روحانی باهوش تر از خاتمی و احمدی نژاد
دولت در سایه موضوعی است که سال ۹۲ و پس از شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری توسط سعید جلیلی کلید خورد. او که در زمان دولتهای یازدهم و دوازدهم سکاندار دولت در سایه بود در حال حاضر تنها کاندیدای پوششی ابراهیم رئیسی است که به پست و مقامی نرسیده و حالا باید دید در دولت متبوع خود نیز سکاندار دولت در سایه خواهد ماند و یا زمین بازی را به حریف اصلاحطلب خود یعنی حسن روحانی واگذار خواهد کرد؟
روحانی میتواند دولت در سایه تشکیل دهد
محمدصادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفته است: «تا جایی که از رفتار آقای روحانی برداشت میشود او مسیر مرحوم آقای هاشمی را طی خواهد کرد و بنای اینکه از نظام فاصله بگیرد و از امکانات سیاسی درون حاکمیت خود را دور نگه دارد را ندارد. معتقدم که اگر پیشنهاد جدی به او شود و از او بخواهند که به مجمع برود رد نخواهد کرد.»
جوادی حصار درباره برخی صحبتها مبنی براینکه روحانی به سبب عملکردش در دولت این روزها منزوی شده است، بیان کرد: «من به این موضوع اعتقادی ندارم، اما معتقدم که آقای روحانی در رابطه با اصلاحطلبان بهتر میتوانست عمل کند، وگرنه در دولت آنچه که در توان داشت را انجام داد و غیر از این امکانی برای انجام کار نداشت. اگر افرادی هستند که معتقدند که روحانی ترک فعل کرده که باعث آسیب به کشور شده است میتوانند از دادستان برای این امر توضیح بخواهند؛ زیرا تنها نماینده قانونی و رسمی مردم مدعی العموم، قاضی القضات و دستگاه قضائی است که میشود از او توضیح خواست.
فکر میکنم که هریک از سرمایههای کشوری باید قدر و قیمتشان دانسته شود و اگر خطا و لغزشی هم وجود دارد باید به آنها گوشزد شود که تکرار نشود؛ در کل معتقدم که هیچ دولتی بنایش بر عدم خدمت به مردم نیست، اما باید موانع این عدم خدمت شناسایی شوند. »
وی درباره اقداماتی که حسن روحانی میتواند انجام دهد، گفت:« آقای روحانی یک شخصیت سیاسی جا افتاده است که میتواند اقدامات مدنی موثری را انجام دهد، از جمله اقدامات مهمی که میتواند انجام دهد تشکیل یک دولت در سایه و یا یک حزب قدرتمند است و حداقل تیم همراه خود را به حزب دعوت کند و حزب به نقد گذشته و شرایط حال و آینده بپردازد و موسسه فکری و علمی قدرتمندی را به عنوان حزب تشکیل دهد و در مناسبات جهانی فعال باشد.»
روحانی مقابل آلام مردم و مشکلات جامعه بیتفاوت نمینشیند
این در حالی است که به طور کلی فعالین سیاسی بر این باورند که سکوت این روزهای حسن روحانی آرامش قبل از توفان است و به زودی او اقداماتی انجام خواهد داد.
غلامرضا نوری نماینده مردم بستانآباد در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با ایلنا در پاسخ به سوالی درخصوص آینده سیاسی علی لاریجانی وحسن روحانی روسای پیشین دو قوه که اکنون در سکوت خبری بهسر میبرند و اینکه این گوشهنشینی همیشگی خواهد بود یا خیر، گفته است: «من به تازگی ارتباط و تماسی نداشتم که از آخرین وضعیت مطلع باشم یا اگر احتمالا تصمیمی اخذ شده از آن اطلاع پیدا کنم، اما این دو نفر شخصیتهای مهم، تاثیرگذار و محبوب جامعه هستند و من معتقدم که روزبهروز بر محبوبیتشان اضافه میشود.» او افزود: «درخصوص اینکه لاریجانی و روحانی تصمیم به تشکیل حزب دارند یا نه، بیاطلاع هستم اما با روحیاتی که از این دو نفر سراغ دارم، مطمئنم در مقابل آلام مردم و مشکلات جامعه بیتفاوت نمینشینند و فعال میشوند.»
روحانی شانس تشکیل دولت در سایه را نخواهد داشت
با این همه باید دید که با وجود سعید جلیلی، حسن روحانی این اقبال را دارد که سکاندار دولت در سایه باشد؟ جلال جلالی زاده در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« واقعیت این است که من فکر نمیکنم آقای روحانی از چنان شانسی برخوردار باشد که بتواند دولت در سایه را تشکیل بدهد چرا که او در زمان حضور خود در عرصه ریاست جمهوری نمیتوانست به خوبی با وزرا ارتباط بر قرار کند. در حقیقت ایشان به دلیل غرور و تکبر خاصی که دارند قادر نیستند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنند به همین دلیل هم من فکر نمیکنم از شانس تشکیل دولت در سایه برخوردار باشند.
از طرف دیگر ایشان از نفوذ سیاسی و اجتماعی خوبی هم برخوردار نیستند چون آقای روحانی متاسفانه قدرت دافعه شان از قدرت جاذبه شان بیشتر است و از این نظر من فکر نمیکنم بتواند افراد خاصی را دور خودش جمع کند و یا اینکه از نفوذ خاصی در بین افراد جامعه برخوردار باشد و یا بتواند قدرتی را برای خود در جامعه کسب کند به این دلیل که آقای روحانی از روزی که از مسند ریاست جمهوری کنار رفتند هیچ حضور پر رنگی ندارند تا جائیکه فکر نمیکنید این شخص ۸ سال در ایران رئیس جمهور بوده است. بنابراین فکر نمیکنم آقای روحانی از شانس تشکیل دولت در سایه و یا حتی تشکیل حزب و گروهی برای خودش برخوردار باشد.»
وی تصریح کرد:« البته که همه این مشخصات برای آقای جلیلی هم وجود دارد، در عین حال آقای رئیسی هم نمیخواهد از وجود این اشخاص استفاده کند. در واقع با توجه به حمایتهایی که برخی افراد و نهادها از آقای رئیسی دارند، ایشان نیازی به همکاری با افرادی مثل آقای روحانی و جلیلی ندارد. آقای روحانی و همچنین آقای جلیلی به جز معدود افراد، از پایگاه گسترده مردمی برخوردار نیستند و اگر نمودی هم در قدرت دارند به دلیل جایگاه رسمی است که پیش از این داشتند. بنابراین من فکر نمیکنم هیچ یک از این افراد بتوانند دولت در سایهای در زمان دولت سیزدهم تشکیل بدهند.»
جلالی زاده در خصوص آینده سیاسی که در انتظار حسن روحانی است گفت:« من آیندهای جز انزوا و معذوریت برای ایشان پیشبینی نمیکنم چرا که در دوره ریاست جمهوری خود نتواستند کاری کنند که حداقل افرادی را برای خود نگهدارند و به اصطلاح هوادارانی برای خود داشته باشند که از ایشان حمایت کنند. به همین دلیل هم من فکر میکنم کم شانسترین رئیس جمهور در ایران فعلا آقای روحانی است که حتی احتمال به دست آوردن پایگاه یا جایگاهی در بین مردم هم برای ایشان وجود ندارد دلیل آن هم از یک طرف ویژگیهای شخصیتی خودشان است و از طرف دیگر خاطرات تلخی است که مردم در زمان زمامداری ایشان داشتند. به همین دلیل هم آینده مثبتی برای ایشان پیشبینی نمیکنم.» این فعال سیاسی در خصوص اینکه برخی بر این باورند که حسن روحانی خط و مشی آیت الله هاشمی رفسنجانی را در پیش خواهد گرفت گفت:« آقای هاشمی با آقای روحانی تفاوتهای بسیاری دارند. آیت الله هاشمی از ابتدای انقلاب یکی از افراد مطرح در حوزه سیاسی بود و همیشه با ترفندهایی که داشت تلاش میکرد تا جناحهای راست و چپ را برای خودش نگهدارد، در واقع همیشه به طرق مختلف تلاش میکرد قدرت خودش را حفظ کند، از طرف دیگر به دلیل سوابقش پشتوانه مردمی قوی داشت اما آقای روحانی متاسفانه هیچ یک از این ویژگیها را ندارد بنابراین نمیتوانند پیرو خط مشی آقای رفسنجانی باشند.»
آینده مبهم رئیس جمهور سابق
بعد از مرحوم هاشمی رفسنجانی، سایر روسای جمهور ایران، پس از دوران ریاستجمهوریشان نتوانستند آنچنان که باید و شاید در سپهر سیاست کشور بدرخشند؛ رئیس دولت اصلاحات، مغضوب حاکمیت شد و همچنان در حصر رسانهای به سر میبرد؛ محمود احمدینژاد نیز پس از دو بار تلاشش برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری با دست رد شورای نگهبان مواجه شد و این روزها با ژست مخصوص به خود به هر دری میزند تا دیده و شنیده شود اما نه پایگاه اجتماعی قابل توجهی دارد و نه دیگر مورد وثوق حاکمیت است؛ تا آنجا که بحث اخراجش از مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مطرح است.
اما به نظر میرسد حسن روحانی هوشیارتر از آن باشد که سرنوشتی مشابه رئیس دولت اصلاحات و یا محمود احمدینژاد پیدا کند؛ روحانی هوش و سابقه سیاسی بسیار بیشتری از دو فرد یاد شده دارد و اصول سیاستورزی را به خوبی آموخته است؛ با این حال باید دید آینده سیاسی او چگونه رقم خواهد خورد، شاید روحانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شود.
چنانچه روحانی طی ۴ سال پیشرو، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد، میتواند برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در سال ۱۴۰۴ نیز دورخیز کند؛ البته شورای نگهبان یکبار در سال ۹۲، رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام یعنی هاشمی رفسنجانی را که از قضا سابقه ۸ سال ریاست دولت را داشت، برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ردصلاحیت کرد؛ اتفاقی که ممکن است با ترکیب فعلی شورای نگهبان برای حسن روحانی در سال ۱۴۰۴ نیز رقم بخورد. با همه این تفاسیر هنوز مشخص نیست آینده سیاسی حسن روحانی در سپهر سیاسی کشور چگونه رقم خواهد خورد.