حقهبازی جمهوریخواهان با سرکوب رأی دهندگان دموکرات
به گزارش اقتصادنیوز؛ شماره ۱۰ اکتبر هفتهنامه اکونومیست در مطلبی درباره انتخابات آمریکا نوشت؛ «یک رئیسجمهور تازه ترخیص شده از بیمارستان، جولان ویروس در کاخ سفید، دعوا بر سر دیوان عالی کشور، افشای اظهارنامه مالیاتی ریاست جمهوری را فاش کرد. در میان هیاهوی خبرها و تبلیغات انتخاباتی، یک اتفاق کم جنب و جوش به راحتی از نظرها پنهان میماند. اتفاقی که عمق تأثیرات آن بر دموکراسی آمریکا کم نیست. این اتفاق «سرکوب آراء» است.
زمانی بزرگترین رهبر حزب جمهوریخواه گفت: «انتخابات متعلق به مردم است». اگر امروز آبراهام لینکلن زنده بود درباره تلاشهای همحزبیهای خود در فلوریدا، کارولینای شمالی و جنوبی، تگزاس، ویسکانسین و سایر ایالتهای رقابتی در راستای محدود کردن رأیدهندگانی که انتخابات متعلق به آنهاست، چه میکرد؟
ادعاهای مربوط به سرکوب رایدهندگان اقلیت حرف تازهای نیست. ادعاهایی که اثبات آنها اغلب دشوار است. با این حال اقدامات «گرگ ابوت» در تگزاس برجسته است (مقاله مرتبط). در اول اکتبر، فرماندار جمهوریخواه تعداد صندوقهای رأی برای رأیگیری نهایی را فقط به یک مورد در هر شهرستان محدود کرد. به عنوان مثال برای ۴.۷ میلیون نفر از ساکنان شهرستان هریس، که ۷۰ درصد آنها غیرسفیدپوست هستند و اغلب رأی دهندگان حامی دموکراتها میباشند، این یک شکل از سرکوب رأی دهنگان است.
آقای ابوت با تکرار سخنان رئیس جمهور دونالد ترامپ گفت این کار برای جلوگیری از تقلب در آراء ضروری است. نماینده جمهوریخواه ایالت ویسکانسین برای توجیه اعمال محدودیت برای رایگیری زود هنگام در این ایالت، همین سخنان را تکرار کرد. همانطور که همتایان آنها در کارولینای جنوبی و شمالی با اصرار بر الزام وجود امضای شاهد در برگههای آرای پستی، این کار را کردند.
>>>>>مطلب مرتبط؛
«جریمندرینگ» میتواند ترامپ را پیروز انتخابات کند
*جری مندرینگ (Gerrymandering) یا تعیین غیرمنصفانه حوزههای انتخابی، یک ترفند انتخاباتی است که اجازه دستیابی به نتایج مطلوب انتخابات را به یک حزب خاص -بالأخص حزب حاکم- میدهد. در این تاکتیک سیاسی برای کاهش اثرگذاری جمعیتهای خاص مانند یک گروه سیاسی، قومی، نژادی و زبانی، حوزهها و مناطق انتخاباتی بهگونهای طراحی میشوند که حزبی که از مزیت اکثریت آرای عمومی برخوردار است، امکان پیروزی در انتخابات را نداشته باشد. درواقع یک حزب با این کار برای خود مزیت سیاسی ناعادلانهای را میسازد.
جلوگیری از تقلب یک اصل کلی است. اما برخی اقدامات جمهوریخواهان -از جمله در تگزاس- در راستای تشدید مقررات مربوط به کرونا برای رای گیری زودهنگام با اظهارات همین قانونگذاران مبنی بر لزوم پایان دادن به محدودیتهای کرونایی در تناقض است. همچنین نگرانیها در مورد تقلب در انتخابات، که طی یک دهه گذشته نمایندگان جمهوریخواه در ۲۵ ایالت عنوان کردهاند، تقریباً همیشه بیاساس بوده است. این تناقضها موجب می شود که استدلال جمهوریخواهان علیه محدودیتهای ویژه کرونا (از جمله اصرار آنها بر بازگشایی مدارس و مشاغل) به سختی قابل باور باشد.
تنها مورد مهم تقلب انتخاباتی در دورههای اخیر توسط یک فعال سرکش جمهوری خواه در کارولینای شمالی انجام شده است. هیچ مدرکی از تقلب گسترده دموکراتها در انتخابات که بسیاری از جمهوریخواهان ادعا میکنند، وجود ندارد. ترامپ که ادعا کرد ۵ میلیون رأی غیرقانونی برای هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶ صادر شده است، کمیسیونی را برای یافتن برخی از آنها راهاندازی کرد و دست خالی برگشت.
در عوض نمونههایی از محدودیتهای جدیدی که جمهوریخواهان در راستای آن تلاش میکنند جمعآوری شده است. در جورجیا، اوهایو و تگزاس حداقل ۱۶۰ هزار نفر، که بهطور نامتناسبی غیرسفیدپوست بودند، به اشتباه حذف شدند یا برای حذف از لیست انتخاباتی ۱۹-۲۰۱۸ مشخص شدند.
اگرچه تأثیر اقدامات اخیر نامشخص است، اما ایالت فلوریداتصویری از آنچه در آینده انتظار میرود رخ دهد را به نمایش میگذارد. این ایالت در سال ۲۰۱۸ به زندانیانی که همه تعهدات خود را برآورده کردهاند حق رأی اعطا کرد؛ یعنی حدود ۱.۴ میلیون نفر از جمله یک پنجم سیاهپوستان فلوریدا.
در مقابل مجلس قانونگذاری جمهوریخواه در ایالت فلوریدا قانونی را تصویب کرد و منجر به وضع یک چارچوب پیشنهادی شد که با تقاضای اولین جریمههای معوقه، تعهدات زندانیان را به سختترین شکل ممکن تفسیر کرد تا حق رأی را از آنان سلب کند. مجرمان سابق همیشه تمایل کمی به رأی دادن داشتهاند، اما این اقدام جمهوریخواهان یک مانع بوروکراتیک حتی برای کسانی که قادر به پرداخت جریمه خود بودند، ایجاد کرد. با پایان مهلت ثبت نام رأیدهندگان فلوریدا در این هفته، شاید از هر شش نفر یک نفر برای رأی دادن ثبت نام کرده باشد.
تهدید ترامپ مبنی بر عدم پذیرش نتایج انتخابات، ترس از بحران قانون اساسی را افزایش داده است. این تهدیدها باید جدی گرفته شوند. با این حال موارد مذکور که اقدام عملی برای سرکوب آرا هستند احتمالاً آسیب واقعی به انتخابات دموکراتیک خواهد بود. اینکه یک حزب در یک دموکراسی سیاستهای خود را حول سرکوب آرا شکل دهد، انحراف بزرگ از دموکراسی است. پذیرفتن این سیاستها به عنوان ابزاری سیاسی به ویژه در کشوری که محرومیت آفریقاییتبارها را در حافظه زنده خود دارد، ناپسند است.
این تاکتیک منجر به برتری کوتاه مدت جمهوریخواهان میشود. درست است که فرماندار جورجیا شغل خود را مدیون سرکوب آرای سیاهپوستان است. اما حزب جمهوریخواه اگر نتواند برای غیرسفیدپوستان جلب نظر کند، دیر یا زود در انتخابات ملی شکست خواهد خورد. اما حزب لینکلن هربار با سوءاستفادههای انتخاباتی گلایههای تازهای را میان این قشر برمیانگیزد.»