«احمد میدری» از چه جنس اصلاح‌طلبی حمایت می‌کند؟/ حامی توافق‌سازی‌های کوچک برای دموکراسی

کدخبر: ۶۶۶۶۳۵
اقتصادنیوز: وزیر پیشنهادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به جریان اصلاح‌طلب تعلق دارد. او درمیان هم‌جناحی‌ها -و البته بسیاری از رقبای سیاسی- خود فردی خوش‌نام و خوش‌فکر محسوب می‌شود. اما جنس اصلاح‌طلبی او با اکثر دوستان و هم‌نسلانش متفاوت است. آن‌هایی که سال‌هاست نوشته‌های او را می‌خوانند، سخنرانی‌هایش را گوش می‌دهند و پروژه‌های علمی و عملیش را دنبال می‌کنند، خوب می‌دانند جنس و ماهیت اصلاح‌طلبی او از چه نوع است. در این گزارش با تمرکز بر یکی از نوشته‌های «میدری» در سال ۱۴۰۱، بینش او به امر اصلاح، دموکراسی‌خواهی و توسعه‌طلبی را بررسی کرده‌ایم.
«احمد میدری» از چه جنس اصلاح‌طلبی حمایت می‌کند؟/ حامی توافق‌سازی‌های کوچک برای دموکراسی

به گزارش اقتصادنیوز، مجله چشم‌انداز ایران در شماره تیر و مرداد ۱۴۰۱ از حمیدرضا جلائی‌پور، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و از اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر به طیف رادیکال، خواسته بود تا درباره راه پیشِ روی اصلاح‌طلبان و دموکراسی‌خواهان ایرانی بنویسد. از سوی دیگر از احمد میدری هم خواسته بودند به‌عنوان منتقد این نگاه بر آن نقدهایش را بنویسد. آن نوشته، تمایز و تفاوت نگاه او با بخش رادیکال‌تر اصلاح‌طلبان را مشخص می‌کند.

میدری از کدام دموکراسی‌خواهی دفاع می‌کند؟

او در همان ابتدای نقدش می‌نویسد آن دموکراسی که جلائی‌پور از آن دم می‌زند، ریشه در «سنت لیبرالی» دارد، در صورتی که دموکراسی مدنظر خودش ریشه در «سنت محافظه‌کاری» دارد. میدری درباره مدل اول دموکراسی –آن مدلی که جلائی‌پور از آن دفاع می‌کند- توضیح می‌دهد که این نگاه دموکراسی را متوقف می‌داند به برپایی «نهادهایی که در کشورهای غربی در یکصد سال گذشته طراحی شده‌اند»، به عبارتی در نگاه اول به دموکراسی «سعادت همه جوامع درگرو تأسیس و تحکیم این نهادهاست».

نقد میدری این است که «جوهره دموکراسی سهیم شدن مردم در حکومت است» و «سهیم شدن مردم در حکومت متوقف به تحقق اشکال خاصی از نهادها نیست.» این اقتصاددان در ادامه به سراغ یک نوبلیست اقتصاد می‌رود و از گفته او برای تقویت نظر خودش وام بگیرد؛ میدری می‌نویسد: «او [آمارتیاسن] در مقاله‌ای تحت عنوان دموکراسی غربی نیست به اصلاح‌طلبان ایران طعنه می‌زند: بد نیســت ایرانیان مخالف نظام که خواستار یک ایران کاملا دموکراتیک هستند و خودشان را سفیر ارزش‌های غربی در میهن‌شان می‌دانند در نظر داشته باشند که با این کار تنها نمک به زخم می‌پاشند.»

حرف میدری مشخص است. او به دنبال دموکراسی است اما آن را به تاسیس شرایط و نهادهای ایده‌آل آن (از نوعی که در حال حاضر در جهان توسعه یافته وجود دارد) مشروط نمی‌کند. سهل است که میدری تاکید دارد این‌طور دموکراسی‌خواهی حتی به خود فرایند و پروژه دموکراسی هم ضربه می‌زند: «اگر دموکراسی‌خواهان ایران به جای تلاش برای تحقق نهادهایی مانند انتخابات آزاد، برای افزایش تدریجی سهم مردم در حکومت تلاش می‌کردند آنگاه جامعه ایران بسیار دموکراتیک‌تر بود.»

اما چرا نوع اول دموکراسی‌خواهی به نظر میدری اشتباه است؟

میدری نه‌تنها از نوع خاصی از دموکراسی‌خواهی دفاع می‌کند که نوع اول –و البته متداول‌تر آن- را نیز بخشی از مشکل می‌داند.

او توضیح می‌دهد که «راهبرد دموکراسی‌خواهی در ایران همــواره بازتوزیع قدرت از گــروه حاکم به گروه‌های دیگر بوده اســت. این بازتوزیع با مخالفت جریانــی که خود را بازنده می‌داند [صاحبان قدرت] روبه‌رو می‌شــود. هســته اصلی قدرت کــه تأمین کننده امنیت اســت یا مانند مشــروطه عقب‌نشــینی می‌کند یا مانند سایر تجارب مقاومت کــرده و از همه ابزارهای خود برای شکست جنبش [دموکراسی‌خواهی] استفاده خواهد کرد.»

شاید برای بسیاری این سوال پیش بیایید که اگر میدری در تحلیل خود به چالش کردن با قدرت باور ندارد پس چطور می‌خواهد اصلاحاتی را در این کشور پیش ببرد. توضیح او در این باره مشخص است: «امــکان توافق بر ســر تغییرات کلان  سیاســی وجود ندارد. توافق در جایی امکانپذیر است که هر بازیگر به بقای خود اطمینان داشــته باشــد و امیدوار باشــد دفعه بعد می‌تواند برنده شــود.» میدری همان‌طور که خودش نوشته به تحولات رادیکال باور ندارد. او به اصلاح و بهبود وضعیت مردم و دموکراسی‌خواهی از طریق توافق‌سازی‌های کوچک باورمند است.

توصیه مهم میدری: نقدهای رادیکال را متوقف کنید!

میدری در پایان این نوشته خود دو توصیه مهم می‌کند. در توصیه او به دموکراسی‌خواه تاکید می‌کند که دست از این نقدهای تند خود بردارند: «نقد اقتدارگرایی انتخاباتی را متوقف سازیم، زیرا از نظام جمهوری اسلامی ایران مشروعیت‌زدایی می‌کند و ناکارآمدی‌ها و پوپولیســم را تشدید و جامعه مدنی را تضعیف می‌کند.»

توصیه دوم او نیز خطاب به دموکراسی‌خواهان بیرون از قدرت است: «برای کســب سهم بیشــتر مردم از حکومت تلاش کنیــم. این تلاش متوقــف به هیچ زمانــی و مکانی نیست.» در واقع میدری در توصیه خود دوباره به فعالیت و اعتمادسازی و سهم بردن از قدرت حکومت، بدون چالش ایجاد کردن و البته با توافق‌سازی می‌گوید، کاری که از نظر او راه رسیدن کشور به توسعه است.

توسعه‌طلبی و عدالت‌خواهی میدری از همکاری و وفاق می‌گذرد

احمد میدری سال‌هاست که نگاه خاص خودش به سیاست را در عرصه عمومی پیگیری می‌کند. به باور او از دل وفاق‌سازی و همکاری با هسته سخت قدرت است که روز به روز شهروندان بیشتری درون حکومت سهم می‌گیرند و کمک می‌کنند مشکلات کشور آرام آرام حل شود.

او منتقد سخت حرکت‌های تند و رادیکال است. برای همین هم هست که وقتی عالم سیاست روی تلخش را به کنشگران مدنی و اصلاح‌طلب نشان می‌دهد و سکه رایج نظردهی می‌شود نقد و نق، میدری -خلاف جهت- از کارکردن و گام‌های کوچک می‌‌گوید. هم‌ او است که در اوج غم و اندوه سال‌های اخیر نوشت «حتی به اندازه بال یک پشه»! او با وام گرفتن از صحبت بزرگان این مملکت نوشت نباید ناامید شد؛ اگر حاصل همه کارها و زحمت و سختی‌ها تنها اندازه بال یک پشه برای این مملکت فایده داشته، نباید نامید شد و باید ادامه داد.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید