اعتدال پیروزی و نهایتا اصلاحات
در اغلب تحلیلهایی که در خصوص ظهور اصلاحات صورت میگیرد، توجهی به زمینههای شکلگیری این تحول بسیار مهم در کشور نمیشود. واقع آن است که پس از نامه 25 تیر امام راحل و با شروع آتشبس و اعلان پذیرش قطعنامه در تاریخ 27 تیر 1367 و خاموش شدن تانکها، توپها، بمبها و موشکها و شروع بازسازی مخروبههای جنگ و مطرح شدن برنامههای سازندگی، برای اولینبار پس از 8 سال دفاع، ایران مراسم سال نو را بدون جنگ آغاز کرد و تعطیلات نوروز را با آرامش گذراند، تأمین کالاهای اساسی، نجات آزادگان از چنگ صدامیان، بازگرداندن آوارگان جنگ به اوطان، ترمیم خرابیهای زیربنایی و روبنایی و ویرانیهای جنگ، پیگیری سازندگی، اشتغال برای نیروهای ایثارگر در ارتباط با جنگ، تعمیر و نوسازی تجهیزات و مراکز نظامی، تأمین نیازهای جانبازان، خانوادههای شهدا و آزادگان، تأمین سلامت، تحصیل، کار، مسکن، ازدواج. تأمین نیازهای مصرفی کشور، تأمین بودجه ارزی و ریالی برای هزینههای بازسازی و سازندگی و نیازهای معیشتی و تأمین مواد اولیه برای تولید، رفع کسری 50 درصدی بودجه، کاهش تورم 30درصدی. تأمین نیازهای تولید در بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات، توسعه روابط با جهان پیرامونی، اصلاح قوانین و مقررات تعدیل سیاستهای ارزی، بانکی، خارجی، قضایی و امنیتی از جمله مهمترین اقداماتی بود که در این برهه در دستور کار قرار گرفتند. آیتالله هاشمی در آخرین زندان در اوین که سه سالی طول کشید، مشغول تهیه دوره تفسیر راهنما و فرهنگ قرآن شدند. خوشبختانه این مجموعه، اینک در 53 جلد در دسترس قرآنپژوهان است. در سایه راهنمایی قرآن، به این نتیجه رسیدند که بعد از عقاید صحیح، محور رفتار درست انسانها، «اعتدال» است؛ همه ادیان آسمانی نیز جامعه را معتدل و دور از افراط و تفریط خواستهاند. دهها آیه قرآن، شاهد این ادعاست. بدین دلیل حتی یکی از کتابهای خاطرات آیتالله هاشمی نیز اعتدال و پیروزی نام گرفت. برای مثال در سایه سیاست درست اعتدال و واقعگرایی در جریان تجاوز عراق به کویت و حمله نظامی امریکا علیه عراق و استفاده از آن شرایط بحرانی توانستند ایران را به عنوان وزنه تعادل در منطقه معرفی کنند که مورد تحسین بسیاری بود؛ حتی گورباچف با ارتباط تلفنی و اعزام پیام با پیک ویژه، مشکلات احتمالی و خطر ماندگار شدن امریکا و ناتو در منطقه را با ایران در میان گذاشت و برای جلوگیری از آن خطر کمک خواست. در پیش گرفتن سیاست اعتدال و دوری از افراط در همه زمینهها و همگرایی دولت با رهبری، ایران را به کانون ثبات و امنیت در منطقه تبدیل کرد و اثرات موفقیتهای پی درپی، در اکثر زمینهها به خوبی در سطح جامعه ملموس شد. البته افراطیون هم کم و بیکار نبودند. برای اولینبار بعد از 25 سال، بودجه بدون کسری به مجلس تقدیم شد و نسبت بودجه عمرانی کشور از 15 به 30 درصد رسید. دولت با حمایت مردم و نخبگان، موفقیتهایی در پیشبرد کارهای زیربنایی کشور به دست آورد. خوشبختانه متوسط رشد اقتصادی کشور از ابتدای سال 1368 تا پایان دوره سازندگی براساس گزارش بانک مرکزی متوسط رشد اقتصادی از 8 درصد گذشت. که بیش از متوسط رشد اقتصادی منطقه و جهان بود. نتیجه تلاش جمعی مردم و مسوولان، افتخارآمیز از آب درآمد و کارهای بزرگی به انجام رسید، اما اگر اختلافات فرصتسوز نبود و همه مسوولان دست در دست هم، یکپارچه برای سازندگی و پیشرفت کشور تلاش میکردند، نتیجه به مراتب عالیتر میشد. ولی متأسفانه آتش اختلاف و فرصتسوزی و افراط پدیدار شد. مسائل فراوانی پیش آمد که وقتگیر و پردردسر بود. تهدید به استیضاح وزرا مطرح شد. از طرف دیگر، فضای تلخی در خصوص بخش فرهنگی دولت پیش آمد و توصیههای دلسوزانه رهبری در دوره مختلف از جمله تهاجم فرهنگی، اسلامی کردن دانشگاهها، اشرافیگری و .... به صورتی خاص و افراطی تفسیر شد و از بعضی مراکز در آن دمیده شد که فشارهای فزاینده را باعث گردید. کاهش قیمت نفت، باعث التهابات بازار ارز شد و مواضع غیر منصفانه علیه دولت در جریان تبلیغات انتخابات، نحوه تعامل دولت و مجلس را ضعیف ساخت. کابینه با شرایط تازهای در اداره کشور مواجه شد که نیاز به تلاش بیشتر برای همگرایی داشت. ولی خوشبختانه پیک تورم به سرعت کنترل شد و موفقیتهایی نصیب مردم و کشور شد. بازسازی و توسعه صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و پالایشگاهها، تلاش برای محرومیت زدایی از روستاها و مناطق محروم کشور، افزایش و فعال کردن برنامههای تولید فولاد، مس، روی و آلومینیوم، افزایش تولید و توسعه واحدهای تولید سیمان، توجه ویژه به مهار آبها با احداث سدها و آبخیزداری و آبخوانداری و نیروگاهها، توسعه راهها و خطوط راهآهن و حمل و نقل هوایی، توجه به مسکن و تولید انبوه و توسعه صنایع مربوط به ساخت و ساز، توسعه و تقویت صنایع نظامی و تعمیر و نگهداری سلاحهای آسیب دیده در جنگ، توجه خاص به مخابرات و صنایع مربوطه، توسعه مراکز آموزشی مدارس و دانشگاهها و کتابخانهها، توسعه بنادر و کشتیسازی و صنایع دریایی، تقویت سوادآموزی به صورت جهشی، توسعه صنایع خودروسازی، توجه به کالاهای خانگی پرمصرف و همچنین تجهیزات پزشکی و داروسازی، تقویت تولید شکر، و کاغذ، آغاز نهضت ایجاد و توسعه صنایع بستهبندی و... این درس اعتدالی را داد که علی رغم اینکه همیشه دولتها برای رسیدن به اهداف توسعهای کشور دچار مشکلاتی بوده و هستند، ولی براساس تجربه دوران سازندگی، اعتدال و همگرایی هدفمند خارج از افراط با حاکمیت، مسیر موفقیت دولتها خواهد بود. با یک چنین پیشینهای بود که جامعه مهیای برداشتن گام دوم برای تداوم اعتدال و اصلاحاتی شد که آیتالله هاشمیرفسنجانی، تخم آن را در سالهای پس از جنگ کاشته بود.