چینیها بازار خودروی ایران را قبضه کردند/ چرا فرانسویها رفتند، چشم بادامیها آمدند؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، حضور فرانسویها در بازار خودروی کشور با توقف خطوط تولید محصولات قدیمی خودروسازان داخلی، کمرنگتر از همیشه شده است، حال آنکه سهم چینیها از دهه۹۰ با رشد قابل توجهی همراه بوده است. اکنون این سوال مطرح است که آیا چینیها قرار است پشت فرمان خودروسازی ایران بنشینند؟
حضور خودروسازان فرانسوی در ایران که از سه دهه پیش کلید خورد، طی سالهای اخیر بهشدت کمرنگ شده و از آن سو، سهم بازار چینیها بهسرعت افزایش یافته است. در کنار نگاه آماری به غروب فرانسویها و طلوع چینیها در بازار خودروی ایران، مسائل سیاسی (فاصله گرفتن ایران از غرب و کشورهای اروپایی و نزدیکی به چین و البته روسیه) این پرسش را برای افکار عمومی ایجاد کرده که حاکم بعدی این بازار (پس از فرانسویها) کیست؟ نگاه تاریخی به حاکمان بازار خودروی ایران، گویای این واقعیت است که قبل از انقلاب، آمریکاییها و انگلیسیها (بهواسطه تولید پیکان) حاکمان بازار خودرو بودهاند، اما پس از انقلاب فرانسویها جای آنها را گرفتهاند.
تا همین یک دهه پیش، قبل از آنکه پژو به دلیل تحریمهای هستهای علیه ایران و همچنین فروش بخشی از سهامش به جنرال موتورز آمریکا، ایران را ترک کند، این خودروساز فرانسوی حاکم این بازار بود. البته رنو نیز سعی کرد با پروژه پلتفرم مشترک ال90، خود را به پژو برساند تا جمع فرانسویها در ایران تکمیل شود. هرچند رنو در این مسیر چندان موفق نبود، اما بههرحال موقعیت فرانسویها در بازار خودروی ایران را تثبیت کرد.
پژو در اواخر دهه 60 قراردادی را با ایرانخودرو امضا کرد و پس از آن بود که مدل 405 به عنوان محصولی بهروز وارد ایران شد. بعدها مدلهای دیگری از پژو نیز در ایران تولید شد که برخی بهاصطلاح اوریجینال این شرکت بودند -مانند 206 هاچبک - و برخی نیز توسط ایرانیها بازطراحی و تحت برند پژو عرضه شدند (مانند پارس و 206صندوقدار).
تا اوایل دهه 90 شمسی، پژو سهم اعظم را در سبد تولید ایرانخودرو داشت و حتی پژو 405 از سمند (که روی پلتفرم 405 ساخته شد) نیز پرفروشتر بود. این خودروساز فرانسوی در مقطعی وارد فاز صادرات محصول کامل به بازار ایران نیز شد که البته پا نگرفت.
بههرحال پژو طی حدود دو دهه توانست خود را بر بازار خودروی ایران مسلط کند و بخش اعظم سبد تولید بزرگترین خودروساز کشور را در اختیار بگیرد. هرچند پراید سالها پرتیراژترین خودروی داخلی بود، اما این محصول تحت برند سایپا - با لوگوی این شرکت - تولید میشد، درحالیکه ایرانخودرو پژو را با لوگوی خودروساز فرانسوی تولید و عرضه میکرد.
قدرت پژو و کلا خودروسازان فرانسوی در ایران به حدی بالا رفت که گاهی حتی این شائبه به وجود میآمد که آنها اجازه حضور برندهای دیگر در بازار کشور را نمیدهند.
ستاره اقبال فرانسویها - به طور خاص پژو - در بازار خودروی ایران اما از اوایل دهه 90 و خودخواسته رو به افول رفت. پژو پس از آغاز تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران در اوایل دهه 90 شمسی و همچنین با توجه به شروع شراکت با جنرال موتورز آمریکا، ایران را ترک کرد. این شرکت در دوران برجام به ایران بازگشت و حتی محصولی جدید را نیز در ایرانخودرو تولید کرد، اما با خروج آمریکا از برجام در سال 97و تشدید تحریمها بار دیگر چمدانهایش را بست و رفت.
رنو نیز درحالیکه فرصت مناسبی برای رشد در بازار خودروی ایران را پیدا کرده بود، نتوانست در برابر تحریم تاب بیاورد و مجبور به ترک کشور شد. بنابراین از سال 97 و پس از تحریمهای سنگین آمریکا علیه ایران، فرانسویها کلا از بازار خودروی کشور خارج شدند. درحالحاضر تنها مدلی که از خودروسازی فرانسه در ایران تولید میشود، 207 است و احتمالا این تنها بازمانده چندی دیگر جادهمخصوص را ترک خواهد کرد.
اما بهنوعی همزمان با غروب خودروسازان فرانسوی در بازار خودروی ایران، این چینیها بودند که بهتدریج در این بازار حضور یافتند. طی حدودا 10سال گذشته، سهم خودروهای چینی در بازار ایران رشد زیادی کرده است. حتی مدتهاست سهم خودروهای مونتاژی چینی در کشور از تولید فرانسویها بیشتر شده است، بهطوریکه طبق آمارهای رسمی افزایش سهم تیراژی شرکتهای بخش خصوصی از حدود 5درصد در سال 1398به حدود 22درصد در سال 1402رسید.
بخش خصوصی خودروسازی ایران سالهاست تحت حاکمیت خودروسازان چینی قرار دارد. ضمن اینکه ایرانخودرو و سایپا هم در این سالها محصول چینی در سبد تولیدشان داشتهاند (ایرانخودرو هنوز هم دارد). از طرفی، ازسرگیری واردات خودرو به کشور در سال 1401 نیز با مدلهای چینی بود.
به همه این اتفاقات، باید مسائلی مانند نزدیکی سیاسی ایران و چین و البته قرارداد همکاری 25ساله دو کشور را اضافه کرد، که مجموع آنها این فرضیه را مطرح میکند که حاکم جدید بازار خودروی ایران، چین خواهد بود.
چین حاکم است یا ایرانیها؟
اما آیا واقعا قرار است چین جای فرانسه را در بازار خودروی ایران بگیرد؟ برای پاسخ به این پرسش باید از دو منظر به ماجرا نگاه کرد: یکی از جنبه برند و دیگری از حیث قطعات.
از جنبه برند، پاسخ این پرسش فعلا منفی است و نمیتوان ادعا کرد چین حاکم جدید بازار خودروی ایران شده یا خواهد شد. منظور از «برند» این است که خودروهای تولیدی، تحت لیسانس شرکتهای چینی به بازار عرضه شوند یا با لوگوی خودروسازان ایرانی. آمار و ارقام و البته برنامههای آتی خودروسازان نشان میدهد که بنا نیست بازار خودروی کشور از جنبه برند دست چینیها بیفتد، بلکه دست بالا را خودروها با لوگوی داخلی خواهند داشت و همین الان هم دارند.
در حال حاضر، سهم اعظم تولید ایرانخودرو به محصولات داخلی این شرکت شامل سورن، دنا، رانا و تارا تعلق دارد و پژو با تکمحصول 207، در اقلیت است. در سایپا و پارسخودرو نیز سهم اعظم تولید در اختیار کوئیک، ساینا و شاهین است که همه بهنوعی داخلی محسوب میشوند.
هرچند خودروسازی بخش خصوصی کشور تماما چینی است، اما تیراژ آنها بسیار کمتر از برندهای داخلی است.
بنابراین، حکومت فعلی بازار خودروی ایران پس از فرانسویها، به دست خودروهای داخلی است نه چینیها.
این در حالی است از جنبه قطعات هرچند باز هم قطعات ساخت داخل فراوانی بیشتری در تولید دارند، اما وابستگی قابلتوجهی نیز به قطعات چینی شکل گرفته است. نکته مهم دیگر این است که چینیها معمولا میلی به داخلیسازی قطعات در ایران نشان نداده و نمیدهند و این موضوع به نوبه خود سبب پایداری وابستگی قابلتوجه خودروسازی ایران به قطعات چینی، چه در بخش خصوصی و چه در خودروسازی دولتی، است.
در مجموع با وجود آنکه نقش چینیها در خودروسازی ایران پررنگتر از قبل است، اما شواهد و قرائن نشان میدهد حداقل فعلا قرار نیست آنها شنل پادشاهی بازار خودروی کشور را بر تن کنند و اصلا شاید در مقطع فعلی (با توجه به ریسک بالای سرمایهگذاری در ایران) تمایلی به حکمرانی مطلق نداشته باشند.
البته این موضوع را نباید فراموش کرد که سیاستگذاری خودرویی کشور اجازه تسلط چینیها بر بازار را نمیدهد. یک فقره از این سیاست، شروع تولید با داخلیسازی بالاست، حال آنکه چینیها در بخش خصوصی زیر بار آن نرفتند و شیوه مونتاژ را پیش گرفتند و در خودروسازی دولتی نیز چنین چیزی را نمیپذیرند.
از طرفی، وقتی ایرانخودرو و سایپا به عنوان خودروسازان وابسته به دولت، چندین محصول با لوگوی خود تولید میکنند، دلیل و توجیهی ندارد شنل حکمرانی بازار را چینیها بپوشند.