احیای برجام تجارت با اروپا را رونق میبخشد؟
به گزارش اقتصادنیوز اسفندیار باتمانقلیچ، پژوهشگر حوزه اقتصادسیاسی و تحلیلگر مسائل ایران با انتشار یادداشتی با عنوان «چگونه لغو تحریمها میتواند بر تجارت اتحادیه اروپا و ایران تأثیر بگذارد» در وبسایت شورای روابط خارجه اتحادیه اروپا، چشم انداز روابط تجاری ایران و اتحادیه اروپا را -در صورت موفقیتآمیز بودن مذاکرات احیای برجام- بررسی کرده است.
احیای برجام در نزدیکی
انتظار میرود مذاکرات برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک در ماه آگوست پس از برگزاری مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور جدید ایران از سر گرفته شود. دولت جدید از چهرههایی تشکیل خواهد شد که منتقد تلاشهای حسن روحانی جهت عادیسازی روابط سیاسی و اقتصادی با غرب بودهاند. با این وجود، ارزش استراتژیک توافق هستهای و لزوم کاهش فشار بر اقتصاد در حال رکود ایران، دولت جدید را مجبور به اتخاذ رویکردی عملگرایانه میکند و احتمالا توافقی برای بازگشت مجدد ایالات متحده به برجام حاصل خواهد شد. بدین ترتیب واشینگتن تحریمهای ثانویهای را که توسط دونالد ترامپ وضع و باعث شد اقتصاد ایران تقریباً سه سال رکود اقتصادی را تجربه کند، لغو خواهد کرد. همزمان، ایران هم متعهد به محدودیتها و نظارتهای مطابق با برجام خواهد بود.
تردید در رفع موانع تجارت با ایران
در حالی که هیئتهای مذاکرهکننده در وین سرگرم رایزنیهای دیپلماتیک جهت حصول یک توافق هستند، مقامات و سران در پایتختهای اروپا در حال بررسی چگونگی احیای روابط تجاری و اقتصادی میان اتحادیه اروپا و ایران در دوره پس از لغو تحریمهای ثانویه ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی هستند. اقدامات مشخصی وجود دارد که دولتها میتوانند از قبل برای تشویق مبادلات تجاری و رفع نگرانیهای فعالان اقتصادی اروپایی در مورد از سرگیری مبادلات با ایران انجام دهند. اما، برخلاف زمانی که در ژانویه 2016 تحریمها علیه ایران رفع شد، تجربه کمپین فشار حداکثر ی دولت ترامپ باعث شده شرکتها نسبت به دوام توافق هستهای و اطمینان از رفع واقعی تحریمها با احتیاط زیادی برخورد کنند. اکنون شرکت ها درک روشنتری نسبت به این ماجرا دارند که لغو تحریمها به معنای رفع تمام موانع در برابر داد و ستد با ایران نیست - به ویژه آنکه چالش در مبادلات مالی و بانکی حتی در صورت رفع تحریمهای ثانویه نیز ادامه خواهد داشت.
آسیبپذیری برجام
چنانچه احیای روابط تجاری میان اتحادیه اروپا و ایران موفقیتآمیز نباشد، بار دیگر توافق هستهای آسیبپذیر خواهد شد. این مسئله از سوی تهران با استناد به ناکامی غرب در اجرای تعهدات اقتصادیاش کاملا توجیه شود. کما اینکه مقامات عالی در ایران، پیش از این هشدار دادهاند که هرگونه رفع تحریمی باید به صورت واقعی اثبات شود، و این بدان معناست که منافع این کشور در عمل تامین شود و نه فقط روی کاغذ؛ دادههای مبادلات تجاری اتحادیه اروپا و ایران به راحتی گویای آن است که چنین سناریوهایی با اندک خطایی قابل اثبات است.
محاسبات اشتباه
تجربه قبلی -که از ژانویه 2016 آغاز شد- همراه با بهبود قابل توجهی در مبادلات تجاری میان اتحادیه اروپا و ایران بود. بر اساس دادههای جمعآوری شده توسط یورواستات از 24 ماهه پس از رفع تحریمها، در حالی که صادرات ماهانه اتحادیه اروپا به ایران 47 درصد افزایش یافت، واردات اتحادیه اروپا از ایران شاهد افزایش 560 درصدی بود، که بخش عمده آن ناشی از خرید نفت خام بود. در آن زمان، شرکتهای اروپایی با توجه به اندازه بازار ایران، از فرصتهای ارائه شده که به واسطه لغو تحریمها بدست آمده بود، کاملاً آگاه بودند. آنها انتظار داشتند که تأمین خدمات قانونی و بانکی لازم برای انجام دادوستد با ایران امری ساده باشد.
اما با راه افتادن کمپین حداکثر فشار اقتصادی، روابط تجاری اتحادیه اروپا و ایران شاهد کاهش قابل توجهی شد. دادههای دوره 24 ماهه منتهی به آوریل 2021 نشان میدهد که ارزش صادرات ماهانه اتحادیه اروپا به ایران به طور متوسط تنها معادل 63 درصد مدت مشابه در دوره دو ساله منتهی به ژانویه 2016 بوده است. واردات از این هم کمتر بود و به طور متوسط معادل تنها 61 درصد در دوره مذکور بود. این بار، ترمیم روابط تجاری اتحادیه اروپا و ایران میتواند نسبت به سال 2016 ارقام بزرگتری را شاهد باشد، چرا که نقطه اولیه شروع کار در سطح پائینتری قرار دارد –اما باید توجه داشت در مقایسه با دفعه پیش شرکتهای کمتری نسبت به این فرصت ابراز علاقهمندی کرده و یا خود را مهیای استفاده از فرصتهای ارائه شده با رفع تحریمها کردهاند.
سناریوهای پیش رو
افزایش 47 و 560 درصدی پیشین، مبنایی برای درک تأثیر تخفیف تحریمهای ثانویه است. برای در نظر گرفتن هر دو احتمال، میتوان سناریوهای بدبینانه و خوشبینانهای را در نظر گرفت که در آنها افزایش مبادلات تجاری میان اتحادیه اروپا و ایران به ترتیب 80 و 120 درصد از این پایه باشد.
با نگاهی به این سناریوها روشن میشود که بعید است دادوستد تجاری میان اتحادیه اروپا و ایران به همان سطحی که در دوره اولیه قبلی -پس از رفع تحریمها- مشاهده شده بود، برگردد. در سناریوی بدبینانه، 24 ماه پس از لغو تحریمها، صادرات ماهانه اتحادیه اروپا به ایران به طور متوسط 457 میلیون یورو میرسد. در سناریویخوش بینانه این میزان به 520 میلیون یورو افزایش مییابد -رقمی که هنوز به طور قابل توجهی کمتر از میانگین 648 میلیون یورویی بهدست آمده در دوره اولیه پس از رفع تحریمها (پس از امضای برجام) است.
واردات نیز داستان مشابهی دارد: با گذشت 24 ماه از لغو تحریمها، واردات ماهانه اتحادیه اروپا از ایران بسته به سناریویهای مذکور به طور متوسط بین 329 تا 463 میلیون یورو خواهد بود- اما این میزان در واردات اتحادیه اروپا در مقایسه با متوسط 648 میلیون یورویی طی دو سال پس از لغو تحریمها در سال 2016 به میزان قابل توجهی کاهش مییابد.
موانع ساختاری بالقوه
ماجرا بیش از هر چیزی بستگی به این دارد که آیا اروپاییها خرید نفت ایران را از سرمیگیرند یا نه، چرا که این مسئله به ایران توانایی مالی خرید کالاهای اروپایی را میدهد. در دوره دو ساله پیش از ژانویه 2016، ایران به طور متوسط با کسری تجاری ماهانه 128 میلیون یورویی روبرو بود که تا حدی بازتاب تقاضای شدید کالاهای صنعتی اروپا پس از سالها کاهش سرمایهگذاری (به واسطه تحریمها) بود. در سناریوی خوشبینانه که در بالا به آن اشاره شد، کسری تجاری ایران به 57 میلیون یورو کاهش خواهد یافت -این کاهش به افزایش شدید واردات نفت اروپا بستگی دارد. اما بدون آن، ایران هیچ امکان عمدهای برای تأمین مالی مبادلات تجاریاش با اروپا ندارد. و این تنها یکی از چندین موانع ساختاری بالقوه در برابر رشد تجارت دوجانبه است.
نیاز مبرم به اراده سیاسی و زمان
بازگرداندن سطح مبادلات تجاری میان اتحادیه اروپا و ایران به سطوح تجربه شده در دوره اولیه لغو تحریمهای مربوط به برجام هم به اراده سیاسی و هم به زمان نیاز دارد. در این میان، با وجود بزرگی اقتصاد ایران و نزدیکیاش به مرزهای اروپا، تجارت با ایران اهمیت اقتصادی برای اروپاییها دارد. طبق سناریوی خوش بینانه، صادرات سالانه اروپا به ایران در حدود 6.2 میلیارد یورو و واردات از ایران در مجموع 5.6 میلیارد یورو خواهد بود –بدین ترتیب ایران به شکل ناامیدکنندهای در بین شرکای تجاری اروپا در جایی بین فیلیپین و پاکستان قرار میگیرد. این در حالی است که از نظر سیاسی و امنیتی، ایران و اتحادیه اروپا هیچ رابطه دو جانبهای ندارد که به واسطه آن حجم کم روابط تجاری به کار تقویت روابط دیپلماتیک و تحکیم دستاوردهای منع گسترش سلاح های هستهای بیاید.
ضرورت گسترش دیپلماسی اقتصادی
به نظر میرسد پتانسیل عظیم اقتصادی ایران در کوتاه مدت توسط اکثر شرکتهای اروپایی دستنخورده باقی بماند. با این وجود، اروپاییها باید دیپلماسی اقتصادی خود را گسترش دهند. آن شرکتهای اروپایی که تجارت خود را با ایران از سر میگیرند مستحق حمایت کامل دولتهای خود هستند -میلیاردها یورو کالا و خدماتی که آنها مبادله میکنند، پایه و اساس روابط سازنده میان اتحادیه اروپا و ایران را ایجاد میکند. بدون این بنیاد، کار برای چهرههای طرفدار توافق در داخل ایران، از جمله در دولت جدید، در راستای حفظ توافق در دراز مدت بسیار دشوارتر خواهد بود.