اشتباه محاسباتی آمریکا در جنگ اوکراین
به گزارش اقتصادنیوز، جنگ در اوکراین در آستانه ورود به مرحله خطرناکتری است و ارسال تجهیزات جنگی و پشتیبانی اطلاعاتی غرب از اوکراین، نقش موثری در تغییر وضعیت آرایش قوا در میدان جنگ داشته است. با این حال، به رغم تهدیدات مسکو، تاکنون غرب ودرگیر رویارویی نظامی مستقیم با روسیه نشده است.
با این همه اعمال تحریمهای گسترده و بیسابقه علیه مسکو به باور ناظران دستکمی از یک جنگ ندارد. فرید زکریا، تحلیلگر مشهور مسائل سیاسی، با انتشار یادداشتی در روزنامه واشنگتنپست، با عنوان چگونه در جنگ اقتصادی علیه روسیه پیروز شویم؟ با بررسی نظام تحریمها علیه کرملین، ضمن بررسی جوانب آن، نسبت به سرانجام و پیامدهای آن هشدار داده است.
هزلی خطرناک
فیونا هیل، کارشناس برجسته امور روسیه، استدلال کرده که رویارویی غرب با روسیه بر سر اوکراین ما را وارد جنگ جهانی سوم کرده است. این هزلی خطرناک است. آنچه که دو جنگ جهانی را بسیار ویرانگر کرد این بود که قدرت های بزرگ آن روزگار درگیر رویارویی نظامی مستقیم و طولانی با یکدیگر شدند. ما امروز درگیر چنان نبردی نیستیم و با وجود سلاحهای هستهای، حتی با فکر کردن به مسیر جنگ ابرقدرتها، پشتمان میلرزد.
پایان یک دوران
اما او از یک جهت درست میگوید: غرب به طور دستهجمعی درگیر چنان جنگ اقتصادی علیه روسیه در مقیاس جهانی است که تا یک سال پیش اساسا غیرقابل تصور بود. عواقب چنین مسئلهای احتمالاً برای چندین دهه با ما خواهد بود.
این جنگ سرد جدید پایان دوران جهانی شدن و یکپارچگی است که از سال 1989 نظام بینالمللی را شکل داده است. ما اکنون در دنیای رقابت ابرقدرتها، ملیگرایی اقتصادی و جدایی فنآوری زندگی میکنیم. خطرات این جنگ اقتصادی جدید ممکن است ویرانی هستهای نباشد، اما تبعات آن از جمله برای ایالات متحده بسیار زیاد است.
تحریمهای خارقالعاده
تحریمها علیه روسیه گستردهتر از آن چیزی بوده است که قبلاً پیشبینی میشد. آنها شامل اقدامات خارقالعادهای مانند مسدود کردن ذخایر بانک مرکزی روسیه و قطع ارتباط بانکهای این کشور با سوئیفت است که بخش حیاتی زیرساختهای اقتصادی جهانی است.
آنها با محروم کردن روسیه از دسترسی به فنآوری پیشرفته، آسیب پذیریهای کلیدی کشورها را در دنیای زنجیرههای تامین جهانی هدف قرار دادهاند. کریس میلر مینویسد: در میان بخشهایی که بیشترین آسیب را دیدهاند، خودروها، کامیونها، لوکوموتیوها و کابلهای فیبر نوری بودهاند که تولید هر کدام بیش از نصف کاهش یافته است واردات روسیه نیز سقوط کرده است.
انعطافپذیزی اقتصاد روسیه
همانطور که اکونومیست اشاره میکند، اکنون که به برخی از شاخصهای اقتصادی روسیه نگاه میکنید، بهتر از حد انتظار میمانند. صندوق بین المللی پول پیشبینی کرده بود که اقتصاد روسیه در سال جاری حدود 8.5 درصد افت داشته باشد. از آن زمان تاکنون این نهاد پیشبینی خود را به 3.4 درصد کاهش داده است. تورم در این کشور در ابتدای کار افزایش یافت اما اکنون در حال کاهش است.
دلایل انعطاف پذیری اقتصادی روسیه متفاوت است. روسیه در واقع به اندازه اقتصادهای بزرگ جهانی نشده و دولت ردپای بزرگی در آن دارد که هر دوی آنها تا حدی اقتصاد را از ضربههای خارجی محافظت میکند. اما بزرگترین توضیح برای این مسئله تا کنون این است که روسیه یک اقتصاد منابع است، کشوری که ثروت آن به شدت به صادرات نفت، گاز، نیکل، آلومینیوم و سایر کالاها بستگی دارد. و آنها تا حد زیادی از تحریمها مصون ماندهاند، زیرا غرب میداند که جهان بر این نهادهها تکیه میکند و ممنوعیت آنها به همان اندازه برای مصرفکنندگان دردسر خواهد داشت که برای تولیدکننده.
اشتباه محاسباتی واشنگتن
تحریمهای واشنگتن تاکنون به دقت برنامهریزی و اجرا شدهاند، به استثنای یک استثنا: انرژی. اگر هدف کاهش درآمد نفتی مسکو است، استراتژی متداول - با فرض اینکه نمیتوانید تمام عرضههای نفت روسیه را قطع کنید - این است که اجازه دهید نفت بدون محدودیت جریان داشته باشد در حالی که روی یک برنامه بلندمدت برای کاهش وابستگی غرب به انرژی روسیه کار شود. به این ترتیب عرضه فراوان و قیمتها پایین میماند. در عوض، کشورهای غربی نفت روسیه را تحریم کردند.
تعیین سقف پیشنهادی قیمت نفت روسیه تلاشی برای اصلاح این اشتباهات و اساساً نفی اثر تحریم نفتی است. تلاشها برای واداشتن عربستان سعودی و سایر کشورهای خلیج فارس به پمپاژ بیشتر نفت نیز به همین ترتیب بود که شکست خورد. سعودیها اشتباه محاسباتی کردند که تصمیم آنها در واشنگتن چقدر بد خواهد شد و باعث گسست در روابط دو کشور خواهد شد.
استراتژی نامنسجم انرژی غرب و خطر بزرگ برای آمریکا
اما مشکل بزرگتر، استراتژی نامنسجم انرژی غرب است. این کشورها بر اساس تفکر جادویی درباره انرژی فردا (تجدیدپذیرها)، در انرژی که امروزه استفاده میکند (سوختهای فسیلی) سرمایهگذاری کمتری کرده است.
بزرگترین خطر برای ایالات متحده این است که عمده این جنگ اقتصادی جهانی تنها بر دوش آمریکا است و از موقعیت منحصر به فرد دلار به عنوان سلاح خود استفاده میکند. از آنجایی که کشورها باید از واحد پول واقعی جهانی استفاده کنند، تهدید به قطع ارتباط آنها با آن امکان تحریمهای گستردهای را فراهم میکند که میتواند کالاها و خدماتی را که در آمریکا تولید نمیشوند، تحت تاثیر قرار دهد.
دلار در ماه گذشته به دلیل فقدان جایگزین به بالاترین حد خود در دو دهه گذشته رسید. در عین حال، بسیاری از کشورهای بزرگ - عربستان سعودی، سایر کشورهای خلیج فارس، هند، ترکیه، اندونزی و چین بیش از همه - در جستجوی راههایی برای از بین بردن ارزش پول ایالات متحده و فرار از دامنه قدرت اقتصادی واشنگتن هستند.
چنانچه بایدن نتواند همپیمانان خود را متقاعد کند که تنها به دلیل ماهیت بیسابقه چالش روسیه با نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین است که واشنگتن از این سلاحها استفاده میکند -و هرگز از آنها برای منافع شخصی بهره نمیبرد- حتی اگر ایالات متحده در این مبارزه پیروز شود، مورخان آینده ممکن است این را به عنوان لحظهای به یاد بیاورند که کشورهای سراسر جهان وابستگی خود را به آمریکا کاهش دادند، و زمانی که واشنگتن شروع به از دست دادن چیزی کرد که یک رئیس جمهور فرانسه زمانی آن را "امتیاز گزاف" نگهداری ارز ذخیره جهان نامید.