جمهوری اسلامی: اعتراف کنیم که مدیریت کشور ضعف شدیدی دارد /وضع معیشتی مردم هر روز بدتر می شود
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
از بعضی مسئولین دولتی نقل شده که گفته «دولت آمریکا از مجاری دیپلماتیک به ما اعلام کرد قصد تغییر رژیم ندارد.»
بسیار بعید است یک مسئول سطح بالای جمهوری اسلامی چنین حرفی زده باشد زیرا اصولاً مبتنی کردن بقاء یک نظام حکومتی بر خواست و اراده دیگران، امری نامعقول است به ویژه نظام جمهوری اسلامی که با خواست و اراده مردم به وجود آمده و بر پایه و اساس اسلام شکل گرفته و این هردو عامل، استقلال ذاتی خود را هرگز به خواست و اراده این و آن گره نمیزنند.
ولی اگر این مسئول دولتی چنین سخنی را به زبان آورده باشد، به یک معنا سخن درستی است.
اینکه تأکید کردیم «به یک معنا سخن درستی است» به این دلیل است که نظام جمهوری اسلامی را در دو حالت میتوان تصور کرد؛ یک حالت اینست که مسئولان براساس آنچه در قانون اساسی این نظام وجود دارد عمل کنند و مرتکب هیچ اقدام خلاف قانون اساسی، اعم از تعطیل کردن بعضی اصول یا برخلاف بعضی اصول عمل کردن و دور زدن آنها، نشوند. حالت دوم اینست که مرتکب این اقدامهای خلاف بشوند و در مواردی بدون اعتنا به قانون اساسی براساس تمایلات خود عمل کنند و یا اصولاً در تدبیر امور بگونهای رفتار نمایند که کشور را دچار بحرانهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی کنند و مردم را در امرار معاش و حقوق شهروندی دچار مشکل و تنگنا نمایند.
در حالت اول، قطعاً آمریکا و هر کشور سلطه طلب دیگری مایل نیست جمهوری اسلامی ادامه حیات بدهد و درصدد تغییر آن برخواهد آمد. این واقعیت بقدری روشن است که فهم آن نیازی به استدلال ندارد. سلطهگران درصدد تحکیم سلطه خود در سراسر جهان هستند و کشوری که زیر بار آنها نرود قطعاً مطلوب آنها نخواهد بود و آنها درصدد براندازی یا تغییر محتوائی رژیم حاکم بر آن خواهند آمد. اما در حالت دوم، چنین نیست و سلطهگران نهتنها قصد براندازی و تغییر آن را نخواهند داشت بلکه به ماندن آن نیز کمک خواهند کرد. این، همان حالتی است که در عبارت «به یک معنا سخن درستی است» مورد اشاره قرار گرفته است.
علت، روشن است. آمریکا و سایر سلطهگران مایل هستند ایران دچار ضعف در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی باشد تا از یکطرف هرگز نتواند برای کشورها و ملتهای دیگر الگو باشد و از طرف دیگر تهدیدی برای منافع سلطهگران بینالمللی محسوب نشود. صهیونیستها و سران مرتجع عرب هم همین را میخواهند، زیرا آنها یک ایران ضعیف را مزاحم خود نمیدانند. رژیم صهیونیستی از ایران قوی نگران است و سران مرتجع عرب هم از اینکه ایران قوی میتواند برای ملتهای آنها الگو باشد، تاج و تخت خود را در معرض خطر میبینند. ایران اگر قوی نباشد، برای هیچیک از دولتهای سلطهگر و رژیم صهیونیستی و سران مرتجع عرب باعث ایجاد نگرانی نخواهد بود.
منظور از قدرتمند بودن را اگر حفظ برخورداری از قدرت نظامی و دفاعی بدانیم، باز هم دچار اشتباه شدهایم. ایران، فقط در صورتی که از قدرت جامعی مرکب از قدرت نظامی و دفاعی به همراه پشتوانه مردمی برخوردار باشد، یک ایران قدرتمند است. پشتوانه مردمی هم وقتی وجود خواهد داشت که مردم دچار مشکلات اقتصادی نباشند و از نظر برخورداری از حقوق شهروندی نیز راضی باشند. چنین وضعیتی فقط در صورتی به وجود خواهد آمد که اداره کشور در دست مدیران مبتکر و توانمند باشد.
اگر بخواهیم واقعگرایانه درباره مدیران کنونی کشور نظر بدهیم، باید اعتراف کنیم که مدیریت کشور در حال حاضر از ضعف شدیدی رنج میبرد. وضع معیشتی مردم هر روز بدتر میشود و وعدههای مربوط به بهبود اقتصادی تحقق نمییابند. در سایر زمینهها هم همین وضعیت حاکم است و همین ضعف باعث نارضایتی مردم شده است.
دشمن اگر به استمرار ناآرامی کمک میکند برای اینست که این ضعف ادامه پیدا کند و هرگز به قوت تبدیل نشود. ایران ضعیف، مطلوب دشمن است و برایش تفاوتی نمیکند که نام و عنوان رژیم، جمهوری اسلامی باشد یا هر چیز دیگر. بنابراین، مسئولان باید قوی باشند تا بتوانند ایران را قوی کنند که در آنصورت، دشمن هرچه بیشتر تلاش کند بیشتر ناکام خواهد شد.