2 سناریو از آینده برجام
به گزارش اقتصادنیوز، در میانه تلاشها برای آغاز رایزنیها جهت احیای برنامه جامع مشترک یا همان برجام، اخیرا ادعاهایی درباره غنیسازی ذرات اورانیوم بالای 60 درصد (83.7 درصد) مطرح شد و به تنشها میان ایران و غرب از یک طرف و ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی دامن زده است.
پیامدهای مثبت میزبانی ایران از گروسی
هرچند تهران برای نشان دادن حسن نیتش از بازرسان آژانس برای بررسی و نظارت تاسیسات خود دعوت کرد و همچنین میزبان رافائل گروسی - دبیرکل آژانس - بود؛ سفری که تا اندازهای از دامنه تنشها کاست و موجب شد نشست اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی در فضایی با تنش کمتر و در نهایت بدون صدور قطعنامه برگزار شود؛ قطعنامهای که میتوانست به واسطه واکنش متقابل ایران، دامنه و وزن اختلافها را پیچیدهتر و گستردهتر کند.
رمزگشایی از سنگ اندازی روسیه در مسیر احیای برجام
متغیرهای مداخلهگر در به سرانجام نرسیدن برجام
در حال حاضر، آینده رایزنیهای هستهای که از آوریل 2021 رقم خورد و در نهایت در سپتامبر به واسطه امتناع ایران و آمریکا جهت عقبنشینی از خطوط قرمز ترسیمیشان و همچنین به واسطه متغیرهای دیگر متوقف شد، در هالهای از ابهام قرار دارد و در باب پایان آن سناریوهای متفاوتی مطرح شده است؛
گروهی از مرگ برجام میگویند، گروهی عبارت برجام در کما را به کار برده و در نهایت برخی با امیدواری بیشتری از امکان احیای این توافق دم میزنند.
2 سناریوی پیش روی برجام
در همین راستا «هادی خسروشاهین»، تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با اکوایران فرضیهای متفاوت را مطرح کرد و از دو سناریوی احتمالی گفت: توافق موقت یا تصاعد تنش و بحران.
به گفته او برنامه جامع اقدام مشترک یکی از پروژههای مهم منطقهای دولت بایدن بود بهگونهای که پیش از آغاز ریاست جمهوریاش، تیمی متشکل از ایلان گلدنبرگ و همکارانش در مرکز امنیت آمریکای نوین مسئول تدوین سیاستی در ارتباط با برجام و معمای ایران در کمپین مبارزههای انتخاباتی رئیس جمهوری شدند و در نهایت گزارشی بالغ بر ۱۰ هزار کلمه را در اختیار جیک سالیوان، رئیس وقت کمپین مبارزه انتخاباتی قرار دادند.
با این همه، به گفته این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با آغاز ریاست جو بایدن در آمریکا، متغیرهای مداخلگری موجب شدند تا پروژه احیای برجام با تاخیر کلید بخورد.
خسروشاهین در پاسخ به این سوال که مرادش از متغیرهای مداخلهگر چه هستند؟ گفت که در فرایند احیای برجام، حتی پیش از آغاز رایزنیها موانع و محدودیتهای متعددی وجود داشت؛ اولین متغیر وضعیت پرآشوب حاکم بر سیاست داخلی آمریکا بود؛ وضعیتی متاثر از همهگیری ویروس کرونا و محدودیتهای حاصل از آنکه اقتصاد آمریکا را به شکلی منفی تحت تاثیر قرار داد. از همین رو بایدن در چهار ماه نخست ریاستش بر این بحران متمرکز شد.
به باور این تحلیلگر، دومین متغیر را باید در سیاست های داخلی و فعل و انفعال های منطقهای جستجو کرد؛ فعل و انفعال بازیگرانی که که برجام را براساس مختصاتی که در دوران ریاست باراک اوباما، رئیس جمهوری اسبق آمریکا تعریف شده بود، قبول نداشتند و از همین رو کارشکنیها در مسیر احیای این توافق را آغاز کردند که در این زمینه می توان به خرابکاریها در تاسیسات نطنز در دوران ریاست بنیامین نتانیاهو اشاره کرد.
چرا مسکو به یک مانع تبدیل شد؟
خسروشاهین در ادامه تاکید کرد؛ سومین متغیر به ارزیابی دولت آمریکا از مناسبات و تحولات داخلی در ایران بازمیگردد. با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری در ایران، ایالات متحده تصور میکرد اگر توافق با دولتی محافظهکار به سرانجام برسد، شاید پایداری و مسئولیت بیشتری داشته باشد.
او در ادامه خاطرنشان کرد که جنگ در اوکراین و تاثیر بسیار آن بر فرایند رایزنیها متغیر مداخلهگر دیگری محسوب می شود بالاخص آن که موجب شد تا نقش روسیه از دولت تسهیلگر به یک مانع در فرایند رایزنیها تبدیل شود.
این تحلیلگر در پاسخ به سوال اکوایران مبنی بر اینکه چگونه نبرد در اوکراین فرایند رایزنیهای برجامی را تحت تاثیر قرار داد و زمینه ساز توقف گفتوگوها شد، گفت که جنگ در اوکراین موجب شد که تفاهم حاکم میان قدرت های بزرگ در زمان اوباما از میان برود که این خود یک مانع جدی است.
علاوه بر آن به باور خسروشاهین تاثیرات محیطی که جنگ در اوکراین به جای گذاشت روابط نظامی ایران و روسها را عمیقتر کرد.
پشت پرده فعل و انفعالهای ریاض
از منظر خسروشاهین در کنار همکاریهای نزدیک ایران و روسیه در این بازه زمانی، ناآرامیها در ایران نیز متغیر مداخلهگر دیگری بود که ادراکهای آمریکا و غرب را در باب قوت و ضعف ایران تحت تاثیر قرار داد.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی بر این باور است که از میان متغیرهای مداخله گر، تنها یکی از یکی آنها یا حداکثر دو متغیر در آستانه حل و فصل شدن قرار دارند، یکی از آن مرتبط با عربستان است که البته نمی توان با قطعیت در باب آن سخن گفت.
او در پاسخ به چرایی عدم قطعیت که بدان اشاره دارد، خاطر نشان کرد با توجه به سیاست ها و فعل و انفعال های عربستان به عنوان قدرتی در منطقه و رقابت این کشور با تهران، ریاض ممکن است از طریق کانال های پنهان خود در ارتباط با برنامه هستهای ایران، واشنگتن را تحت فشار قرار دهد تا در پیشنویسی که جوزف بورل در اختیار ایران و آمریکا قرار داد، تغییراتی در راستای منافع سعودیها اعمال شود.
چرا غرب تمایلی به احیای برجام ندارد؟
خسروشاهین در پاسخ به پرسش دیگر اکوایران مبنی بر اینکه چرا امروز غرب و به طور مشخص ایالات متحده تمایل چندانی به احیای برجام نشان نمی دهند نیز گفت: به نظر می رسد در جریان رایزنی هایی که در دو سال گذشته با فراز و نشیب هایی جریان داشته و حالا متوقف شده، ادراک های آمریکایی ها و غربی ها به عنوان طرفین رایزنیهای برجامی درباره برنامه هستهای ایران دچار تغییراتی شده است. بدین معنا که غرب احساس می کند که با توجه به پیشرفت های حاصل شده در برنامه هستهای ایران، برجام برپایه تعهدات هستهای که برای ایران ایجاد می کرد مطلوبیت های متوازنی ندارد تا بدین طریق در برابر ان تعهدات مرتبط با رفع کلیه تحریم ها در ارتباط با موضوع هستهای و سایر مسائل در دستور کار قرار بگیرد.
به باور این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در چنین شرایطی فشار از جانب غرب بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزایش خواهد یافت تا نظارت های سختگیرانه تر اعمال شده و تعهدات پادمانی و فراپادمانی میان تهران و نهاد ناظر اتمی فراتر از توافق سال 2015 منعقد شود.
خسروشاهین در ادامه تاکید کرد که براساس آخرین گزارشی که مدیر کل آژانس منتشر کرده، این نهاد مدعی است که براساس تعهدات پادمانی و فراپادمانی توافق 2015 نمی تواند برنامه هستهای ایران را مورد راستی آزمایی قرار دهد و از همین رو نیاز به توافق های فراپادمانی بیشتری با تهران در این زمینه وجود دارد.این مقوله خود بر پیچیدگی های احیای برجام می افزاید.
گزینه مطلوب واشنگتن
هادی خسروشاهین در پاسخ به سوال دیگر اکوایران مبنی بر این که در شرایط کنونی گزینه مطلوب آمریکا چه خواهد بود، گفت که گزینه مطلوب واشنگتن آن است که ایران را به سوی توافق موقتی سوق دهد؛ توافقی که پلی باشد برای دستیابی به توافقی جدید یا توافقی به روز شده برجام آن هم برپایه پیشرفت های هستهای که ایران بعد از خروج دونالد ترامپ از برنامه جامع اقدام مشترک بدان دست یافته است.
این تحلیلگر حوزه سیاست خارجی در ادامه تایید کرد که رهبران آمریکا این مقوله را در دستور کار قرار خواهند داد آن هم به دو دلیل، نخست پیشرفت ها در برنامه هستهای ایران و دوم به واسطه آن که تاریخ انقضای بخش های مهمی از بندهای غروب و برخی از تعهدات ایران براساس برجام یا قطعنامه 2231 در پاییز 2023 و پاییز 2025 فرا می رسد، در پاییز 2025 غرب بالاخص آمریکا یکی از مهم ترین اهرم های فشار خود را که همانا مکانیسم ماشه یا اسنپ بک است را می تواند فعال کند. اما گزینه مطلوب آمریکا توافق موقت است که می تواند راه را برای توافق پایدارتر مهیا سازد.
سناریوهای محتمل درباره سرانجام برجام
او همچنین در پاسخ به سوال اکو ایران در باب این که آیا توافق موقت برای تهران پذیرفتنی هست یا نه، گفت توافق موقت در کوتاه مدت می تواند به نفع ایران هم باشد آن هم از این منظر که تهران بخش بزرگی از امکانات هستهای خود را براساس همین توافق می تواند در داخل و ذیل حاکمیت سرزمینی خود حفظ کند.اگر چنین سناریویی محقق شود، فضا برای کاهش تنش و توافق پایدارتر هموار می شود. هرچند برای آماده کردن فضا جهت توافق موقت، توافق های تاکتیکی نیز می توانند به مولفه هایی تسهیل کننده تبدیل شوند؛ توافق هایی چون تبادل زندانی ها میان تهران و واشنگتن.
او در پاسخ به این سوال که اگر توافق در باب توافق موقت حاصل نشود، سناریوی محتمل چه خواهد بود نیز خاطر نشان کرد اگر چنین اتفاقی رخ ندهد با لحاظ کردن متغیرها و همچنین تغییر ادارک طرفین برجام از یکدیگر و همچنین توافق تهران و ریاض این امکان فراهم می شود تا فضایی دو قطبی بر مذاکرات حاکم شود، چنین فضایی می تواند زمینه ساز تصاعد بحران بعد از ماه ژوئن گردد . در این میان اگر ایران و نهاد ناظر اتمی تا ماه سپتامبر نتوانند به توافق دست یابند احتمال افزایش تنش ها بالا است. اما در شرایط فعلی توافق های تاکتیکی، موردی و موضوعی قادرند فضا را برای مذاکرات نهایی هموار کنند. با حال به دلیل پیچیده شدن موضوع برنامه هستهای ایران و از دست رفتن قابلیت های هستهای چه از طرف ایران و غرب امکان تصاعد بحران در چند ماه آینده قابل تصور خواهد بود.