رونمایی از پلن صلح برای غزه/ بمب خاورمیانه خنثی می شود؟
ّبه گزارش اقتصادنیوز، شواهد نشان می دهد «فرایند صلح» بین اسرائیلیها و فلسطینیها مدتها پیش پایان یافته. با این حال، فقدان خشونت در مقیاس وسیع، توهم ثبات را ایجاد کرد.از همین رو حمله حماس به اسرائیل بسیاری را شوکه کرد.
پس لرزه های عملیات زمینی در غزه
در سه هفته گذشته تلفات جانی بسیاری بر اسرائیل و فلسطین تحمیل شد، آمار کشته ها در روز اول جنگ بیشتر از انتفاضه دوم بود، رخدادی که بیش از پنج سال به طول انجامید. بدتر از آن، به نظر می رسد که اگر اسرائیل به هدف اعلام شده ( ادعایی اش) یعنی پایان دادن به قدرت و نابودی زیر ساخت های حیاتی حماس دست نیابد، احتمالا هزاران غیرنظامی فلسطینی کشته خواهند شد. به باور تحلیلگران، در چنین شرایطی اولویت نخست باید توقف حرکت به سمت پرتگاه باشد. با این حال، به نظر نمی رسد اسرائیل تمایلی به گفتگو در مورد آتش بس داشته باشد. حتی دولت بایدن تمایلی به فشار بر اسرائیلی ها جهت بررسی این گزینه ندارد. در عوض، ایالات متحده صرفا از اسرائیل خواسته تا حمله زمینی به غزه را تا آزادی گروگانهای به تاخیر بیندازد.
حمله زمینی اسرائیل به غزه، تلفات انسانی بسیاری را برجای خواهد گذاشت، علاوه بر این، خطر وقوع درگیری منطقهای را گسترده تر کرده و به طور بالقوه زمینه ساز بی ثباتی داخلی در بسیاری از کشورهای عرب خواهد شد. حمله اسرائیل به غزه همچنین تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) را که در حال حاضر آسیب پذیر است، به واسطه افزایش خشم در کرانه باختری به خطر خواهد انداخت. حال آنگونه که فارن افرز نوشته، شاید آزادی غیرنظامیان اسرائیلی بتواند فضای کافی را برای دیپلماسی عربی و بینالمللی فراهم کند. در چنین شرایطی در باب یک موضوع تردید وجود دارد، آن این که که تشکیلات خودگردان، آنگونه که در حال حاضر پیکربندی شده ، بخواهد مسئولیت اداره غزه را پس از انجام یک حمله مرگبار و مخرب اسرائیل به عهده بگیرد. حتی اگر تشکیلات خودگردان به دنبال چنین نقشی باشد، قادر به ایفای آن نیست کند، بالاخص آن که مشروعیت تشکیلات پیش از جنگ کاهش یافته و حالا از دست رفته است.
تنها یک گزینه روی میز است؟
به ادعای فارن افرز، شاید تشکیلات خودگردان به درستی پیکربندی شده بهترین گزینه برای روز بعد باشد و زمینه را برای ایجاد تلاش منطقه ای تحت حمایت بین المللی برای پایان دادن به اشغالگری اسرائیل در چارچوبی فراهم کند.تشکیلات خودگردان در سال 1994 به عنوان یک نهاد حکومتی انتقالی در کرانه باختری و غزه بر اساس توافقنامه اسلو که سازمان آزادیبخش فلسطین به نمایندگی از مردم فلسطین منعقد کرد، ایجاد شد. اما این نهاد از فرسایش مشروعیت ناشی از شکست چارچوب اسلو در عمل، رنج می برد. سرخوردگی تدریجی از عملی بودن این هدف و افزایش همزمان حمایت از مقاومت، همانطور که حماس و سایر جنبشهای سیاسی مخالف پیمان اسلو بدان تعهد داشتند، به این فرسایش کمک کرده و اعتبار چنین نهادی را زیر سوال برده است. کنار گذاشتن طیف وسیعی از جناحهای سیاسی فلسطینی و جهتگیریهای سیاسی، همراه با سوء مدیریت مزمن توسط مقامات، باعث شده که این نهاد جایگاه پایینی میان فلسطینیها داشته باشند.
حال به نوشته فارن افرز، پیکر بندی تازه تشکلات خودگردان باید به گونه ای باشد که تمامی جناح ها و نیروهای سیاسی اصلی چون حماس و جهاد اسلامی فلسطین را در بر گیرد. حماس در آخرین انتخابات پارلمانی که سال 2006 در اراضی فلسطین برگزار شد، اکثریت مطلق را به دست آورد، و اگرچه از آن زمان تاکنون چنین انتخاباتی برگزار نشده، نظرسنجی ها نشان می دهد که حماس همچنان از حمایت عمومی قابل توجهی برخوردار است. علاوه بر این، غیرممکن است که ببینیم در صورتی که حماس و جناحهایی با جهتگیری مشابه حضور نداشته باشند، چگونه سازمان آزادیبخش فلسطین میتواند به فعالیت خود ادامه دهد.در این میان آنچه اولویت دارد آن است که اسرائیل به طور رسمی حق فلسطینی ها برای داشتن یک کشور مستقل در سرزمینی که اسرائیل از سال 1967 اشغال کرده را به رسمیت بشناسد. چنین راه حلی فارغ از پیچیدگی های حاکم و درگیری های جناح های مختلف سیاسی، شاید آخزین گزینه برای تحقق صلح باشد.