بازی خاورمیانه عوض میشود؟ /چرخش بزرگ در برابر بشار اسد
به گزارش اقتصادنیوز این خبر به رسمیت شناخته شدن پایان جنگ 12 ساله سوریه توسط اتحادیه عرب است، که شواهد آشکار برای آن دعوت رهبران عرب از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه برای پیوستن مجدد به این باشگاه است.
بنابر گزارش میدلایستآی، تغییر در سیاست بیش از یک سال است که در حال وقوع است و ماه گذشته شتاب گرفت. این امر آمریکا و دولتهای غربی را در موقعیتی سخت و بر سر یک دوراهی قرار داده است.
آیا آنها از رهبران عرب پیروی خواهند کرد و تصمیم میگیرند که تعامل با دولت سوریه بهترین راه برای کمک به بازسازی کشور و ایجاد شرایطی برای میلیونها پناهنده سوری است که به سلامت به خانه بازگردند؟ یا سعی میکنند از این اتفاق جلوگیری کنند؟
تا اینجا که نشانهها خوب نیست. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده تاکید کرد که آمریکا «هیچگونه عادی سازی» با سوریه را دنبال نخواهد کرد. واکنش در کنگره آمریکا حتی بدتر بوده است و لایحهای ارائه شده است که جلوی پایان یافتن تحریمهای موسوم به قانون سزار علیه سوریه در سال 2025 را میگیرد و آنها را تا سال 2032 تمدید میکند. این تحریمها هر سرمایه گذاری از هر کشوری را که در بازسازی زیرساختهای سوریه کمک کند، جریمه میکند.
تحت دولت دونالد ترامپ، ایالات متحده علناً آنچه را که باراک اوباما قبلاً به طور خصوصی پذیرفته بود، تائید کرد - اینکه در نتیجه مداخله نظامی روسیه در سال 2015، اسد سقوط نخواهد کرد.
با این وجود، ایالات متحده با انگیزههایی که کاملاً بوی بدبینی میدهند، تحریمهای ضد سوری را حفظ خواهد کرد و گروهی متشکل از 900 سرباز را در شمال شرقی سوریه در ائتلاف با نیروهای کرد سوریه نگه میدارد.
تغییرات عمده در سیاست عربستان
به گفته ویلیام روباک، دیپلمات آمریکایی که اخیراً با نیروهای آمریکایی در سوریه حضور داشته است، این سیاست منفی ایالات متحده در حال حاضر بعد اوکراینی دارد.
او هفته گذشته در وبینار موسسه کوئینسی گفت: «ایالات متحده میخواهد در سوریه بماند و نیروهایش را در آنجا نگه دارد تا اسد و پوتین را از هر نوع پیروزی محروم کند.»
جاشوا لندیس، استاد دانشگاه اوکلاهاما و کارشناس سوریه، در همین وبینار گفت: «هدف اصلی سیاست آمریکا این است که اجازه ندهد سوریه بازسازی شود. تحریمهای سزار به این دلیل طراحی شدهاند که به شرکتها و سرمایهگذاران خارجی اجازه ندهد شبکه برق را بازسازی کنند، مدارس را تعمیر کنند و دولت را بازسازی کنند. هدف آن ضعیف نگه داشتن اسد و آسیب رساندن به روسها و ایرانیها است.»
ده سال پیش، عربستان سعودی در حال تامین مالی و کمک به تسلیح مخالفان اسد بود. چرخش 180 درجه این کشور قابل توجه است.
تعامل مجدد با اسد سومین تغییر عمده سیاستگذاری است که محمد بن سلمان در ماههای اخیر رونمایی کرده است. اولین مورد تصمیم برای برقرای آتش بس در یمن و گفتگو با حوثیها بود. دوم از سر گیری روابط دیپلماتیک با ایران بود و اکنون سیاست جدیدی در قبال سوریه مطرح میشود. چیزی که به همان اندازه قابل توجه این است که سعودیها هدفگذاریهای ایالات متحده را به چالش میکشند و به طور مستقل تصمیم میگیرند.
در حالی که تغییر موضع عربستان محرک اصلی دعوت از اسد برای پیوستن مجدد به اتحادیه عرب بود، سایر کشورهای عربی، به ویژه اردن و لبنان، دلایل موجهی برای حمایت از این اقدام دارند.
اکنون که جنگ در سوریه تا حد زیادی پایان یافته است، آنها میخواهند بار اجتماعی و اقتصادی پناهندگانی که میزبانشان هستند را کاهش دهند و آنها را وادار به بازگشت به خانه کنند. این امر مستلزم نوعی عفو یا ضمانت از اسد است مبنی بر این که پناهندگان بازگشتی تحت تعقیب و آزار قرار نخواهند گرفت.
دولتهای عربی همچنین میخواهند از چشمانداز منابع مالی برای بازسازی به عنوان ابزار چانهزنی برای متقاعد کردن اسد برای پایان دادن به تولید قرصهای اعتیادآور کاپتاگون در سوریه استفاده کنند که به اردن، لبنان و عربستان سعودی قاچاق میشوند.
ملک عبدالله، پادشاه اردن در اوایل سال جاری طرح صلح خود را با شرایط مشابهی تبلیغ کرد.
خشم و ناامیدی
یک سوال بزرگ این است که آیا استراتژی جدید اتحادیه عرب توسط رئیس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان نیز اتخاذ میشود یا خیر، کسی که قبلاً در درخواستهایش برای خروج اسد بسیار جدی بود.
انتخاب مجدد پیروزمندانه او برای 5 سال دیگر باید به او کمک کند تا سیاست قدیمی را کنار بگذارد و دوباره با اسد ارتباط برقرار کند. روسها هر دو نفر را برای آشتی تحت فشار قرار دادهاند.
این امر مستلزم توافقی است که طی آن اردوغان نیروهای خود را از مناطق مرزی شمال شرق سوریه خارج میکند و ارتش سوریه در آنجا مستقر میشود. ترکها ابتدا برای بیرون راندن نیروهای کرد سوریه وارد این کشور شدند.
اگر اسد بخواهد تنشها را کاهش دهد و شاهد خروج ترکها باشد، باید علاوه بر اردوغان با کردهای سوریه نیز معامله کند. این ممکن است به معنای اعطای خودمختاری قابل توجهی به آنها باشد.
ایالات متحده به جای اینکه نیروهای خود را به صورت بی پایان در سوریه نگه دارد، چیزی که به نظر میرسد قصد دارد انجام دهد، واشنگتن باید کردها را به تعامل با دمشق به عنوان مقدمهای برای خروج ایالات متحده تشویق کند.
چرخش اتحادیه عرب در برابر اسد، یک تغییر دهنده بازی با ابعاد عظیم است. برای میلیونها سوری، این منبع ناامیدی بزرگ و همچنین خشم و یأس خواهد بود. آنها امیدوار بودند که جنبش اعتراضی که 12 سال پیش آغاز شد، اگر نگوییم تغییر کامل رژیم، اصلاحات دموکراتیک را به ارمغان بیاورد.
هنگامی که عناصر جنبش اسلحه به دست گرفتند و کشورهای خارجی شروع به حمایت از آنها کردند، بسیاری از مردم سوریه این سوال برایشان مطرح شد که آیا این یک اشتباه استراتژیک است. آنها میترسیدند که نظامی کردن قیام به نفع اسد باشد و همچنین سوریه را به میدان نبرد کشورهای خارجی تبدیل کند تا جنگهای نیابتی را برای اهداف خود انجام دهند. و ثابت شد که اینطور بود.
دوازده سال بعد، ترازنامه این جنگ وحشتناک است. شش میلیون سوری پناهنده هستند. شش میلیون دیگر در داخل کشور خود بیخانمان هستند. بیش از نیم میلیون نفر جان خود را از دست داده اند. شهرها و شهرکها ویران شده اند. هیچ چیز مثبتی حاصل نشده است.
با ا کور سوی امید در اوج ناامیدی؛ عادیسازی روابط با دمشق میتواند از رنج مردم سوریه بکاهد؟ ین حال اکنون کمرنگترین بارقه امید وجود دارد. اگر دولتهای اتحادیه عرب، با ثروت عظیم نفت و گاز خود، واقعاً مایل به کمک به بازسازی سوریه باشند و صرفاً میزبان اسد در نشستها نباشند، سرانجام فرصت آغازی جدید فراهم شده است.