مقاومت عجیب دوبی در برابر سیل سهمگین
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه اعتماد نوشت: چیزی از سیل در سواحل جنوبی خلیج فارس و دریای عمان نگذشته بود که سواحل شمالی هم مثل سیستان و بلوچستان دچار همان سیلزدگی و آبگرفتگی شدند. این چند روز هم خراسان و مشهد، با آن امکانات شهری و سابقه سازمان شهرداری و ستاد بحران عریض و طویل در سیل گرفتار شدند و چند نفر از هممیهنان عزیزمان هم جانشان را از دست دادند.
اماراتیها در امر کشورداری و شهرداری به راستی جوان هستند، سن بسیاری از ما ممکن است از سن کشور امارات بیشتر باشد. بلدیه دوبی فقط چند دهه عمر دارد، آنها از اذعان به این نکات ابایی ندارند. آنها همیشه به دنبال بهتر کردن شرایط خود هستند. هرگز از فرهنگ سنتی و شیوه زندگی عربی و اعتقاداتشان فاصله نگرفتهاند، اما از کمک مشاوران و استفاده از فناوریهای روز تا حد بسیار زیادی برای بهبود کیفیت زندگی و مهیا کردن زمینه مهاجرت سرمایه و نیروی کار زبده به کشورشان استفاده کردهاند.
آنها با تمهیداتی مهابت و قداستی دیدنی و مثال زدنی برای لباس ملیشان ساخته و پوشیدن این لباس را تبدیل به افتخار کردهاند. اگر در روزهای نخست برنامه توسعهشان به اجبار کرنشی در مقابل خارجی میکردند، امروز با اعتماد به نفس فراوان یکی یکی ارکان مدیریتی کشورشان را به دست میگیرند، اما همچنان برای دوری کردن از آزمون و خطا و به هدر دادن جان و مال مردم، از فناوریهای روز و مشاوران و متخصصان بینالمللی استفاده میکنند.
زمینهای امارات و به ویژه شهر دوبی قدرت جذب آب را ندارند و با اندک بارشی، جویهای آب در خیابانها به راه میافتند. در ابتدای توسعه شهر هم الگوی متناسب با آن ساخته نشده است، پس وقوع چنین بحرانی چندان دور از انتظار نبود. اما نحوه عمل دولتهای محلی امارات را در روزهای پس از سیل و آبگرفتگی در رسانهها و شبکههای اجتماعی ببینید. آنها به خوبی توانستند موضوع را تحت کنترل درآورند تا حد امکان خسارات را جبران کنند یا آرامش آسیبدیدگان را فراهم کنند. حتما برای اتفاقاتی مشابه در آینده هم پیشبینی و تدابیر لازم را از الان اتخاذ خواهند کرد.
به جای خردهگیری و تمسخر و نگاه کردن به دیگران از سر تحقیر، اول سر خویش بگیریم و کار خود را بکنیم و راه و روشمان چنان باشد که خود مایه مباهات و افتخار شود. فرمود: «مشک آن است که خود ببوید…».
به جای دشمنی و سخن گفتن با لحنی طلبکارانه از مردم، بد نیست به یاد داشته باشیم که خزانه ملی، امانتی است که از سوی ملت در اختیار مدیران گذاشته شده تا برای رفاه و اصلاح و پیشرفت و توسعه به کار گرفته شود. مدیران دستمزدبگیران ملت هستند، نه «ژن برتر» و نه عقل و فهم بالاتری در میان هست، آنها در استخدام ملت هستند.