ساز ناکوک ترکیه برای آمریکا/ اردوغان به سمت روسیه پیچید/ چرا آنکارا راه خود را از واشنگتن جدا کرد؟
به گزارش اقتصادنیوز، پس از دههها نگرانی درباره «چه کسی ترکیه را از دست داد»، به نظر میرسد واشنگتن سرانجام بر خشم خود غلبه کرده و به مرحله پذیرش نزدیک می شود. سیاستگذاران ایالات متحده به جای سرزنش آنکارا تلاش دارند تا این بازیگر را کنار خود داشته باشند.پیشتر یعنی در 24 آوریل، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده بیانیهای در باب بزرگداشت نسل کشی ارامنه صادر کرد و سپس در اوایل ماه می، آنکارا اعلام کرد که تمام تجارت خود را با اسرائیل قطع میکند. اما واکنشها خاموش شد و شواهد نشان می دهد دو بازیگر از رویکرد محتاطانه ای در برابر یکدیگر پیروی می کنند.در اوایل ماه می، سفر رئیس جمهور ترکیه به واشنگتن بدون حاشیه ای لغو شد. نشریه «وار آن راکس»با انتشار یادداشتی به روابط ترکیه و آمریکا و چالش ها و فرصت های دو بازیگر اشاره کرده است. در همین رابطه، اقتصادنیوز این سادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
اتحاد در عین افتراق
آنگونه که نشریه «وار آن راکس» نوشته، این فاصله احساسی و ژئوپلیتیکی ممکن است برای دو طرف فعلا مطلوب باشد. دولت ایالات متحده برای روابط خود با ترکیه ارزش قائل است و به تلاش برای بهبود روابط دوجانبه ادامه می دهد. با این حال، هدف نسبت به دهههای گذشته تغییر کرده است: سیاست ایالات متحده این است که اکنون با ترکیه در مورد موضوعات خاص تعامل داشته باشد، نه اینکه صرفاً سیاستی پیرامون ترکیه به عنوان یک شریک حیاتی و قابل اعتماد تعریف کند. واشنگتن و آنکارا، فارغ از اتحاد ظاهری و خیانتی که ظاهرا بارها تکرار شده، میتوانند بر مدیریت یک رابطه صرفاً مبادلاتی تمرکز کنند: غلبه بر منافع متفاوت در صورت لزوم، و ایجاد منافع مشترک در صورت امکان.روابط آمریکا و ترکیه بر اساس منافع مشترک امنیتی در طول جنگ سرد بنا شد. این منافع در سه دهه پس از فروپاشی امپراتوری شوروی به طور قابل توجهی متفاوت بوده است. ترکیه اکنون روابط اقتصادی با روسیه را ضروری میداند، در حالی که ایالات متحده و بسیاری از کشورهای غربی متعهد به شکست نظامی مسکو در اوکراین هستند.
از زمان پایان جنگ سرد، تحلیلگران در ایالات متحده نگران از دست دادن ترکیه هستند – بالاخص به واسطه آن که رهبران آنکارا به دنبال منافعی متفاوت از منافع ایالات متحده هستند. برای بسیاری در ترکیه، این چارچوب روابط توهین آمیز بود. اگر آنکارا تصمیم گرفت سیاست هایی متفاوت از سیاست های واشنگتن را دنبال کند، این انتخاب صرفاً بازتابی از خواست رهبران ترکیه بود که منافع خود را می سنجند. در واقع، روابط ایالات متحده و ترکیه همیشه نامتقارن بود: واشنگتن شبکه ای از ائتلاف های جهانی را مدیریت می کند، بنابراین سیاست خارجی این بازیگر تا حدی به انتخاب کشورهای خارجی برای متحد شدن با ایالات متحده بستگی دارد، حتی اگر نقاط مشهودی از واگرایی در سیاست وجود داشته باشد.
رابطه واشنگتن و آنکارا برای چندین دهه شکننده بوده است. با بررسی گذشته باید گفت که نقطه عطف اختلاف های ترکیه و آمریکا، استراتژی ایالات متحده در سوریه برای مبارزه با گروه تروریستی داعش و به دنبال آن تصمیم آنکارا برای خرید سامانه موشکی اس-400 ساخت روسیه بود. این امر منجر به حذف ترکیه از کنسرسیوم F-35 در سال 2019 و اعمال تحریم های کنگره در سال 2020 شد. واشنگتن همچنان به تعامل با آنکارا در مورد موضوع S-400 ادامه می دهد، اما همچنان رایزنی های دو بازیگردر بن بست باقی مانده است. با شروع جنگ روسیه و اوکراین، ایالات متحده پیشنهاد کمک به ترکیه برای انتقال این سیستم به اوکراین را داده است. اما واشنگتن در صورتی که آنکارا برای همکاری با ایالات متحده جهت انتقال سامانه موشکی خیز بردارد، اف-35 را در اختیار تکریه قرار خواهد داد. با این حال، تا به امروز، هیچ یک از این تلاش ها به ثمر نرسیده است.
بازی آنکارا در دو زمین
مخالفت خوانی های ترکیه در مورد گسترش ناتو پس از شروع جنگ روسیه و اوکراین و افزایش تلاش ها برای جلب موافقت ترکیه جهت عضویت سوئد، بیش از پیش نشان داد که این روابط تا چه حد معاملاتی شده است. معامله ای که در نهایت منجر به فروش F-16 به ترکیه در ازای عضویت سوئد در ناتو شد، این تعاملات نشان می دهد که واشنگتن می تواند از اهرم فشار خود بر آنکارا در زمانی که منافع خاصی در خطر است استفاده کند. سیاست گذاران همیشه به دنبال راه هایی برای ایجاستانداردهایی برای تعامل جدید خواهند بود. اما تعداد بسیار کمی در تلاش برای بازسازی رابطه قدیمی هستند. دولت ترکیه ثابت کرده است که به سیاست خارجی مستقل خود متعهد است و واشنگتن نیز بر این اساس باید برنامه اش را بازتعریف کند. رهبران ترکیه دیگر ایالات متحده را شریکی ضروری برای سیاست خارجی خود نمی دانند. در واقع، بسیاری در ترکیه، ایالات متحده را تهدیدی برای این کشور یا مانعی برای منافع آن قلمداد می کنند. برای سالها، بسیاری در واشنگتن ترکیه را متحدی ضروری میدانستند زیرا در همسایگی کشورهایی قرار داشت که برای ایالات متحده با اهمیت بودند، اینگونه موقعیت جغرافیایی ترکیه خشم واشنگتن را مهار می کرد.
این پویایی ها اکنون به پایان رسیده است. ترکیه هنوز هم مرز بسیاری از نقاطی است که ایالات متحده به آنها اهمیت می دهد. اما واقعیت های جغرافیایی جنگ سرد تغییر کرده است، زیرا ترکیه دیگر تنها شریک دریای سیاه آمریکا نیست. علاوه بر این، نمی توان روی آنکارا برای حمایت از منافع ایالات متحده در مواقع بحرانی حساب کرد، این سیاست، در حالی که از دیدگاه ترکیه قابل درک است، در تضاد با رویکرد بسیاری از کشورهای منطقه قرار دارد، زیرا از آنها تهدید روسیه را چنان حاد می دانند که فعالانه به دنبال دخالت بیشتر ایالات متحده در منطقه هستند. رویکرد ایالات متحده به خاورمیانه، دریای سیاه و روسیه در حال حاضر تا حدی با منافع آنکارا در تضاد است و حضور واشنگتن در منطقه را به تهدیدی برای ترکیه تبدیل می کند.پس از حمله تمام عیار مسکو به اوکراین، بسیاری از تحلیلگران تصور می کردند که ترکیه در نهایت مجبور خواهد شد بین روسیه و متحدانش در ناتو یکی را انتخاب کند. ترکیه اما فکر دیگری کرد. پس از گذشت دو سال از درگیری، آنکارا همچنان تنگه بسفر را به روی کشتیهای روسیه و ناتو بسته نگه میدارد و با هر دو طرف تجارت داشته و نقش بالقوه خود را به عنوان میانجی برای حل مناقشه ارتقا میدهد.
حامیان رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، گاهی بیطرفی ترکیه را به عنوان یک دارایی استراتژیک برای آمریکا مطرح میکنند و نشان میدهند که واشنگتن از توانایی آنکارا برای ایفای نقش یک واسطه مورد اعتماد با مسکو سود خواهد برد. اما مسلماً کشورهای زیادی وجود دارند که خدمات خود را به عنوان میانجی ارائه می کنند. آنچه واشنگتن از یک متحد می خواهد، کشوری نیست که میزبان مذاکرات باشد، بلکه کشوری است که همبستگی سیاسی و نظامی آن باعث می شود که این مذاکرات با مطلوب ترین شرایط ممکن انجام شود. موفقیت اولیه اردوغان در مذاکره در مورد کریدور غلات در ابتدا زمینه ساز افزایش اعتبارش به عنوان میانجی بی طرف شد. اما زمانی که توافق کریدور شکست خورد و متحدان اوکراین مجبور شدند مسیر صادراتی متفاوتی پیدا کنند، محدودیتهای نفوذ ترکیه دوباره مشخص شد.در این میان، واشنگتن بر ترغیب شرکت های ترکیه ای به محدود کردن روابط خود با روسیه متمرکز است. در جایی که آنکارا در مقام رسمی همکاری نخواهد کرد، تهدید تحریم های ثانویه، که با بازدیدهای متعدد مقامات خزانه داری ایالات متحده تقویت شده ، بر بازیگران خصوصی فشار آورده است.در همین حال، ترکیه همچنان از ضعف روسیه برای پیشبرد منافع خود در سایر زمینه ها استفاده می کند. در قفقاز، به ویژه، از آذربایجان در ایجاد کنترل کامل بر قلمرو قره باغ کوهستانی حمایت کرد، جایی که نیروهای حافظ صلح روسی کاری انجام ندادند زیرا نیروهای آذربایجانی در نهایت ساکنان ارمنی منطقه را بیرون راندند.