ایران، هراسی از تهدیدهای آمریکا ندارد
به گزارش اقتصادنیوز ، به نقل از اکوایران، مؤسسه واشنگتن (یک اندیشکده نظامیگرا) در بیانیهای که به امضای جمعی از شاهینهای برجسته دموکرات رسیده است از بایدن میخواهند در مذاکرات احیای برجام تهدید حملات نظامی را روی میز بگذارد.
در این بیانیه، جمعی از مقامات سابق امنیت ملی ایالات متحده، قانونگذاران و دیپلماتها کمپینی عمومی را برای تحت فشار قرار دادن دولت بایدن برای تهدید نظامی ایران به راه انداختهاند. این بیانیه که به امضای لئون پانتا و ژنرال بازنشسته دیوید پترائوس روسای سابق سیا، و همچنین میشل فلورنوی، مقام ارشد سابق پنتاگون در دوران اوباما و دنیس راس، مقام سابق وزارت خارجه در حوزه خاورمیانه رسیده است، تاکید میکند که «بازگرداندن نگرانی ایران از این که مسیر هستهای کنونیاش باعث استفاده از نیروی نظامی توسط ایالات متحده علیه ایران خواهد شد، حیاتی است».
تریتا پارسی، رئیس سابق و بنیانگذار شورای ملی ایرانیان آمریکایی (NIAC) و معاون اجرایی اندیشکده کوئینسی، و هومان مجد، روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی ایرانیتبار در گفتوگو با جرمی اسکاهیل خبرنگار پایگاه تحلیلی The Intercept، ضمن انتقاد از این بیانیه جنجالی میگویند، چنین تهدیدهایی دلیل اصلی گسترش برنامه هستهای و تقویت بازدارندگی ایران است که نه تنها مسیر احیای برجام را هموار نمیکند، بلکه احتمال گسترش بحران را تا جنگی که میتواند ایالات متحده و غرب را بار دیگر به باتلاق جنگهای بیپایان خاورمیانه بکشاند، افزایش میدهد.
میلیتاریسم جاری در دین استبلیشمنت
تریتا پارسی به اینترسپت گفت: اعتقاد مبالغه آمیز به معجزاتی که تهدیدات نظامی ایالات متحده میتواند به ارمغان بیاورد، به هیچ یک از طرفین در ایالات متحده محدود نمی شود، بلکه این امر ذاتی در دین استبلیشمنت است که امنیت آمریکا از طریق هژمونی نظامی جهانی به دست می آید.
پارسی گفته است، تهدید نظامی که ایالات متحده برای ایران ایجاد میکند، به جای راه حلی برای بحران، دلیل اصلی گسترش برنامه هسته ای ایران است. هر چه یک کشور بیشتر با تهدیدات نظامی مواجه شود، بیشتر خواستار بازدارندگی هسته ای خواهد شد.
تهدیدهای نظامی دونالد ترامپ و تحریم های اقتصادی گسترده دقیقاً دلیلی است که ما در حال حاضر در این آشفتگی به سر می بریم. این باور که رفتار ترامپیتر از سوی ایالات متحده، بن بست هستهای را خواهد شکست، ذهن را گیج می کند.
تهدید نظامی، نقطه ضعف دیپلماتیک آمریکا را پر نمیکند
خروج ترامپ از توافق و عدم اطمینان از ماندن ایالات متحده در توافق پس از سال 2024، ارزش وعده های آمریکا برای کاهش تحریمها را عمیقاً تضعیف کرده است. ایرانیها عمدتاً به این دلیل مردد هستند که باور ندارند وعدههای ایالات متحده منافع اقتصادی پایدار و ملموس برای ایران به همراه دارد.
هیچ گونه تهدید نظامی این ضعف اساسی در موضع مذاکراتی ایالات متحده را تغییر نخواهد داد.
ایران، هراسی از تهدید نظامی آمریکا ندارد
همچنین هومن مجد، روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی ایرانیتبار در گفتگو با تحلیلگر اینترسپت، نامه مقامات سابق ایالات متحده را «آشکارا احمقانه» خواند و گفت: هیچگونه «بازآفرینی ترس» در ایران وجود ندارد، آخرین باری که ایران از حمله یا جنگ نظامی ایالات متحده میترسید، بلافاصله پس از تهاجم آمریکا به عراق بود، در حالی که به نظر میرسید پیروزی آسان در آنجا و افغانستان [که حفظ آن به تدریج سخت و سختتر شد] در واقع ممکن است منتج به حمله به ایران شود.
مجد اشاره میکند که علیرغم تهدیدهای مکرر ایالات متحده و اسرائیل برای اقدام نظامی، ایران به طور پیوسته تواناییهای نظامی خود را "تقویت" کرده است. وی افزود: بنابراین میتوانم بگویم که ایران اکنون از تهدید اقدام نظامی آمریکا علیه خود هراسی ندارد.
مجد که با محمد خاتمی (رئیسجمهور پیشین ایران) نسبت خانوادگی سببی دارد و در جریان سفرهای رئیسجمهور ایران به سازمان ملل به عنوان مترجم و مشاور با وی همکاری داشته است، افزود: تمام سخنان اسرائیل در مورد آماده شدن برای جنگ با ایران، محاسبات آنها را تغییر نداده است، و وقتی آنها میدانند که احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات هستهایشان بیشتر از آمریکاست، پس چرا هر گونه «تظاهر» یا «آمادهسازی» آمریکا برای جنگ باید چنین حاصلی در پی داشته باشد؟
این تحلیلگر ایرانی آمریکایی همچنین مدعی است: ایران دلایلی دارد که بخواهد برجام را احیا کند -حداقل از نظر برداشته شدن طاقتفرساترین تحریمها- اما قرار است با سرسختی درگیر تعامل دیپلماتیک شود، زیرا فکر میکند که اگر این کار را نکند، آمریکا با آنها وارد جنگ خواهد شد.
آلرژی دیپلماتیک واشنگتن
تریتا پارسی در یادداشت کوتاهی برای سرویس کیوسک پایگاه ریسپانسیبل استیتکرفت با عنوان «تهدید جنگ با ایران، توافق هسته ای را نجات نمی دهد» ضمن بازنشر نقلقولهای خود در اینترسپت، چند نکته دیگر به گفتههای خود افزوده است. وی بیانیه موسسه واشنگتن را «آخرین نشانهها از آلرژی استبلیشمنت سیاستخارجی واشنگتن نسبت به دیپلماسی» توصیف کرده و نوشته است:
همانطور که در مقاله اخیرم (برجام «در کُما» زنده خواهد ماند) تأکید کردم، معتقدم که نگرانی از جنگ عامل مهمی برای طرفین بود که در سال 2013 در مورد دیپلماسی جدی وارد عمل شدند. نتیجهگیری اینکه در صورت شکست مذاکرات، این امر به تشدید انتخابهای هر دو طرف میانجامد، به انباشت اراده سیاسی -مجدداً در هر دو طرف- کمک کرد که مصالحههایی را که در برجام آشکار شد، ممکن ساخت.
اما تفاوت با آنچه پترائوس و همکارانش خواستار آن هستند اینجاست: اوباما هیچگونه تهدید نظامی صادر نکرد. در عوض، ساختار معادلات بهگونهای بود که برای همه روشن بود که تقابل و جنگ جایگزین احتمالی تعامل و دیپلماسی است.
همانطور که در مقاله یادشده توضیح دادم، علاوه بر این، امروز ساختار متفاوت است و صدور تهدیدات (توخالی) تغییری در این ساختار ایجاد نخواهد کرد، بلکه فقط دیپلماسی را دشوارتر خواهد کرد.
پس آیا نباید شرایط را طوری تغییر داد که احزاب بار دیگر چاره ای جز جلب اراده سیاسی لازم برای توافق مجدد را نداشته باشند؟
خیر، نباید چنین کرد، به یک دلیل خیلی ساده: دفعه قبل خوش شانس بودیم. به همین راحتی می توانست به یک جنگ فاجعه بار ختم شود.
هیچ یک از طرفین نمی توانند اوضاع را کنترل کنند. گزینه های تنشزدایی غیردقیق و غیرقابل پیشبینی هستند، تا جایی که حتی در وجودشان تردید است. این ایده که ما میتوانیم بدون اینکه طرف مقابل حرفی برای گفتن داشته باشد، بدون در نظر گرفتن خطر اشتباه محاسباتی، موارد را به دلخواه بالا و پایین کنیم، به سادگی غیرمسئولانه است.
ما نباید مدام توقعات خود را از رهبران و دیپلماتها پایین بیاوریم. اساساً منطقی است که انتظار داشته باشیم که رهبران هر دو طرف باید بتوانند شجاعت دستیابی به یک سازش معقول را بدون جنگ فاجعهبار بر سر مردم آمریکا و خاورمیانه به دست آورند.
گزینه غیردیپلماتیکی وجود ندارد
پارسی در مقاله خود برای MSNBC با اشاره به سخنان آنتونی بلینکن مبنی بر اینکه « در صورت شکست دیپلماسی آمریکا «به گزینههای دیگر روی خواهد آورد»، نوشت: مشکل اینجاست که واشنگتن گزینه های دیگری ندارد. تشدید بیشتر تحریم ها - یعنی تشدید سیاست "فشار حداکثری" رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ - فقط اوضاع را بدتر میکند. مقامات دولت بایدن به آسانی اذعان می کنند که خروج ترامپ از توافق هسته ای ایران و کمپین تحریمی او در وهله اول این آشفتگی را ایجاد کرد. بیشتر موارد مشابه راهی برای خروج از این ناکامی فراهم نمیکند.
وی می افزاید،دولت بایدن احتمالا در حال بررسی عملیات مخفیانه برای خرابکاری در برنامه هسته ای ایران است. اما این مسیر به طور گسترده توسط اسرائیلی ها دنبال شده است. حکم مقامات امنیتی اسرائیل و ایالات متحده این است که این اقدام نیز نتیجه معکوس داشته است و فقط زمینهای را برای ایران فراهم می کند تا برنامه هسته ای خود را توسعه دهد.
به باور وی، سپس، گزینه جنگ مطرح است. اما اساساً اجتناب از یک درگیری نظامی غیرقابل پیش بینی دیگر در خاورمیانه در وهله اول یک عامل محرک اصلی در پیگیری مذاکره بر سر توافق هستهای بوده است. برای بایدن، کسی که برای بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی از افغانستان تلفات سیاسی پرداخت و لاف زد که «برای اولین بار در 20 سال گذشته، ایالات متحده در حال جنگ نیست»، اینکه جنگی را با ایران آغاز کند -جنگی بسیار قدرتمندتر نسبت به جنگ با طالبان- منطقی نیست. همچنین این به هدف گستردهتر بایدن برای شیفت تمرکز آمریکا به سمت چین کمکی نمیکند.
برجام در کُما زنده خواهد ماند؟
در حالی که در صورت کنار گذاشتن دیپلماسی، تشدید به سمت درگیری محتملترین نتیجه باقی میماند، شرایط در حال تغییر نیز به یک نتیجه بالقوه دیگر نیز اجازه بروز داده است: برجام متلاشی میشود اما نمیمیرد، و طرفها وانمود میکنند که هنوز زنده است تا از بحرانی که مرگ رسمیاش به آن دامن میزند اجتناب کنند.
وی این سناریو را گزینه کما نامیده و نوشته است: به این فکر کنید که چگونه قدرت های غربی وانمود کردهاند که روند صلح اسرائیل و فلسطین در دهههای گذشته زنده بوده است. تغییر شرایط و محاسبات از هر طرف چیزی است که این گزینه بالقوه را تنظیم می کند. در گذشته، هر موقعیتی که در حد یک معامله کامل نباشد، ناپایدار و مستعد تشدید به سمت درگیری بود. امروز اوضاع فرق کرده است.
بایدن به احتمال زیاد یک ترتیب کما را به رویارویی نظامی با ایران ترجیح میدهد، و حتی ممکن است آن را جذابتر از امتیازاتی ببیند که در نهایت باید به تهران در ازای احیای واقعی توافق بدهد. علاوه بر این، فراتر از سرمایه سیاسی که بایدن برای بازگشت به توافق باید خرج کند، سرمایه بیشتری باید در سال 2023 خرج شود، زمانی که برجام آمریکا را ملزم به لغو تحریمهای ایران در کنگره میکند. بدون شک، تعداد کمی در کاخ سفید تنها چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2024 منتظر آن مبارزه کنگره هستند.
پارسی مدعی است: ترجیحات تهران نیز ممکن است به این سمت تغییر کند. یک مشکل اساسی در مذاکرات این است که لغو تحریمهای بایدن تا حد زیادی پوشالی است. تعداد کمی از شرکتها و سرمایهگذاران بینالمللی وارد بازار ایران میشوند مگر اینکه اطمینان داشته باشند که این معامله در انتخابات ریاستجمهوری 2024 دوام خواهد آورد.
بدون لغو معتبر تحریمها، داد و ستد اساسی توافق از بین میرود. اگر لغو واقعی تحریمها تا سال 2025 اتفاق نمیافتد (و حتی در آن زمان نیز قطعی نیست که اتفاق بیافتد)، چرا تهران اکنون از اهرم هستهای خود دست بکشد؟ اما اگر توافق به کما برود، تهران اهرم هستهای خود را حفظ کرده و در عین حال روابط اقتصادی و سیاسی خود را با مسکو، پکن و سایر دولتهایی که تحریمهای واشنگتن را نادیده میگیرند، تقویت میکند.
«صلحِ مسلح»؛ حیات نباتی برجام، بهتر از مرگ آن است
معاون اجرایی اندیشکده کوئینسی نوشت: تظاهر به اینکه یک معامله بیجان هنوز به حیات خود ادامه میدهد، به هیچ وجه گزینه خوبی نیست؛ تهران به گسترش دانش هستهای خود ادامه خواهد داد و اگر طرفین بعداً به میز مذاکره بازگردند، اهرم ایران بیشتر توسعه مییابد. اقتصاد این کشور همچنان آسیب خواهد دید، اما به احتمال زیاد خود را با تحریم ها وفق خواهد داد. ایران پیشرفت نخواهد کرد، اما دچار فروپاشی هم نخواهد شد. و دولت آینده ایالات متحده به احتمال زیاد، در حالت تعادل، خود را در موضع ضعیفتری در مذاکره خواهد یافت.
اما تا زمانی که همه طرفها هم هزینه دستیابی به موفقیت هستهای را (از نظر امتیازاتی که باید بدهند) و هم بهای پذیرش شکست دیپلماتیک را بسیار بالا بدانند، ممکن است برای باقی دوره ریاست جمهوری بایدن به سمت یک «چُرتِ غیربهینه و در عین حال ترجیحی توافق هستهای» همگرا شوند.
تریتا پارسی در پایان آورده است: به عبارتی تداوم حیات نباتی برجام بهتر از مرگ آن است. و این ارمغان دولتمردان و زنان غیور و رؤیاپرداز نیست، بلکه دستاورد سیاستمداران تاکتیکی خواهد بود که صرفاً به دنبال جلوگیری از بحرانی هستند که ممکن است تحت نظر آنها به وقوع بپیوندد.