از اوکراین تا شام؛ ناقوس جنگ جهانی سوم به صدا در آمد؟/ پیوند تهران، مسکو و پکن در دومینوی جنگها
به گزارش اقتصادنیوز، وال استریت ژورنال با انتشار گزارشی مدعی شد، با نزدیک شدن شورشیان به دمشق، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، سقوط بشار اسد، متحد اصلی عرب مسکو را رد کرد و آن را بخشی کوچک از مبارزه سراسری در جهان قلمداد کرد.
لاوروف مدعی شد که غرب به هژمونی رو به زوال آمریکا چسبیده اما به طور اجتناب ناپذیری در حال از دست دادن جایگاه خود در برابر «جهان آزاد» است. او در کنفرانسی در قطر خاطرنشان کرد: «مبارزه این دو جهان در جریان است؛ یکی به تدریج از بین میرود و دیگری در حال ظهور است اما بدون درگیری پیش نمیرود».
به ادعای این نشریه، اگرچه رهبران غرب ممکن است تلاش لاوروف برای کماهمیت جلوه دادن شکست ژئوپلیتیک مسکو در سوریه را به سخره بگیرند، اما با دیدگاهش مبنی بر این که جهان به طور فزایندهای به دو اردوگاه رقیب تقسیم شده، موافق هستند.
با گذشت نزدیک به سه سال از جنگ روسیه با اوکراین، شعلهور شدن جنگ در جبهههای متعدد خاورمیانه و ایجاد تنشها در شرق آسیا، -درگیریهایی که زمانی تصور میشد که ارتباطی با هم ندارند،- به نظر میرسد صحنههای آغازین جنگ جهانی سوم، ادغام شدهاند.
جبههای واحد علیه غرب
وال استریت ژورنال در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، یان لیپاوسکی، وزیر امور خارجه چک گفته بود: «امروز شاهد رویارویی جهانی هستیم. خشونتی که در حال حاضر در جهان رخ میدهد، یک چیز را ثابت میکند؛ ما دیگر شاهد درگیریهایی جدا از هم نیستیم که بتوان به شکلی جداگانه با آن روبه رو شد».
او در ادامه افزود: «تلاشی مشترک برای از بین بردن نظم بینالمللی وجود دارد و ما باید هر کاری برای جلوگیری از آن انجام دهیم.»
وزیر امور خارجه چک در انتها گفت: «ورود نیروهای کره شمالی برای جنگ برای روسیه با اوکراین، این ارتباط را روشن کرده است.»
به ادعای وال اتریت ژورنال، درست یک دهه پیش، روسیه و چین با ایالات متحده و متحدان غربی برای متوقف کردن ایران و کره شمالی همکاری داشتند و به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره برنامه هستهای تهران در سال 2015 و تحریمها علیه پیونگ یانگ در سال 2017 رای دادند. اما امروز شاهد هستیم که روسیه و چین با کره شمالی و ایران به واسطه درگیریهای جداگانه با غرب همصدا شدهاند.
این نشریه در ادامه مدعی شد، نقطه عطف مشارکت نزدیکتر میان این حکومتها در سال 2014 اتفاق افتاد، زمانی که غرب به بهانه حمله روسیه به اوکراین با توسل به تحریمهای محدود به کنش مسکو پاسخ داد و پوتین را متقاعد کرد که دموکراسیها ضعیف هستند. سال بعد، روسیه و ایران در سوریه هم صدا شدند تا مانع از فروپاشی دولت وقت شوند، همزمان روسیه که از دسترسی به برخی فناوریهای غربی محروم شده بود، به طور فزایندهای به چین وابسته شد.
پیوندهای میان این چهار کشور با حمله سال 2022 روسیه به اوکراین مستحکم شد - جنگی که مسکو با حمایت چین، کره شمالی و ایران بدان ورود کرد.- وتوی روسیه در مارس گذشته اساساً به اجرای تحریمهای سازمان ملل علیه کره شمالی پایان داد؛ تحریمهایی که مسکو زمانی بدان رای مثبت داده بود و دو کشور ماهها بعد یک معاهده دفاعی متقابل را امضا کردند. همکاری روسیه با ایران نیز راهبردیتر شد و مسکو و تهران سنگ تمام گذاشتند روی یک معاهده «جامع» که شامل همکاریهای دفاعی است.
درباره جنگهای دومینوار
به ادعای وال استریت ژورنال، با کم رنگ شدن مخالفت خوانیهای سیاسی و نگرانیها در مورد واکنش غرب، اعضای این محور فناوریهای نظامی پیچیدهشان را برای پر کردن شکافهای موجود در قابلیتهای استراتژیک با یکدیگر به اشتراک گذاشتند -رویکردی که به ادعای این نشریه موجب شد تا هر یک از آنها را به دشمن خطرناکتری برای غرب در تبدیل شوند.-
وانگ هویائو، رئیس مرکز چین و اندیشکده جهانیسازی در پکن و مشاور سابق دولت چین، در این باره ادعا کرد: «رقابت قدرتهای بزرگ سرعت گرفته و جهان را چند پاره کرده است. ما احتمالاً در آستانه جنگ جهانی سوم هستیم. شما در کنار پس لرزههای جنگ روسیه و اوکراین، جنگ غزه را نظارهگر هستید، سوریه نیز دومینوی دیگر است. ما باید واقعا مراقب باشیم که دومینوهای بیشتری نداشته باشیم».
امروز، روسیه و چین قدرتهای تجدیدنظرطلبی هستند که رویای افتخارات امپریالیستی گذشته را در سر میپرورانند و به دنبال ایجاد یا احیای حوزههای نفوذ خود و جبران آنچه بهعنوان بیعدالتیهای تاریخی تلقی میشوند، -مانند از دست دادن اوکراین یا تایوان،- هستند.
به ادعای این نشریه، برای این محور و حامیانش از ونزوئلا تا بلاروس، به اصطلاح «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» صرفاً ابزاری برای پنهان کردن سلطه آمریکاست. آنها معتقدند که عقب نشینی از نفوذ سیاسی و اقتصادی غرب و هنجارهای ترویج شده توسط غرب مانند لیبرال دموکراسی، با توجه به کاهش سهم دموکراسیهای غربی در اقتصاد و جمعیت جهانی، طبیعی است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب، که در 20 ژانویه به قدرت میرسد، قول داده برای پایان دادن به جنگ در اوکراین مذاکره کند و "صلح از طریق قدرت" را در سایر نقاط جهان تحمیل و رقبایی مانند چین را بازدارد. با این حال، اولین بار تلاش ترامپ برای دستیابی به توافق با کره شمالی با شکست مواجه شد و مطمئن نیست که بتواند زمینههای مشترکی با مسکو پیدا کند.
همزمان متحدان آمریکا در اروپا به طور فزایندهای نگران هستند که تلاش ترامپ برای دستیابی به یک معامله بزرگ با روسیه به بهای امنیتشان تمام شود. شرکای آمریکا همچنین نگران تعرفههایی هستند که میتواند به اقتصاد آنها آسیب جدی وارد کند.
شی جین پینگ، رهبر چین، در دیدار اکتبر خود با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در شهر کازان روسیه، بر فروپاشی نظام بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم تاکید کرد. شی گفت: جهان امروز با دگرگونیهای مهمی مواجه است که در یک قرن گذشته دیده نشده است.
این اجلاس با حضور بسیاری از رهبران جهان و دبیر کل سازمان ملل متحد، نشان داد که سیاست انزوای کرملین شکست خورده است. همزمان برخی از هنجارهای اعمال شده در طول جنگ سرد شکسته شدهاند و قلمرو یک قدرت جهانی با موشک@های ارائه شده توسط بازیگر دیگری مورد اصابت قرار میگیرد.
اوکراین در ماههای اخیر بارها با موشکهای آمریکایی «اتاکمس» به تأسیسات نظامی در داخل روسیه حمله و کنش نظامی مسکو را دفع کرد. از سال 2022، پوتین به باجگیری هستهای متوسل شده تا ایالات متحده و متحدانش را بترساند. همزمان عوامل روس درگیر یک کارزاری در سراسر اروپا هستند که به سرعت در حال گسترش است و به صنایع نظامی و زیرساختهای ارتباطی حمله میکنند.
جیمز آپاتورای، دستیار دبیرکل ناتو در امور نوآوری، ترکیبی و سایبری در این باره گفت: «حملات بیثباتکننده روسیه در داخل کشورهای ناتو - از جمله خرابکاری، توطئه برای ترور و تنش آفرینی - در سطحی است که حداقل از پایان جنگ سرد هرگز شاهد آن نبودهایم».
همزمان تهدید به استفاده از ابزارهای جدید، مانند حملات سایبری و باج افزارها، برای ایجاد اختلال موثرتر شدهاند.
عصر تازه رویارویی
علیرغم این تشدید تنشها، قدرتهای بزرگ حداقل هنوز رویاروی هم قرار نگرفتهاند. از همین رو میتوان گفت به جای استفاده از عبارت جنگ جهانی، باید از عبارت جنگ نیابتی استفاده کرد.
به ادعای وال استریت ژورنال، سقوط بشار اسد در سوریه نشان داد که جبهههای مختلف درگیری تا چه حد به هم مرتبط شدهاند. در سال 2015، روسیه در جنگ داخلی سوریه برای نجات این بازیگر مداخله نظامی کرد. این بار، روسها به دلیل شکستهای خود در اوکراین ضعیفتر از آن بودند تا بتوانند نیرویی را جمعآوری کرده و حمله غافلگیرانه شورشیان سوری را دفع کنند.
ایران و متحدانش نیز نتوانستند به اسد کمک کنند، زیرا بر رویارویی با اسرائیل متمرکز هستند. اکنون آینده پایگاههای دریایی و هوایی روسیه در سوریه، که برای عملیات نظامی روسیه در چندین کشور آفریقایی ضروری هستند، در بهترین حالت نامشخص است. در این میان حمایت چین از روسیه برای مسکو با اهمیتتر است. نوری تورکل، یکی از اعضای ارشد موسسه هادسون در این باره گفت: «چین هم به اقتصاد روسیه و هم به بازسازی ارتش این کشور کمک کرد؛ ارتشی که به دلیل پشتیبانی تکنولوژیکی چین روز به روز پیشرفتهتر میشود.
مقامات آمریکایی تخمین میزنند که در حال حاضر حدود 90 درصد نیمه هادیها و 70 درصد ماشین آلات مورد استفاده صنایع نظامی روسیه از چین میآیند. به باور آنها تاکنون، پکن از عرضه مستقیم سلاحهای کشنده خودداری کرده است، اگرچه مقادیر زیادی کالاهای با کاربرد دوگانه را ارسال میکند.
همزمان ژانگ وی وی، مدیر مؤسسه چین در دانشگاه فودان در شانگهای، استدلال کرد که پکن و مسکو در واکنش تدافعی به خصومت آمریکا همصدا شدهاند. به بیانی دیگر سیاست جنگ طلبانه آمریکا در قبال روسیه و چین، این دو بازیگر را به یکدیگر نزدیکتر کرده است.
سید امامیان، یکی از بنیانگذاران اندیشکده حاکمیت و سیاست در تهران، نیز براین باور است که همین منطق در مورد ایران نیز صادق است. وی گفت: مجموعه نظامی-امنیتی در واشنگتن از نظر استراتژیک بر مهار و تا حدی منزوی کردن سه قدرت مهم چین، روسیه و ایران متمرکز است. در مقابل سه کشور باور دارند که برای مهار تهدیدهای ناتو و نهادهای امنیتی و نظامی ایالات متحده به همکاری نیاز دارند.
اندرو شیرر، رئیس اطلاعات ملی استرالیا گفت: این واقعیت که روسیه، چین، ایران و کره شمالی دارای سیستمها و ایدئولوژیهای سیاسی متفاوتی هستند و قادر به تعریف ائتلاف رسمی مانند ناتو نخواهند بود، غرب را راضی میکند.
او ماه گذشته در سخنانی در مجمع بینالمللی امنیت هالیفاکس در کانادا هشدار داد: «ما بزرگی این محور نوظهور و تأثیر استراتژیک آن را دست کم گرفتهایم. ما در دام این گروه گرفتار شدیم و نتوانستیم مقیاس جاهطلبیهای استراتژیک آنها را لحاظ کنیم».
در واقع، برنامهریزان غربی این واقعیت ساده را در نظر نگرفته بودند که راهآهنی از پیونگ یانگ تا مرز روسیه با اوکراین امتداد دارد و امکان انتقال نیروها، توپخانه، موشک و مهمات کره شمالی به اعماق اروپا را فراهم میکند.
شیرر خاطرنشان کرد که قدرتهای محور در طول جنگ جهانی دوم - آلمان نازی، ایتالیا و ژاپن - نیز در مورد موضوعات کلیدی اختلاف نظر داشتند. به عنوان مثال، ژاپن به سان هیتلر خواهان نابودی یهودیان نبود و به حمله علیه اتحاد جماهیر شوروی نپیوست. با این حال، این کشورها برای رویارویی با تهدیدهای غربی همصدا شدهاند.
در حالی که چین قدرت نظامی خود را تقویت میکند، ایالات متحده برای ارائه سلاح به شرکای خود در اوکراین و خاورمیانه به سختی تحت فشار است. سفارشات برای تایوان به تاخیر افتاده است. اگرچه تولیدات نظامی ایالات متحده پس از تهاجم سال 2022 به اوکراین افزایش یافت، اما این رشد نسبت به هزینه سریع مهمات بسیار عقب بود و بر محصولات خاصی مانند گلولههای توپخانه 155 میلی متری متمرکز شد.
رابرت گرین وی، مدیر مرکز امنیت ملی آلیسون در بنیاد هریتیج و یکی از مقامات ارشد سابق کاخ سفید ترامپ، گفت: «ما به هیچ وجه، از نقطه نظر صنعتی، برای رقابت موثر بدون تغییرات رادیکال آماده نیستیم. ما باید در درجه اول به ظرفیت و تولید صنعتی به عنوان تابعی از امنیت ملی نگاه کنیم».
در گزارشی که در ماه ژوئیه منتشر شد، کمیسیون استراتژی دفاع ملی که از سوی کنگره تعیین شده، بدین نتیجه رسید که چین در تولید نظامی از ایالات متحده پیشی میگیرد و پایگاه دفاعی-صنعتی آمریکا قادر به پاسخگویی به نیازهای ایالات متحده و متحدان نیست. در این گزارش هشدار داده شده است: «ارتش ایالات متحده از قابلیت و ظرفیت لازم برای تعریف شدن در جایگاه بازدارنده قرار ندارد».
طبق برآوردهای دولت ایالات متحده، سه کشور از این محور - روسیه، چین و کره شمالی - دارای تسلیحات هستهای هستند، در حالی که ایران، تنها چند هفته تا گریز هستهای فاصله دارد.
دریاسالار ساموئل پاپرو، دریاسالار نیروی دریایی ایالات متحده، گفت: «یک همزیستی معاملاتی خاصی در میان آنها وجود دارد، که در آن هر یک نیازهای دیگری را برآورده میکند».
او معتقد است: تصور این که قادر باشیم میان آنها فاصله بیندازیم یک خیال است. ارتش ایالات متحده قبلاً مجبور شده در استراتژی خود تجدید نظر کند زیرا پیش بینی میکند روسیه فناوری زیردریاییاش را در اختیار چین قرار دهد؛ متغیری که میتواند سلطه آمریکا در زیر دریا را از بین ببرد و به کره شمالی فناوری موشکی و زیردریایی ارائه دهد که به پیونگ یانگ اجازه میدهد قلمرو آمریکا را تهدید کند.