تجربه 1358
سخنان اخیر حسن روحانی و پیشنهاد و توجهاش به الگوی انتخاباتی سال 1358، اولینبار نیست که از سوی یک چهره سیاسی مطرح میشود؛ طی دهههای اخیر که دوره به دوره در هر انتخابات دایره انتخاب مردم بستهتر و نظارت استصوابی و تاییدصلاحیتها، تنوع نگاهها و جریانها را محدودتر کرده است؛ بودهاند چهرههای سیاسی که الگوی مقبول برای برگزاری انتخابات را الگوی اول انقلابی و پنجاهوهشتی دانسته و راه برونرفت از مشکلات را با نگاه به «صندوق رأی» بهعنوان ابزار اصلی تعیین سرنوشت همین بازگشت به رویکردهای انتخاباتی اول انقلاب میدانند. از چهرههایی مانند بهزاد نبوی، مصطفی تاجزاده و محمد توسلی گرفته تا بسیاری از چهرههای اصلاحطلب بارها بر این موضوع تاکید داشتهاند و حالا با ادامه روند مشکلات و وضع نابسامان کشور بر تعداد همصدایان درباره این موضوع افزوده میشود و این روزها جریان میانهرو و چهرههایی مانند روحانی، رئیسجمهور سابق هم «بازگشت به الگوی انتخاباتی 58» را پیشنهاد میکنند. حال که نوع برگزاری آن انتخاباتهای پنجگانه ابتدای انقلاب، آزادیها در کاندیداتوری و به حد منطقی و مقبول باز بودن حلقه انتخاب مردم در سه انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی و توجه به رأی و نظر مردم در دو همهپرسی جمهوری اسلامی و همهپرسی قانون اساسی موجب شده روزبهروز این الگو طرفداران بیشتری پیدا کند و با توجه به اینکه بازگشت به این رویه برای سیاستمدارانمان بخشی از نوشدارویی است که امید دارند بهموقع به «سهراب» وطن برسد، نگاهی به نحوه برگزاری این انتخاباتها و فضای سیاسی آن روزها حائز اهمیت است.
اولین انتخابات، همهپرسی جمهوری اسلامی
«من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک میگویم. خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است درهم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملتهای مستضعف نمود، و با برقراری جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام میکنم. به دنیا اعلام میکنم که در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد، که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوقها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه در زبالهدان تاریخ دفن کنند.» این متن بیانات امام خمینی فردای برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی ایران در 11 و 12 فروردین است. همهپرسیای که مردم ایران را دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران پای صندوقهای رأی آورد و نظر آنها را درباره اینکه موافق برپایی حکومتی با پیشوند جمهوری اسلامی هستند یا خیر، جویا شد. تصویر فردی که میگوید من به «جمهوری اسلامی آقای خمینی رأی میدهم» بارها از رسانههای مختلف و در صداوسیما منتشر شد و البته در کنارش در سالهای اخیر تصویر خانمی که میگوید مخالف جمهوری اسلامی است و خواهان حکومت «جمهوری دموکراتیک خلق» است نیز در فضای مجازی چرخید. طبیعتاً در ماههای ابتدایی انقلاب با توجه به حضور جریانهای گوناگون سیاسی در پیروزی انقلاب اختلاف دیدگاه سیاسی در این زمینه بوده است و در این زمینه بنا بر خاطرات برخی از چهرهها در کنار موج انقلاب اظهارنظرهای مختلفی صورت گرفته است؛ از ایراد به نحوه برگزاری انتخابات تا محدودیتها در تعیین حکومت جدید، مثلاً ابراهیم یزدی میگوید که «در زمان برگزاری همهپرسی برخی موضوع طرح همه انواع حکومتها را در برگه رأی مطرح میکردند که مردم در انتخاب آزاد باشند اما شورای انقلاب و رهبری برای جلوگیری از تشتت آرا چنین پیشنهادی را نپذیرفتند» و در نهایت برگه رأی دوقسمتی آری به رنگ سبز و نه به رنگ قرمز و در آن نوشته شده بود: «بسمهتعالی. دولت موقّت انقلاب اسلامی. وزارت کشور. تعرفه انتخابات رفراندوم تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون اساسی آن از تصویب ملّت خواهد گذشت.» و رأیدهندگان باید یکی از دو قسمت قرمز یا سبز را بریده و در صندوق میانداختند. درباره این انتقادات البته صادق زیباکلام میگوید: «قرار دادن یک گزینه برای همهپرسی، انتقادهایی را بهدنبال داشت و سبب شد گروهی این پرسش را مطرح کنند که چرا حکومت و رهبری انقلاب اصرار دارد انتخابهای دیگر را از مردم دریغ کند؟ واقعیت این است که اگر عناوین دیگری در کنار جمهوری اسلامی نوشته میشد، با توجه به فضایی که در دوازدهم فروردین ۵۸ در ایران حاکم بود، اکثریت مردم باز هم به همان چیزی رأی میدادند که سیدروحالله خمینی گفته بود.» بههرحال در این انتخابات 97.5 درصد از واجدان شرایط در همهپرسی شرکت کردند و مجموع 20 میلیون و 440 هزار و 108 رأی برابر 98.2 درصد به جمهوری اسلامی رأی آری دادند و بهعبارتی موافق برپایی جمهوری اسلامی «نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر» بودند. البته این آخرین نظرخواهی جمهوری اسلامی نبود؛ چند ماه بعد و پس از انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی همهپرسی قانون اساسی نیز برگزار شد.
دومین انتخابات، مجلس خبرگان قانون اساسی
«نمایندگان محترم مجلس خبرگان باید همۀ مساعی خویش را بهکار برند تا قانون اساسی جامع و دارای خصوصیات زیر باشد: الف ـ حفظ و حمایت حقوق و مصالح تمام قشرهای ملت، دور از تبعیضهای ناروا؛ ب ـ پیشبینی نیازها، منافع نسلهای آینده، آنگونه که مدنظر شارع مقدس در معارف ابدی اسلام است. ج ـ صراحت و روشنی مفاهیم قانون بهنحویکه امکان تفسیر و تأویل غلط در مسیر هوسهای دیکتاتورها و خودپرستان تاریخ در آن نباشد. د ـ صلاحیت نمونه و راهنما قرار گرفتن برای نهضتهای اسلامی دیگر که با الهام از انقلاب اسلامی ایران در صدد ایجاد جامعۀ اسلامی برمیآیند.» بخشی از پیام امام خمینی(ره) پس از انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی است که در 12 مردادماه پس از فرازونشیبهای بسیار برگزار شد. با اعلام نظر مردم در پی همهپرسی 12 فروردین و تعیین جمهوری اسلامی برای حکومت کشور موضوع قانون اساسی و نحوه تنظیم و تدوین آن بهمیان آمد. در ابتدا امام خمینی گروهی از حقوقدانان به سرپرستی حسن حبیبی را مأمور تهیه پیشنویس قانون اساسی کرد و با تهیه آن دولت موقت و شورای انقلاب به بررسی آن پرداختند. انتظار بر این بود که پس از انتشار عمومی آن در جراید، این قانون به همهپرسی گذاشته شود. انتشار این پیشنویس، تاریخ 24 خرداد 58 در روزنامهها منتشر شد. در این بین برخی چهرهها مانند محمدرضا مهدویکنی، یدالله سحابی، مهدی بازرگان، ابوالحسن بنیصدر، داریوش فروهر و ... خواهان برپایی مجلس مؤسسان و طی شدن روال دموکراتیک بودند و در برابر آیتالله سیدعلی خامنهای، اکبر هاشمیرفسنجانی، صادق قطبزاده، آیتالله سیدمحمد بهشتی، عبدالکریم موسویاردبیلی وآیتالله سیدمحمود طالقانی بهدنبال برپایی همهپرسی مستقیم پیشنویس تهیهشده بودند. در نهایت طالقانی، بهشتی و موسوی اردبیلی موضوع مجلس خبرگان قانون اساسی را مطرح کردند تا مجلس خبرگان تشکیل و پس از بررسی نهایی پیشنویس قانون اساسی، حداکثر ظرف یکماه همهپرسی قانون اساسی برگزار شود و امام خمینی با آن موافقت کرد. مجلس مؤسسان قرار بود با 300 نفر تشکیل شود اما مجلس خبرگان قانون اساسی 73 نفر بیشتر عضو نداشت. ابتدا در شورای انقلاب پیشنهاد شد که به ازای هر یکمیلیون نفر یک نماینده مشخص شود که سیواندی نماینده بیشتر نمیشد اما یکی از اعضا چنین مطرح میکند که «با این حساب هر استان یک نماینده خواهد داشت و همه روحانی میشوند و بهتر است برای تنوع بیشتر برای هر نیممیلیون یک نماینده بذاریم»؛ که با آن موافقت میشود. 12 مردادماه انتخابات برگزار شد که در آن گروههای ملیگرا و لیبرال، چپگرا و مذهبی شرکت کردند و فهرست دادند. ائتلافهای حاضر در انتخابات عبارت بودند از: «بهفرمان امام» (مردمسالاری اسلامی که متشکل از ۱۰ گروه جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین، سپاه پاسداران، انجمن اسلامی معلمان ایران، سازمان فجر اسلام، گروه انقلابی ابوذر، اتحادیه انجمنهای اسلامی شهرری و جنبش مسلمانان پیشگام بود که با هم ائتلاف کردند)، نهضت آزادی و جبهه ملی و حزب ملت ایران، ائتلاف گروههای پنجگانه (چپگرایان: سازمان مجاهدین خلق، سازمان اسلامی شورا (بهاختصار: ساش چهره برجسته: حبیبالله آشوری)، جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران (بهاختصار: جاما چهره برجسته کاظم سامی)، جنبش مسلمانان مبارز (چهره برجسته: حبیبالله پیمان)، جنبش (چهره برجسته: علیاصغر حاجسیدجوادی)) و حزب توده. حزب خلق مسلمان به رهبری معنوی سیدکاظم شریعتمداری نخستین حزبی بود که فهرست داد اما در نهایت بهدلیل اختلافاتی که پیش آمد آن را تحریم کرد. همچنین جبهه دموکراتیک ملی و حزب پانایرانیست و 17 گروه دیگر که بیشتر چپ و برخی وابسته به جبهه ملی بودند نیز آن را تحریم کردند. در این انتخابات هیچ محدودیتی برای رأی دادن و نامزد شدن نبود. البته چون همهپرسی نظام برگزار شده بود، و نامزدان باید تابعیت ایران داشته و نظام جمهوری اسلامی را قبول داشته و وفادار بدان باشند. همچنین سن بالای ۳۰ سال داشته باشند و سرشناس در حوزه انتخاباتی، آگاه از خصوصیات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و جغرافیایی منطقه باشند و از تمام یا برخی از حقوق اجتماعی محروم نباشند. در این بین محجوران، برخی افراد از نظام پیشین (۱۵ خرداد ۱۳۴۲–۲۲ بهمن ۱۳۵۷): نخستوزیران و وزیران، استانداران و معاونانشان، نمایندگان مجلس، سفیران، وابستگان، ناظران انتخابات و مسئولان حکومتی و کارمندان دولتی (ایشان باید برای نامزدی از منصبشان کنارهگیری میکردند) حق کاندیداتوری نداشتند. در این انتخابات با گرایشهای سیاسی مختلف ائتلاف مذهبیان به پیروزی چشمگیری دست یافتند.
سومین انتخابات، همهپرسی قانون اساسی
«قانون اساسی یکی از ثمرات عظیم، بلکه بزرگتر[ین] ثمره جمهوری اسلامی است، و رأی ندادن به آن به هدر دادن خون شهیدان ماست. مبادا تحت تأثیر دشمنان اسلام رفته و از رأی دادن و حضور در حوزههای رأیگیری خودداری کنید. اسلام، بزرگتر از آن است که بهواسطه یک اشکال قابلرفع، از اساس آن صرفنظر نمایید. اگر اشکالی باشد ممکن است در متمم- که در نظر گرفتهاند- رفع شود. عزیزان کُرد و عرب و بلوچ و ترکمن و سایر قشرهای محترم! اسلام برای همه و بهنفع همه است، و جمهوری اسلامی انشاءالله تعالی تأمین تمام نابسامانیها را میکند. عناصری که در اطراف- از آن جمله مناطق کردنشین و مناطقی که برادران اهل سنت هستند- تبلیغ میکنند که مانع از رأی دادن به قانون اساسی شوند، دوستان شما نیستند؛ دلسوز برای شما و کشور شما نیستند. از این تکلیف شرعی شما را بازندارند؛ و شما را باز در مقابل برادران خود قرار ندهند.
اینجانب در روز اخذ آرا، رأی مثبت میدهم و از تمام برادران و خواهران عزیز خود از هر قشری و در هر مسلکی هستند تقاضا میکنم که به این قانون سرنوشتساز رأی مثبت بدهند. عزیزان من! امروز که ما در مقابل یک قدرت شیطانی قرار داریم- که کشور ما را میخواهند به تباهی بکشند- نگذارید اساس جمهوری اسلامی سست شود و دشمنان اسلام دلشاد شوند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و توفیق همگان را خواستارم.» متن پیام رهبری انقلاب در هفتم آذر چند روز پیش از برگزاری همهپرسی قانون اساسی است که از مردم خواسته به این قانون رأی مثبت دهند. همهپرسی قانون اساسی پس از آن برگزار شد که مجلس خبرگان که متشکل از 58 چهره با تحصیلات حوزوی، یک خانم با نام منیره گرجی از مجموع 73 نماینده بود، در پی برگزاری یک انتخابات آزاد تشکیل شد و این مجلس پیشنویس قانون اساسی را آماده و موردبحث و رأیگیری داخلی قرار داده بود. در این مجلس دستکم دوسوم خبرگان باید به هر اصل رأی میدادند و پس از برگزاری پیوسته این جلسات، نسخه پایانی در جلسه علنی 24 آبان به رأی گذاشته شد و به تصویب خبرگان قانون اساسی رسید. پس از تصویب پایانی صورت گرفته، در فضای سیاسی این بحث شروع شد که نیاز است رأی نمایندگان مردم به همهپرسی گذاشته شود یا خیر. در نتیجه برخی مخالف این رأیگیری دوباره بودند اما در نهایت امام خمینی تأکید داشتند که مردم در همه روند کار باید حضور داشته باشند و باید نظر آنها هم برای ادامه روند جمهوری اسلامی پرسیده شود. بنابراین همهپرسی قانون اساسی در 11 و 12 آذر همان سال برگزار شد.
در این انتخابات 20 میلیون و 857 هزار و 391 نفر یعنی 75.23 درصد مردم شرکت کردند و با رأی 99.5 درصد مشارکتکنندگان قانون اساسی به تصویب رسید.
چهارمین انتخابات، اولین دوره ریاستجمهوری
«اینجانب بنا ندارم کسی را تأیید نمایم، چنانکه بنا ندارم کسی را رد کنم. و از تمام احزاب و گروهها و افراد میخواهم از نسبت دادن کاندیدای خود به من که از آن استفادۀ تأیید و یا تعیین و یا رد شود، خودداری کنند. من بسیار مایل هستم که گروههایی که متعهد و معتقد به جمهوری اسلامی و خدمتگزار به اسلام هستند، در مبارزات انتخاباتی کمال آرامش را در تبلیغ کاندیداهایشان رعایت نمایند، و نسبت به یکدیگر تفاهم و صمیمیت و اُخوت اسلامی داشته باشند، و از تفرقه و کدورت شدیداً احتراز کنند که تفرقه و تشتت، دوستان را نگران و دشمنان را کامیاب میکند و موجب تبلیغات سوء میشود. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین را خواستارم.» بخشی از پیام امام خمینی در 14 دیماه 1358 و پیش از برگزاری انتخابات اولین دوره ریاستجمهوری است. چون پیش از برگزاری انتخابات، کابینه دولت موقت در ۱۵ آبان ۱۳۵۸ خورشیدی استعفا داده بود؛ شورای انقلاب تا زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، قوه مجریه را اداره میکرد. در این شرایط اکبر هاشمیرفسنجانی، متصدی وزارت کشور و متولی برگزاری انتخابات شد. زمان برگزاری انتخابات را پنجم بهمن ۵۸ تعیین کردند و داوطلبان فرصت داشتند تا هشتم دی ثبتنام کنند. در این انتخابات که اولین انتخابات پس از برگزاری رفراندوم قانون اساسی و بهعنوان گامی در راستای استقرار جمهوری اسلامی بود، 124 نفر کاندیدا شدند و با کنارهگیریها در نهایت 96 نفر باقی ماندند. از ویژگیهایی که برای این انتخابات برشمردند، این بود که ممنوعیت برای کاندیداتوری در کار نبود؛ در این انتخابات نام چهرهها از جریانهای مختلف از جمله ابوالحسن بنیصدر، احمد مدنی (نفر دوم)، داریوش فروهر، صادق قطبزاده، حسن حبیبی، کاظم سامی، حسن آیت، صادق طباطبایی، صادق خلخالی، محمد مکری، صفرعلی خلیلی، بهچشم میخورد. البته در توضیح این انتخابات آمده است که در آن کاندیداهای روحانی به جهت منع امام خمینی (نه منع قانونی) شرکت نکردند. با توجه به اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی، تشخیص صلاحیت آنها را در دوره اول به عهده رهبری گذاشته بود اما امام خمینی(ره) در این باره گفتند: «با اینکه در این دوره به حسب قانون اساسی مصوب از ناحیه ملت، تصدیق صلاحیت رئیسجمهور و واجد بودن شرایط او به عهده اینجانب است... امر صلاحیت را از اینجانب به ملت واگذار نمودم که خود سرنوشت خویش را تعیین نمایند.» در همین زمان هم کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات با همکاری وزارت کشور و با کسب اجازه از امام(ره) صلاحیت نامزدها را مورد بررسی قرار داد. در آن زمان دانشجویان پیرو خط امام مستقر در لانه جاسوسی به استناد اسنادی که در سفارت آمریکا بدان دست یافته بودند، افشاگری شدیدی علیه بسیاری از نیروهای سیاسی آغاز کردند و بعد از آن بود که در یک مرحله جمعیت زیادی کنار رفتند. در این انتخابات حبیبی، که با نهضت آزادی رابطه دیرینه داشت و از وزیران دولت موقت بازرگان بود و پس از آن به شورای انقلاب پیوسته بود، با حمایت نهضت آزادی اعلام نامزدی کرد. مسعود رجوی هم بهعنوان رهبر سازمان مجاهدین خلق کاندیدا شده بود که پس از پیام امام خمینی مبنی بر صلاحیت نداشتن کسانی که «به قانون اساسی رأی مثبت ندادهاند»، از انتخابات کنارهگیری کرد. در این بین کاندیدای موردحمایت حزب جمهوری اسلامی جلالالدین فارسی هم از ادامه رقابت بازماند. خبری مربوط به ایرانیالاصل نبودن او در رسانهها منتشر شد (پدر وی از مهاجران افغان - شهر هرات - به ایران بودند) و او از رقابتهای انتخاباتی کناره گرفت. پس از آن در روزهای آخر انتخابات، حزب جمهوری اسلامی از حسن حبیبی نامزد نهضت آزادی حمایت کرد.
اولین انتخابات ریاستجمهوری که در 25 بهمن برگزار شد، با چنان کثرت کاندیدا روبهرو بود که حتی موردنقد امام خمینی قرار گرفت اما به آزادترین انتخابات ریاستجمهوری در ایران بدل شد و از همه جریانها امکان حضور و کاندیداتوری در آن وجود داشت. در این انتخابات 14 میلیون و 152 هزار و 887 نفر مشارکت کردند که ابوالحسن بنیصدر با 10 میلیون و 709 هزار و 330 رأی پیروز انتخابات و اولین رئیسجمهور ایران شد و احمد مدنی و حسن حبیبی هم با فاصله بسیار، نفرات دوم و سوم این رقابت شدند.
پنجمین انتخابات، اولین دوره مجلس شورای اسلامی
«تا آنجایی که من شاهد انتخابات در ایران بودم، از زمان قبل از رضاشاه، سالهای طولانی که شاهد بودم انتخابات را، انتخاب آزاد در ایران نبود. منتها انتخابات یکوقت با زور خوانین بلاد و مالکین بلاد انجام میگرفت، و زمان رضاشاه که دست آنها کوتاه شد، تحت کنترل رضاشاه بود، و دیگر مجلسی در کار نبود بهجز انتصاباتی که از اشخاص معلوم، و در زمان محمدرضا بدتر از او شد. من میتوانم ادعا کنم که انتخابات در این سال، تنها انتخاباتی است که به رأی مردم و بدون فشار کسی و بدون اینکه دخالت داشته باشند اشخاص در آرای مردم، انجام خواهد گرفت. لکن من از همۀ قشرها، از همۀ ملت میخواهم که آداب اسلامی خودشان را نسبت به همۀ امور، خصوصاً در انتخابات حفظ کنند. و مبادا خیال کنند که مبارزات انتخاباتی عبارت از این است که به دیگران بد بگویند و کارشکنی بکنند.»
بخشی از پیام رادیویی- تلویزیونی امام خمینی 23 بهمن 58 چندی پیش از اولین دوره مجلس شورای اسلامی با تاکید بر آزادی انتخاب مردم بیان شد. چون قانون اساسی تازه تدوین و تصویب شده بود؛ چیزی به نام قانون انتخابات مطرح نبود اما بهدلیل اینکه قصد برگزاری انتخابات مجلس در میان بود؛ گروهی از وزارت کشور مشغول تدوین قانون انتخابات شدند و در نهایت قانونی به تصویب شورای انقلاب رسید که بتوان بر اساس آن انتخابات مجلس را برگزار کنند.
این قانون ۱۸ بهمن ۵۸ منتشر شد و در پی برخی اعتراضها بند منطقهای شدن انتخابات لغو شد اما بند دیگری که مورد اعتراض برخی بود و بحث اکثریت مطلق آرا بود در نهایت باقی ماند. اگرچه در این انتخابات محدودیتی برای کاندیداتوری نبود اما در دوره دوم این انتخابات که 19 اردیبهشت برگزار شد با توجه به سخنان 17 اردیبهشت امام خمینی معیاری برای تعیین از طرف مردم به میان آمد؛ اگرچه بر نحوه کاندیداتوری تأثیری نداشت. در این انتخابات تنوع چهرهها و جریانهای سیاسی در انتخابات ایران تا به امروز بیسابقه بوده است.
انتخابات مجلس در 24 اسفندماه برگزار شد و 1900 کاندیدای نهایی برای 270 کرسی با هم رقابت کردند و 10 میلیون و 875 هزار و 969 نفر برابر با 52.14 درصد واجدان شرایط رأیدهندگی در آن مشارکت داشتند. سه گروه عمده ائتلاف بزرگ به رهبری آیتالله خامنهای، دفتر هماهنگی، همکاری مردم و رئیسجمهوری به سرپرستی ابوالحسن بنیصدر و گروه همنام به رهبری مهدی بازرگان بیشترین رأی را آوردند. ائتلاف بزرگ (جامعه روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان، نهضت زنان مسلمان، سازمان فجر اسلام، اتحادیه انجمنهای اسلامی شهرری و بنیاد الهادی) ۳۱ درصد کرسیها را بهدست آوردند. گروه همنام (نهضت آزادی) هفت درصد کرسیها را بهدست آوردند. دفتر هماهنگی همکاریهای مردم با رئیسجمهور (حامی ابوالحسن بنیصدر) ۱۲درصد این کرسیها را بهدست آورد. جبهه ملی سه درصد و حزب توده چهار درصد را بهدست آوردند و بقیه کرسیها یعنی 43 درصد به مستقلها رسید. در این میان جنبش مسلمانان مبارز و جنبش انقلاب مردم مسلمان ایران نیز بهصورت مشترک با سایر ائتلافها نمایندگانی در مجلس اول داشتند. مسعود رجوی، رهبر مجاهدین خلق از تهران (با ۵۳۰ هزار رأی) و ۲۹ کاندیدای دیگر مجاهدین از شهرستانها به مرحله دوم رسیدند اما هیچیک از آنها در دور دوم انتخاب نشدند.
این مجلس در تاریخ هفتم خردادماه 59 با ریاست سنی یدالله سحابی و نایبرئیسی مهدی بازرگان آغاز بهکار کرد و بعد از بررسی اعتبارنامهها و انتخاباتِ ریاست مجلس اکبر هاشمیرفسنجانی بهعنوان اولین رئیس مجلس انتخاب شد. نایبرئیسان سیدعلیاکبر پرورش، سیدمحمد موسویخوئینی، حبیبالله عسگراولادی، محمد یزدی، سیدمحمد خامنهای بودند. با توجه به ترکیب اعضا، میتوان مجلس اول را متنوعترین و سیاسیترین مجلس در طول حیات جمهوری اسلامی تا به امروز خواند.
منبع: هممیهن