از همین رو توافق قابل حصول است ولی احتمالاً زمانبر خواهد بود.