سوغات نامیمون مودی برای هند؛ خبر خوب برای چین
به گزارش اقتصادنیوز ، دهلی نو میزبان هجدهمین اجلاس سالانه گروه بیست است؛ رویدادی که اهمیت دهلی نو در عرصه جهانی را پررنگ تر کرده است. نارندرا مودی، نخست وزیر هند سال گذشته، زمانی که کشورش رهبری این سازمان را بر عهده گرفت، گفت: تجربه ها، آموخته ها و الگوهای هند را در اختیار دیگر بازیگران قرار خواهیم داد. ماه اوت نیز تاکید کرد که هند در تلاش است تا زمینه ساز رشد فراگیر و همهجانبه جهان شودد. پیام دولت هند روشن بود: این کشور در حال تبدیل شدن به قدرت بزرگ تحت رهبری مودی است.در همین راستا فارن افرز مقاله ای منتشر کرده که در ادامه بدان پرداخته می شود.
رهبری که خود به تنش ها دامن می زند!
فارغ از تلاش های مودی برای تبدیل کردن هند به قدرت بزرگ جهانی، این کشور درگیر خشونت قومی است.ملی گراهای رادیکال بیش از 350 کلیسا را به آتش کشیده و 12 معبد را تخریب کرده اند. آنها بیش از 200 روستا را هم سوزانده اند.در نگاه اول، ممکن است به نظر برسد که خشونت قومی مانع بلندپروازی های سیاست خارجی مودی نخواهد شد. به هر حال، نخستوزیر در چهار ماه گذشته بدون اشاره به چنین چالش هایی به سراسر جهان سفر کرده است. زمانی که جو بایدن، زیر پای مودی فرش قرمز پهن کرد یا مکرون آغوشش را به رویش گشود، سوالی درباب چنین تبعیض هایی مطرح نشد.
اشتباه نکنید: خشونت های قومی هدف و چشم انداز مودی جهت تعریف هند بزرگ را تهدید می کند. به عنوان نمونه خشونت قومی در مانیپور، دولت هند را ناچار کرده تا هزاران نیرو را در این ایالت مستقر کند، این وضعیت هند را به لحاظ امنیتی در برابر چین در موضع ضعف قرار خواهد داد. این درگیری ها همچنین تلاشهای دهلی نو برای تبدیل شدن به یک بازیگر تاثیرگذار در آسیای جنوب شرقی را دشوار کرده و فرصتی را در اختیار گروه های جدایی طلب قرار خواهد داد. اگر رادیکال ها و جدایی طلبان شورش کنند، دهلی نو درگیر چالش های جدی خواهد شد.دلایل اندکی وجود دارد که با توسل بدان ها تصور کنیم تنشها تحت رهبری مودی کاهش خواهد یافت، بالاخص آن که نخست وزیر یکی از حامیان طبقه بندی مردمان هند به شهروندان درجه یک یا دو سه هست. گزاره ای که به خشونت و ناآرامی ها دامن می زند.
گسل هایی که عمیق تر می شود
حامیان مودی براین باورند که نخست وزیر هند را به یک ابرقدرت جدید تبدیل می کند. سوبرامانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند ماه ژوئن گفت که مودی از بسیاری جهات هند را در عرصه جهانی مطرح کرده و این مقوله تاثیر زیادی بر جامعه بین المللی خواهد داشت. رسانه های انعطاف پذیر این کشور نیز اعلام کرده اند که مودی ویشواگورو است: معلم و راهنمای جهان. اما وقایع مانیپور نشان میدهد که تا زمانی که مودی در راس کار است، هند شانس کمی برای تبدیل شدن به یک رهبر جهانی دارد. قدرتهای بزرگ باید باثبات باشند، اما سیاستهای حزب حاکم صرفا گسل ها و شکاف ها را عمیق تر خواهد کرد و ظرفیت دولت را کاهش خواهد داد.مودی پس از پیروزی در انتخابات سال 2019، به سرعت جامو و کشمیر، ایالات با اکثریت مسلمان هند را از حمایت های مندرج در قانون اساسی محروم و آنها را به دو قسمت تقسیم کرد و در اختیار دولت فدرال قرار داد. مودی با پیش بینی ناآرامی های گسترده، تعداد زیادی از نیروها را در منطقه ای که پیشتر نظامی شده بود مستقر و اینترنت منطقه را قطع کرد.
این پاسخ وحشیانه بود و پیامی را برای سایر گروه ها ارسال کرد.این سیاست شامل کوکی ها نیز می شود که اکنون در خطر از دست دادن حقوقشان هستند. آوریل 2023، دادگاه عالی ایالتی حکم داد که دولت ایالتی باید پاسخ دهد که آیا مییتیها باید به مجموعهای از امتیازات اعطا شده به کوکیها چون مشاغل رزرو شده، صندلیهای دانشگاهی و توانایی خرید زمین در مناطق تپهای مانیپور دسترسی داشته باشند یا خیر. این تصمیم که توسط کوکی ها و سایر جوامع قبیله ای محکوم شد، ناآرامی های را کلید زد. خیلی زود درگیری ها به خونریزی های سازمان یافته تبدیل شد. مناطق با اکثریت میتی در دره ایمفال مانیپور از تمام قومیتهای کوکی پاکسازی شد. در پاسخ، کوکی ها خانواده های میتی را هدف قرار دادند.
قشون کشی در میانه تنش مرزی
کوکی ها یک گروه قومی منزوی نیستند. آنها به شبکه گسترده ای از قبایل تعلق دارند که در مانیپور و دو کشور همسایه هند: بنگلادش و میانمار زندگی می کنند. در نتیجه، ده ها هزار خانواده کوکی به این حوزه های قضایی گریخته اند و درگیری مانیپور را به یک موضوع منطقه ای تبدیل کرده اند.مهاجرت و خشونت استراتژی مودی را تضعیف کرده است. به عنوان مثال، تحت سیاست "اقدام شرقی" مودی، هند در تلاش است تا زیرساخت هایی ایجاد کند که ایالت های دورافتاده شمال شرقی هند را به کشورهای آسیای جنوب شرقی متصل کند. اما بی ثباتی حاکم اجرای این پروژه های بلندپروازانه را به تاخیر انداخته است. بنابراین تلاش هند جهت نفوذ بیشتر در آسیای جنوب شرقی متوقف شده، آن هم در شرایطی که چین برای ابتکار عمل جاده و کمربند بسیار هزینه می کند.
طبیعتا خشونت مانیپور رقابت دهلی نو با پکن را دشوارتر کرده است. در طول 40 ماه گذشته، ارتش چین و هند در بن بست های مرزی پرچالش و گاهی مرگبار محبوس شده اند، زیرا چین در تلاش برای تصرف قلمرو هیمالیا است. در نتیجه، حفاظت از مرزهای هند به یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی دهلی نو تبدیل شده است. اما برای فرستادن نیروها به مانیپور، دولت فدرال مجبور شد یک لشکر کوهستانی کامل متشکل از 15 هزار سرباز را از مرز چین و هند دور کند و وضعیت دفاعی هند را تضعیف کند.چین ممکن است از ضعف شرایط مرزی هند استفاده نکند. پکن اولویت ها و مسائل امنیتی خاص خود را دارد. اما حتی اگر درگیری در مانیپور به طور مستقیم به چین کمک نکند،خشونت ها موقعیت بین المللی هند را تنزل خواهد داد.
سکوت مودی پس از 78 روز شکسته شد، زمانی که تمام 36 ثانیه را صرف انتقاد از خشونت کرد. درباره سکوت مودی چند دلیل وجود دارد، نخست موقعیت مکانی مانیپور است. این ایالت که در گوشه شمال شرقی هند قرار دارد، به عنوان سرزمینی دور دیده می شود که به سختی از نظر روانی، فیزیکی و اکنون دیجیتالی به کشور متصل است. مورد دیگر این است که مانیپور خانه تنها سه میلیون نفر است، بخش کوچکی از جمعیت 1.4 میلیاردی هند، و بنابراین رسانه های دوستدار حزب حاکم به راحتی می توانند سیاست های آن را نادیده بگیرند. . باور مودی به سرکوب معترضان با توسل به خشونت است.اما توضیح نهایی برای سکوت نخست وزیر دلهرهآورتر است: مودی نمیتواند آنچه را که اتفاق میافتد محکوم کند، زیرا تضاد تضعیفکننده بین پروژه ایدئولوژیک و دیدگاهش برای هند قدرتمند آشکار می شود. در درازمدت، پروژه مودی به اقتدار و اعتبار دولت هند آسیب وارد خواهد کرداین کشور در نهایت میتواند با چیزی که نیاپل، نویسنده بریتانیایی آن را «یک میلیون شورش» نامیده، مقابله کند. گروه های قومی مختلف شمال شرق ممکن است رویاروی هم قرار بگیرند و ایالت های جنوبی که زبان ها و هویت های متمایز خود را دارند، آزادی های بیشتری را از دهلی نو مطالبه کنند. کشمیر و پنجاب - که اکثریت هندو ندارند - خشونت و شورش های فرقه ای دوباره را تجربه کنند.