بن بست کمکهای توسعهای در دوران پساترامپ/ کشورهای فقیر در جستوجوی مسیر جدید

به گزارش اقتصادنیوز، مالاوی که یکی از فقیرترین کشورهای جهان محسوب میشود، بهشدت به کمکهای خارجی وابسته است. پایتخت این کشور یعنی لیلونگوه که با تأمین سرمایه بانک جهانی ساخته شده، مملو از آژانسهای بینالمللی و خیریههایی است که خدمات اساسی برای مردم را فراهم میکنند.
به نوشته اکوایران به نقل از اکونومیست، خیرین خارجی به تأمین مالی در تمام زمینهها میپردازند، از مدرسه گرفته تا پروژههای انرژی و در این میان، آژانسهایی نظیر «آژانس توسعه جهانی ایالات متحده» (USAID)، یک نقش محوری در این کمکها ایفا میکند.
با این حال، زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تأمین مالی آژانس توسعه جهانی این کشور را متوقف کرد، بسیاری از پروژهها بهویژه در بخشهای سلامت و حمایت از پناهندگان، بهسرعت به حالت تعلیق درآمدند. اگرچه تعدادی از طرحهای ابتکاری نجاتدهنده جان انسانها بعدتر ادامه یافت، اما فعالیت برنامههای توسعهمحور با هدف تقویت اقتصاد مالاوی به پایان رسید.
تصمیم ترامپ بخشی از یک روند گستردهتر بوده است. کشورهایی نظیر بریتانیا، فرانسه و آلمان در بحبوحه فشارهای سیاسی داخلی، در حال کاهش بودجههای کمکی خود هستند.
در حالیکه کمکهای بشردوستانه از قبیل کمک در بلایای طبیعی و واکسیناسیون، یک اولویت باقی مانده است، عمده کمکهای خارجی که با هدف توسعه رشد اقتصادی ارائه میشدند، بهشکل فزایندهای با شکوتردید روبهرو هستند. مطالعات صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی نشان میدهد با وجود دههها هزینهکرد برای رشد، این کمکها نتوانستهاند یک رشد اقتصادی پیوسته را برای کشورهای فقیر رقم بزنند یا حداقل تأثیر اندکی داشتهاند.
هدف کمکهای توسعهای، یاری رساندن به کشورهای فقیر برای صنعتیسازی و ادغام شدن در بازارهای جهانی بود، اما اغلب نتوانست به اهداف خود دست پیدا کند.
برخی از این پروژهها باعث ایجاد زیرساختهایی شدند که هرگز مورد استفاده قرار نگرفتند، در حالیکه دیگر پروژههای کمکرسان شامل اهداف غیرواقعی در زمینه تولید بودند. دولتهایی که این کمکها را دریافت میکردند، اغلب به آن وابسته میشدند؛ موضوعی که به جمعآوری ضعیفتر مالیات و رکود اقتصادی منجر میشد.
تحقیقات نشان میدهد این کمکها لزوما به سیاستهای بهتر تبدیل نمیشوند و در برخی موارد، حتی منجر به آهسته شدن رشد اقتصادی بهدلیل تقویت حکومتداری غیربهینه شدهاند.
کمکها در بخش سلامت و آموزش با برخی موفقیتها همراه بوده است، مانند کاهش مرگهای مرتبط با ایدز؛ اما این موفقیتها باعث توسعه اقتصادی گستردهتر نشدند.
مدارس و بیمارستانهایی که با این کمکها به وجود آمدهاند، اغلب فاقد صنایع یا کسبوکارهایی هستند که ادامه پیشرفت آنها را تضمین کند. علاوه بر این، کشورهای وابسته به این کمکها مانند مالاوی، بوروکراسیهای گستردهای برای مدیریت کمکهای مالی خارجی ایجاد کردهاند که گاهی اوقات به قیمت از دست رفتن رشد اقتصادی داخلی آنها تمام میشود.
با از دست رفتن اعتبار کمکهای توسعهای سنتی، کشورهای غربی در حال تغییر به یک رویکرد استراتژیکتر هستند. کشورهایی مانند آمریکا و بریتانیا اکنون کمکها را بهعنوان یک ابزار ژئوپلیتیک میبینند، نه صرفا خیریه.
این تغییر، تأمین خدمات اساسی در کشورهای وابسته به کمکهای خارجی را تهدید میکند و این سوال را به وجود میآورد که آیا سیستم قدیمی شکست خورده و اینکه چه فرآیند دیگری میتواند جایگزین آن شود.