اصولگرایان در بازی رسانه ای بازنده اند/ چون خودشان نمی توانند تاثیرگذار باشند، دیگران را فیلتر و محدود می کنند
به گزارش افتصادنیوز در این مطلب امده است: سیاستگذاران رسانههای اصولگرا، چارچوب اصلی فعالیت خود را براساس حذف حداکثری صدای رقیب و تسلط حداکثری بر سنگرهای رسانهای برنهادهاند. آنها با مبنا قراردادن نظریه جنگ روایتها، مدام سعی دارند یک روایت مشخص از هر رویداد را برجسته کنند و از طریق پلتفرمها و عناصر متعدد، آن روایت را غالب سازند. در برابر این ارتش رسانهای حجیم و منسجم اصولگرا، پارتیزانهای رسانهای هستند که توجه خود را به میل مخاطب معطوف میکنند و براساسآن راهبردشان را با موفقیت تمام پیش میبرند.
اشکال اصلی نهادهای رسانهای اصولگرا در آن است که به مقوله رسانهداری، نگاه ایدئولوژیک دارند و محدودیتهای کلیشهای و ذهنی، مانع از فضای مانور رسانهای عواملشان میشود. برای مثال رسانه ملی، با طیف گسترده و مخاطب در اقصانقاط کشور، به جای نگاه حرفهای و استفاده از عوامل متخصص رسانه، در چارچوب مبانی فکری خاص و از طریق افراد غیرحرفهای اداره میشود.
اصولگرایان، رسانههای خود را براساس هژمونی مدیریت میکنند. بههمینخاطر مدام دنبال فیلترکردن صدای رقیب و بیاعتبارکردن آن هستند. اصولگرایان، بهتر است از خود بپرسند نتیجه اینهمه سال تأکید و تمرکز بر حمله به رقیب سیاسی، چه دستاوردی نزد افکار عمومی داشته است؟ اکنون سالهاست پای ثابت صفحه اول روزنامه کیهان، یک تیتر در زیرسؤالبردن و تحقیر اصلاحطلبان بوده و هنوز هم ادامه دارد. چرا یک بار از خود نمیپرسند، آیا اینهمه حمله توانسته بر دیدگاه مردم تأثیر بگذارد؟ آیا آنها در یک انتخابات عادی و برابر، توان پیروزی بر رقیب را دارند؟ وقتی جواب منفی است، آدم اندیشمند روش خود را تغییر میدهد، نه آنکه بر روش غلط پافشاری کند و چنین امکانات عمومی کشور را به هدر بدهد و فردا در قبال این تضییع جدی حق مردم، جوابی برای روز جزا نداشته باشد.
کسانی که سیاستهای راهبردی کشور در مصاف رسانهای را تنظیم میکنند، آیا از اینکه با وجود برقراری فیلترینگ و محدودیتهای روزافزون، ۴۷ درصد از شبکه را کاربران برانداز و مخالف جمهوری اسلامی شکل دادهاند، احساس خطر و گناه نمیکنند و خود را تقصیرکار نمیدانند؟ آیا خبر دارند دو سال پیش و پنج سال پیش، این آمار چگونه بوده است؟
اصولگرایان توان اقناع افکار عمومی را ندارند؛ بهاینخاطر که راهبرد درستی ندارند و بر روش خطا پافشاری میکنند. عناصر حرفهای، تمایلی به همکاری با آنها ندارند؛ بهایندلیل که نگاه غیرحرفهای در رسانهداری حاکم است. اصولگرایان، به دلیل ضعف رسانهای، مجبور به واگذاری جبهههای فتحشده به رقیب هستند؛ چون مخاطب را باختهاند. دود این ضعفها و شکستها، به دلایل معلوم، در چشم مردم میرود و کاش بتوانند شکست را نردبان پیروزی کنند.