پیشبینی اندیشکده کوئینسی از سرنوشت مواجهه ایران با عربستان وآمریکا
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انتخاب دنیل برومبرگ در وبسایت Responsible Statecraft متعلق به اندیشکده «کوئینسی» آمریکا در این باره نوشت: «با فرا رسیدن تابستان گرم و آلوده به ویروس ۲۰۲۰، بهنظر میرسد خاورمیانه مانند یک منطقه توفانی است که هر لحظه امکان دارد با اقدامات یا محاسبات اشتباه رقبا مشتعل شود. با این وجود، بعید است که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) در برخوردهای نظامی غیرقابل کنترل غرق شود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «با توجه به مصیبتهای انسانی و اقتصادی ماندگار ناشی از کووید-۱۹ بهنظر میرسد در مناطق درگیری بیشمار از جمله خلیجفارس، یمن، سوریه و لیبی احتمالا رهبران منطقه در راستای خویشتنداری گام بردارند و از برخوردها جلوگیری کنند. انتخابات آینده ایالاتمتحده نیز بر احتیاط آنان میافزاید. با توجه به ظهور همزمان پاندمی و اعتراضات سراسری علیه بیعدالتیهای نژادی که بر اثر اشتباهات دونالد ترامپ رخ داد، سران خاورمیانه اکنون باید در مورد این موضوع با یکدیگر مجادله کنند که آیا جو بایدن در انتخابات نوامبر روی کار خواهد آمد یا خیر. از آنجاکه در مورد این موضوع قطعیتی وجود ندارد، بنابراین کشورهای خاورمیانه بهتر است بهجای اینکه بهدنبال ایجاد مشکل باشند، صبوری پیشه کنند.
بهطور کلی، بهنظر میرسد خاورمیانه طی ماههای آتی با توفانهای متعددی روبهرو است. حمایت ترامپ از تمدید تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران یکی از نشانههای این موضوع است.
تنشهای آمریکا و ایران در یک الگوی پایدار
با نگاه دقیقتری به تحولات منطقه در مییابیم که بعید بهنظر میرسد سران منطقه وضعیت خطرناکی را که در منطقه حاکم است، برطرف کنند. بهعنوان مثال، به درگیریهای متقابل ناشی از ادامه تنش بین ایالاتمتحده و ایران از یک طرف و دوستان دولتی و غیردولتی آنها از طرف دیگر دقت کنید. دولت ترامپ هنوز هم تلاش دارد تا آنچه را از توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران باقی مانده است، از بین ببرد. همچنین واشنگتن همچنان بر اعمال سیاست فشار حداکثری بر ایران که کل اقتصاد این کشور را تحت تاثیر قرار داده است، اصرار دارد. البته باید گفت که ترامپ در هیچ یک از این عرصهها موفقیتی کسب نکرده است. بلکه مخالفت اروپاییها و ایرانیان علیه دولت ترامپ برانگیخته شده است. آنها معتقدند که رویکردهای ایالاتمتحده تحت سلطه تاکتیکها است و نه یک استراتژی مشخص و روشن. بیانیهها و اظهارات طرفهای اروپایی نشان میدهد آنها از تلاش کاخ سفید برای فشار آوردن به شورای امنیت سازمان ملل بهمنظور صدور قطعنامه جدید برای تجدید (یا گسترش) تحریم تسلیحاتی ایران پشتیبانی نمیکنند. بنابراین فقط روسیه و چین نیستند که از خواست ایران برای مقاومت در برابر واشنگتن پشتیبانی میکنند، بلکه طرفهای اروپایی نیز با رویکردهای واشنگتن مخالفت دارند.
به عبارت دیگر، اروپاییها میدانند که واشنگتن گزینههای نظامی خوبی علیه ایران ندارد، بنابراین آنها بهصورت عملی با تهران، مسکو و پکن همکاری خواهند کرد. این احتمال نیز وجود دارد که رئیسجمهور مستاصل آمریکا به یک باره از گزینه حمله به ایران پشتیبانی کند، بهویژه اگر تهران بهانه لازم را به او بدهد. اما باید دانست که این اقدام رئیسجمهور آمریکا به ضرر واشنگتن خواهد بود و محدودیتهایی برایش ایجاد خواهد کرد. این اقدام آمریکا قطعا از سوی ایران بیپاسخ نخواهد ماند و تهران نیز با وجود مشکلات ناشی از پاندمی و افت قیمت نفت، از گزینههای پیش روی خودش علیه واشنگتن بهره خواهد برد. علاوه بر این، رهبران ایران احساس میکنند که میتوان بین موج اعتراضات جهانی علیه نژادپرستی و ایران و مقاومتش در برابر دولتهای غربی همبستگی ایجاد کرد و از آن بهره برد.
درگیریهای منطقهای
۶ ژوئن سال ۲۰۲۰ سومین سالگرد محاصره هوایی، زمینی و دریایی است که توسط عربستان سعودی، اماراتمتحدهعربی، بحرین و مصر به قطر تحمیل شد. یکی از اهداف این تحریمها مجازات قطر بهدلیل حفظ روابط دیپلماتیک و تجاری با ایران بود. عربستان سعودی و امارات سعی کردند با اقداماتشان به ایران و البته ایالاتمتحده نشان دهند که آماده هستند تا با نفوذ تهران در منطقه مقابله کنند. شاید به همین خاطر بود که در ابتدا دونالد ترامپ از این تحریمها علیه قطر حمایت کرد. البته وقتی مشاوران او در مورد اهمیت دوحه در سیاست واشنگتن در خلیجفارس برایش توضیح دادند، موضعش عوض شد. از سوی دیگر، نگرانیهای ترامپ در مورد حمایت مالی قطر از مسلمانها در لیبی و مصر کافی نبود تا از تقویت همکاریهای امنیتی دوحه و واشنگتن ممانعت به عمل آید. از سوی دیگر، قطر بسیار ماهرانه عمل کرد و با ارائه پیشنهاد وساطت میان تهران و واشنگتن از انزوای خود جلوگیری کرد. بهطور کلی، قطر بهرغم مشکلات پاندمی و کاهش قیمت نفت و گاز توانسته است، خودش را در شرایط خوبی حفظ کند.
عربستان سعودی و درگیری یمن
یمن عرصه دیگری برای درگیری نیابتی آمریکا و ایران فراهم کرده است، کشوری که بر اثر مشکلات اقتصادی در سراسر جهان ضربه خورده است. با حمایت ایران، نیروهای حوثی به حملات نظامی خود ثبات بخشیده و بنابراین، امیدهای عربستان و اماراتمتحدهعربی را برای استفاده از نیروی نظامی و بهویژه نیروی هوایی به منظور تحمیل نظم بر یمن از بین بردهاند. حمله پهپادهای حوثیها در سپتامبر ۲۰۱۹ به سایتهای نفتی عربستان سعودی نشان داد که ایران همچنان در سیاستهای گسترده بازدارندگی مستقیم خود به حوثیها بهعنوان یک سرمایه مهم نگاه میکند. باید توجه داشته باشیم تا زمانی که درگیری ایالاتمتحده و ایران دوام داشته باشد، بهطور کلی قدرتهای خارجی و بهویژه ایران انگیزه کمی برای فشار آوردن به شخصیتهای اصلی یمن بهمنظور پایان دادن به جنگ داخلی در این کشور خواهند داشت.
امیدها برای آوردن نیروهای کلیدی بر سر میز مذاکره در مورد یمن لحظه به لحظه در سپتامبر ۲۰۱۹ اوج گرفت. به ویژه عربستان سعودی که با حمله هواپیماهای بدون سرنشین حوثی به تاسیسات نفتی خود و یک نقشه ژئواستراتژیک نامطلوب روبهرو شد، بر این مذاکرات تمرکز داشت. سخنان خالد بنسلمان معاون وزیر دفاع عربستان در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۲۰ مبنی بر اینکه پادشاهی عربستان همیشه متعهد به دستیابی به یک توافق جامع سیاسی در یمن بوده است، نگرانیهای رو به رشد ریاض را تایید کرد.
تمرکز امارات بر لیبی
درحالیکه اماراتمتحدهعربی در جهت کاهش درگیری نظامی خود در یمن حرکت کرده، عملیات نظامی را در لیبی گسترش داده است. امارات تمایل خود را برای دستیابی به یک توافق سیاسی در یمن اعلام کرد، اما همزمان به حمایت از ژنرال خلیفه حفتر در لیبی پرداخته است. ورود ترکیه به مسائل لیبی نیز شرایط را پیچیدهتر کرده است. در واقع با تشدید درگیری ها، همسایگان لیبی با تهدیدهای امنیتی در امتداد مرزها و مراکز مهم جمعیتی خود روبهرو هستند. چشمانداز بیثباتسازی گستردهتر در بخش غربی منطقه خاورمیانه موجب شده است تا درخواستهای جامعه جهانی برای برقراری آتشبس پایدار و مذاکرات جدی مطرح شود. اما کنفرانس برلین که در ژانویه ۲۰۲۰ برگزار شد، نشان داد که امید چندانی برای پیشرفت وجود ندارد، زیرا در آن بسیاری از کشورهایی حضور داشتند که باعث تقویت درگیریها در لیبی شدهاند.
مسوولیت مضاعف رهبران
منطقه خاورمیانه با درگیریهای گستردهای روبهرو است که پتانسیل کامل و کشندهای برای منفجر شدن دارند. در طول تابستان داغ پیشرو، ممکن است این درگیریها بر اثر پاندمی ویرانگر و عدم قطعیت مسائل سیاسی ایالاتمتحده که همچنان توجه جهانی را به خود جلب میکند، مهار شود. اما با توجه به اینکه ممکن است تابستان خطرناکی پیشرو داشته باشیم، مسوولیت رهبران منطقه همچنان در دو بخش مطرح است. در مرحله اول، آنها باید جسورانه این موضوع را در نظر بگیرند که اگر بدون توجه به واقعیتها و خطرات موجود به رفتارهای عادی خود ادامه دهند، چه مصیبتهایی در انتظارشان خواهد بود. دومین موضوع این است که آنها باید قاطعانه بهدنبال سازشهای کارآمدی باشند که منافع شهروندانشان را تامین کند و صلح و ثبات را در منطقه به ارمغان بیاورد.