نقشههای بایدن نقش بر آب شد!
به گزارش اقتصادنیوز، به سختی می توان سیاستگذاران ایالات متحده را به خاطر این آشفتگی سرزنش کرد. این ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بود که تصمیم گرفت در سال 2022 به اوکراین حمله کند و حماس نیز در سال 2023 حمله به اسرائیل را انتخاب کرد. با این حال مقامات آمریکایی مسئول ماحصل شرط بندی های ناموفق شان هستند. آنها امیدوار بودند که تمام مناطق جهان ساکت باشند، زیرا ترجیح می دادند نگاه خود را به جای دیگری معطوف کنند. دولت بایدن میخواست آنچه را که به نظرش مهمتر است در اولویت قرار دهد.چنین تفکری، خیالی است واهی. دولت بایدن اولین کسی نیست که به چنین رویکردی تن داده است. منطق تسلط آمریکا بر جهان پس از جنگ سرد، همانطور که پنتاگون در سال 1992 بیان کرد، این بود که با حفظ برتری نظامی در بیشتر مناطق جهان، ایالات متحده رقابت بین سایر کشورها را سرکوب کرده، رقبا را از ظهور منصرف می کند و صلح را حفظ نماید. هزینه ای معقول برای آمریکایی ها. اما دوران تک قطبی به پایان رسیده است. در آینده، گزینهها واضح هستند: ایالات متحده میتواند هزینهها و ریسکها را بهطور انتخابی کاهش دهد و کنترل کند، یا میتواند به اولویت جهانی پایبند باشد و از بحرانی به بحران دیگر سرگردان شود.
جو بایدن از زمان تحلیف خود تا پاییز 2021، در فکر عقبنشینی نیروهای آمریکایی از خاورمیانه و احتمالاً جاهای دیگر است. او در ابتدا به وزارت دفاع دستور داد تا وضعیت نیروی جهانی ایالات متحده را بررسی کرده و آن را با اولویت های تعریف شده توسط کاخ سفید هماهنگ کند. بایدن در اوت 2021 به جنگ افغانستان پایان داد. از آن زمان، دولت بایدن به تلاش برای تعیین اولویتها ادامه داده است و به الزامات امنیتی در هند و اقیانوسیه را بالاتر از مواردی که در اروپا و خاورمیانه وجود دارد، برتری میدهد. در استراتژی امنیت ملی آن که در اکتبر 2022 منتشر شد، عبارات «اولویت» و «اولویتبندی» 23 بار تکرار میشوند،. در اصل، دولت می خواست مناطق خاصی را دور از میز رئیس جمهور نگه داشته و در عین حال بازیگر اصلی تامین کننده امنیت در همان جغرافیا قلمداد شود.
نقشه هایی که نقش بر آب شد!
دو راه ممکن برای اطمینان از اینکه مناطق با اولویت پایین در شرایطی که هیچ تغییری در اهداف، تعهدات یا مواضع ایالات متحده ایجاد نمیشود، به همین شکل باقی میمانند، وجود دارد. اول، ایالات متحده می تواند از دیپلماسی ماهرانه ای برای پاسخگویی به نارضایتی بازیگرانی مانند روسیه که به دنبال تجدید نظر در وضعیت موجود به نفع خود هستند، استفاده کند. اما دیپلماتهای ایالات متحده تنها در صورتی میتوانند گزینه های ملایمی را ارائه دهند که از کاهش جاهطلبیهای اصلی، مشارکتهای امنیتی، یا استقرار پیشروی ایالات متحده منع شوند. از سوی دیگر، ایالات متحده می تواند تلاش کند تا متحدان و شرکای خود را متقاعد نماید که آنها، نه واشنگتن، باید مسئولیت اصلی مدیریت هر گونه درگیری که در همسایگی شان ایجاد می شود را بر عهده بگیرند.
در سال اول، دولت بایدن ترکیبی از هر دو گزینه را برگزید و تلاش کرد تا از طریق دیپلماسی رقبا را آرام کند و متحدان و شرکا را ترغیب کند تا گام بردارند - در عمل با این امید که وضعیت موجود به نحوی حفظ شود. در خاورمیانه، بایدن در ابتدا قصد داشت به توافق هسته ای با ایران بپیوندد که سلف او در سال 2018 آن را رها کرده بود. او در ادامه با عربستان به سردی برخورد کرد. اما دولت هرگز نمیتوانست تصمیم بگیرد که آیا میخواهد هزینههای سیاسی احیای توافق را بپردازد یا خیر، به همین دلیل مذاکرات از هم پاشید زیرا واشنگتن به دنبال توافقی «طولانیتر و قویتر» بود و تهران به دنبال امتیازات و تضمینهای جدیدی بود که ایالات متحده دوباره از این توافق خارج نخواهد شد. در باب سعودی ها نیز پلن بایدن کار نکرد و او ناچار شد در دوین سال ریاستش از رویکردی معکوس پیروی کند.
محاسبات نادرست بایدن
خاورمیانه آنقدر پیچیده و بیثبات است و دربردارنده دولت ها و نیروهایی است که می توانند وضعیت موجود را به چالش بکشند، که حتی تلاشهای دیپلماتیک بلندپروازانه برای کاهش تنشها در میان برخی از طرفها منجر به تشدید تنشها در میان سایرین میشود. سرنوشت فرایند عادی سازی را در نظر بگیرید، توافقاتی که با میانجیگری ایالات متحده بین اسرائیل و تعدادی از کشورهای عربی برای عادی سازی روابط انجام شد. دولت بایدن با پذیرفتن این توافقنامه ها و تلاش در تابستان گذشته برای گسترش آنها به توافقی بین اسرائیل و عربستان سعودی، به نوعی ادغام را ترویج می کرد، اما از آنجایی که چنین فعلی به بهای کم رنگ شدن چشمانداز سیاسی فلسطینیها تمام شد، زمینه برای وقوع جنگ در خاورمیانه هموار گشت.دولت بایدن هرگز به اندازه خاورمیانه برای اروپا اولویت قائل نشد. با این حال، در اولین سال فعالیت خود، به امید برقراری یک رابطه "پایدار و قابل پیش بینی" با روسیه که می تواند به واشنگتن اجازه دهد بر رقابت استراتژیک با چین تمرکز کند، به مسکو رسید. بایدن در ژوئن 2021 نشستی با پوتین برگزار کرد و دو کشور با هدف کاهش خطر جنگ هستهای و افزایش کنترل تسلیحات، گفتوگوی ثبات استراتژیک را آغاز کردند. اما کاخ سفید جاهطلبیهای رویزیونیستی روسیه را دست کم گرفت و از مذاکره بر سر رابطه ناتو با اوکراین امتناع کرد، موضوعی که باید به آن رسیدگی میشد تا احتمالی وجود داشت که پوتین برنامههای تهاجم خود را کنار بگذارد.
دولت بایدن که مشتاق در آغوش گرفتن متحدان ایالات متحده پس از پایان ریاست ترامپ بود، برای تشویق کشورهای اروپایی به تحمل بخش عمدهای از بار دفاعی فراآتلانتیک کار چندانی انجام نداد. رئیس جمهور اعلام کرد: «آمریکا بازگشته است». بایدن به جای اینکه از احتمال بازگشت دونالد ترامپ به قدرت استفاده کند، پس از یک انحراف ترامپی، خود را به عنوان بازگرداننده عادی بودن معرفی کرد. ایالات متحده اولین راه حل امنیتی اروپا باقی ماند و یک بحران تا مدیریت پاسخ فاصله داشت.نکته این نیست که دولت بایدن میتوانست تلاشهای دیپلماتیک بهتری انجام دهد، برعکس، مسئله این است که هر گونه تلاشی ناکام ماند. تسهیلات لازم برای جلب رضایت رقبای ایالات متحده، و انگیزه های لازم برای واداشتن متحدان و شرکای خود به حل مشکلات، ایالات متحده را وادار می کند تا مقداری کاهش بودجه را اعمال کند. واشنگتن تنها با عقب نشینی - با کم رنگ کردن اهداف سیاسی و تعهدات دفاعی خود و موضع نظامی که از آنها حمایت می کند - می تواند اروپا و خاورمیانه را حداقل برای ایالات متحده بدون بحران نگه دارد.