بازی پر هزینه بایدن با کارت اسرائیل/ واشنگتن خاورمیانه را بر لب پرتگاه قرار داد!
به گزارش اقتصادنیوز، حمله حماس به اسرائیل، احتمالا برای استراتژی ایالات متحده در خاورمیانه سخت ترین چالش است. حملات تل آویو به نوار غزه و تلفات هنگفتی که به جای مانده - به گفته وزارت بهداشت غزه بیش از 12 هزار فلسطینی در نتیجه این حملات جان باخته اند – موجی از احساسات ضدآمریکایی در سراسر منطقه را برانگیخت و موجب گشت تا گروه های حامی ایران اهداف واشنگتن در سوریه و عراق را هدف قرار دهند. چگونگی مدیریت فعل و انفعال های اسرائیل، متحد نزدیک ایالات متحده توسط جو بایدن و دولتش، و همچنین بازتاب گسترده ژئوپلیتیکی جنگ، پیامدهای گسترده ای برای ثبات منطقه و همچنین توانایی واشنگتن جهت مقابله با مخالفانش در خاورمیانه و سایر جغرافیاهای دیگر را به همراه خواهد داشت.در همین راستا نشریه فارن افرز یادداشتی منتشر کرده و در چارچوبش ضمن اشاره به پس لرزه های جنگ غزه برای واشنگتن در خاورمیانه بر این مقوله تاکید دارد که حضور نظامی آمریکا صرفا زمینه ساز تشدید تنش ها خواهد شد. اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
بازگشتی پر هزینه
طبیعتا تهدیدها بالاست، ارسال تجیهزات و ناوهای نظامی آمریکا به منطقه گویای همه واقعیت است، طی یک ماه گذشته، ابزارهای نظامی چون ناوهای هواپیمابر، هواپیماهای جنگنده، بیش از هزار سربازو استقرار سامانههای دفاع هوایی اضافی برای حراست از شرکای عرب مانند کویت، عربستان و امارات در خاورمیانه مستقر شده اند.به باور ناظران، واشنگتن با گسترش حضور نظامی خود در خاورمیانه، ممکن است تنشهای منطقهای را تشدید و خطر و هزینههای اشتباه محاسباتی را افزایش دهد - و در نتیجه ناخواسته همان درگیری را تحریک کند که به شدت از آن اجتناب میکند.تزریق سخت افزارها و استقرار پرسنل نظامی توسط واشنگتن نیز می تواند آمریکا را درگیر تعهدات امنیتی بی پایان کند؛ همان تعهداتی که واشنگتن تا همین اواخر تلاش می کرد از آن خارج شود.
به ادعای ناظران، بعد از آن که نیروهای آمریکایی خروج از افغانستان را به پایان رسانده و حضور نظامی شان در عراق را کاهش دادند، رویکرد امنیتی ایالات متحده برای خاورمیانه براساس نرخ دلار و تلفات جانی پرهزینه بود. حالا با بازگشت ایالات متحده به خاورمیانه، دخالت نظامی عمیق این کشور در منطقه میتواند فراتر از پایان بحران کنونی ادامه یافته و در دراز مدت شکافهای حاکم بر اقیانوس هند و آرام را عمیق تر کند. فارن افرز نوشته، براساس این سناریو، بسیاری از پلن های دولت بایدن برای چرخش به سمت اقیانوس هند و اقیانوس آرام جهت مقابله با چین لغو میشود و عرصههای استراتژیک کلیدی مانند تایوان در برابر تهاجم چین آسیبپذیرتر.شواهد نشان می دهد دولت بایدن تمایلی برای تعدیل اهداف و استراتژی ایالات متحده در کوتاه مدت یا بلندمدت ندارد و در عوض، به رویکرد امنیتی شده مبتنی بر استقرار نظامی هرچه بیشتر و عادی سازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی به عنوان پایه و اساس بلوک امنیتی جدید به رهبری خود در خاورمیانه متعهد شده است.
واکنشی غیر معمول
واکنش ایالات متحده به بحران کنونی سریع و گسترده بوده است. بلافاصله پس از حملات حماس، بایدن به دو گروه ناو هواپیمابر - نیروی دریایی که هر کدام هفت هزار 500 پرسنل داشتند را راهی دریای مدیترانه و دریای سرخ کرد و یک زیردریایی با قابلیت حمل اتمی کلاس اوهایو را به منطقه فرستاد. جنگنده های پیشرفته این کشور نیز در منطقه مستقر شدند. علاوه بر این، ایالات متحده گردان های پدافند هوایی پاتریوت را به شرکای قدیمی منطقه ای از جمله عراق، اردن، کویت و عربستان سعودی فرستاده و حداقل یک سامانه دفاعی منطقه ای ترمینال ارتفاع بالا را در منطقه مستقر کرده است. چنین حضوری گسترده در خاورمیانه برای اولین بار از زمان حمله ایالات متحده به افغانستان در سال 2001 رخ داد.
علاوه بر این، پس از 7 اکتبر، بایدن درخواستی برای دریافت 14.3 دلار به کنگره ارائه کرد. یک میلیارد بسته تسلیحاتی اضطراری به اسرائیل - درخواستی که نه به دلیل عدم حمایت از اسرائیل بلکه به دلیل ناکارآمدی سیاسی ایالات متحده در هاله ای از ابهام باقی مانده است.ماهیت این واکنش، بالاخص با توجه به شهرت بایدن جهت تصمیم گیری مشورتی و گاهی تند، برجسته است. همچنین با رویکرد واشنگتن در باب جنگ اوکراین در تضاد شدیدی قرار دارد. آمریکا در ارائه کمک تسلیحاتی به اوکراین شفاف عمل کرد، اما انتقال بدون قید و شرط سلاح به اسرائیل به صورت مخفیانه انجام شده، گزاره ای که کنگره را حیرات زده و زمینه ساز استعفای یکی از مقامات وزارت خارجه به نام جاش پل شد؛ همانی که با انتشار بیانیه ای تاکید کرد که مقیاس حمایت واشنگتن از اسرائیل «به نفع بلندمدت آمریکا نبود».
قمار بایدن
با این حال، از آنجایی که دولت بایدن ارسال تسلیحات و نیروهای اضافی ایالات متحده به خاورمیانه را دو برابر کرده است، سه مولفه تشدید، واکنش منفی، و کشش بیش از حد این بازیگر را تهدید می کند.نخست، به نظر می رسد حضور نظامی آمریکا بیش از آن که زمینه ساز جلوگیری از افزایش تنش شود، منجر به ایجاد مارپیچ افزایشی گردد. از 7 اکتبر، حملات نیروهای حامی ایران به پایگاه های نظامی ایالات متحده مستقر در عراق و سوریه افزایش یافته، ناظران می گویند، در شرایطی که خطوط قرمز هر یک از طرفین نامشخص است، افزایش حضور نظامی ایالات متحده در منطقه خطر اشتباه محاسباتی و تحریک را افزایش می دهد.
استقرار جنگده های نظامی ایالات متحده صرفا به دلیل واکنش مخالفان آمریکا چالش برانگیز نیست. این مقوله می تواند روابط واشنگتن با متحدان و شرکای کلیدی آمریکا مانند مصر، اردن، امارات را تضعیف کند. واشنگتن مدتهاست که بر ارائه تضمینهای امنیتی و کمکهای نظامی به عنوان هسته اصلی تعامل خود در خاورمیانه متکی بوده است. اما با بدتر شدن بحران بشردوستانه در غزه، امواج ضدآمریکایی سراسر جهان عرب را فراگرفته، و اختلاف واقعی بین دولتهای عربی و واشنگتن بدر این باره، خطر تخریب بستر همکاری امنیتی آمریکا و اعراب را به همراه دارد.