چین و روسیه در کجای معادلات خاورمیانه قرار دارند
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه هم میهن نوشت: موضعگیری چین و روسیه به موضعگیری برخی کشورهای اروپایی که به دلایل مختلف با ایران روابط تیرهای پیدا کردند، بیشباهت نبود. به طور طبیعی، هیچ سیاستمداری در ایران و همچنین تودههای مردم، از آمریکا به عنوان متحد استراتژیک اسرائیل انتظار نداشتند که این حمله را محکوم یا به سبک کشورهای دیگر، نسبت به افزایش تنش در خاورمیانه ابراز نگرانی کند. چون آمریکا بخشی از این بحران است.
اما به طور طبیعی، با توجه به تبلیغات مختلف درباره روابط راهبردی میان تهران با مسکو و پکن، این انتظار وجود داشت روسیه و چین به عنوان اعضای محوری بریکس که ایران عضوی از آن است، حمله به کشورمان را در موضعگیری رسمی محکوم کنند. ایران سند همکاری ۲۵ساله با چین امضا کرده و در آستانه امضای قراردادی راهبردی با روسیه است. برخی تحلیلگران معتقدند که روسیه و چین، منافع کشور خودشان را دنبال میکنند و نمیشود به آنها خرده گرفت.
پکن: مخالف نقض حاکمیت ملی کشورها هستیم
«لین جیان» سخنگوی وزارت خارجه چین در پاسخ به سوالی درباره حمله متجاوزانه رژیم صهیونیستی علیه ایران در بامداد شنبه گذشته، گفت که چین مخالف نقض حاکمیت ملی و امنیت دیگر کشورها و متوسل شدن مدام به زور و شدت عمل است.
رسانههای چینی گزارش دادند که لین در این باره گفت: وضعیت فعلی غرب آسیا به شدت متشنج است و طرفین ذینفع باید از بالا بردن خطرات امنیتی در منطقه خودداری کنند.
او همچنین بیان کرد: «برخی رخدادها، بار دیگر فوریت و ضرورت آتشبس و پایان دادن به جنگ را نشان دادهاند. جامعه بینالمللی، بهویژه قدرتهای بانفوذ، باید نقش سازندهای ایفا کرده و شرایط لازم را برای کاهش تنشهای منطقهای ایفا کنند.»
روسیه: نگرانیم
وزارت خارجه روسیه در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی علیه ایران، «تنش بین ایران و اسرائیل را تهدیدی جدی برای ثبات و امنیت منطقه» توصیف کرد.
در بیانیه وزارت خارجه روسیه آمده است: «مسکو ضمن درخواست از تمام طرفین درگیر برای خویشتنداری و توقف خشونت، به منظور همکاری با تمام طرفین جهت کاهش سطح درگیری، ابراز آمادگی میکند.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «ضرورت دارد تا تحریک ایران نسبت به اقدام تلافیجویانه متوقف شود؛ شرایطی که باعث خارج شدن تنشها از کنترل خواهد شد.»
کشورها در چارچوب منافعشان موضع میگیرند
حسن بهشتیپور، تحلیلگر حوزه بینالملل در تحلیل موضعگیری چین نسبت به حمله اسرائیل به ایران، به خبرنگار هممیهن گفت: «برای تحلیل موضعگیری چین درباره حمله اسرائیل به ایران، باید به این توجه کنیم که آنها در قبال اقدام مشابه ایران در عملیاتهای وعده صادق، از چه ادبیات دیپلماتیکی استفاده کردند.
موضع چینیها در قبال حمله ایران به اسرائیل نیز مشابه همین بود. ابراز نگرانی کردند و خواستار نقشآفرینی جامعه بینالمللی در پایان دادن به این وضعیت شدند.
برداشتم به عنوان یک تحلیلگر این است که چینیها به دلیل رابطه بسیار نزدیک و گستردهای که با اسرائیل به خصوص در حوزه نظامی دارند و همچنین روابط نزدیک با ایران، نمیخواهند له یا علیه هر کدام از این دو کشور موضع بگیرند. قصد دارند توجه را به این جلب کنند که با افزایش تنش در خاورمیانه، منافع آنان نیز به خطر میافتد چراکه عمده انرژی مصرفی در چین از غرب آسیا تامین میشود. تلاش میکنند یک دیپلماسی توازن را دنبال و اعلام کنند که مخالف توسعه جنگ در منطقه هستند.»
وی افزود: «مورد روسیه کمی متفاوت است. روسیه سیاست نزدیکی در قبال اسرائیل دارد و روابط شخصی میان نتانیاهو و پوتین نیز از سالها قبل در جریان بوده است. این رابطه در جریان حمایت اسرائیل از اوکراین در جریان حمله روسیه، تیره هم نشد بلکه به سردی گرائید. روابط روسیه و اسرائیل با همه این شرایط از شکرآب شدن فراتر نرفت.»
بهشتیپور ادامه داد: «برخی تعجب کردند که چرا روسیه گفت عملیات ۷ اکتبر تروریستی بوده است. خب این عملیات از منظر آنها تروریستی بوده. موضعگیری غیرعادی نیست. آنها اصلاً مفهومی تحت عنوان مقاومت را قبول ندارند و از این زاویه به مسائل نگاه نمیکنند. اینکه ایران و روسیه در مسئله جنگ سوریه با هم همنظر بودند و منافع مشترک داشتند، دلیل نمیشود که در یمن هم یک نظر داشته باشند. روسیه به قطعنامههای فصل هفتم شورای امنیت درباره یمن، رای مثبت یا نهایتاً ممتنع داده است. این اختلافنظرها طبیعی است. اسرائیل و آمریکا هم اختلافنظر دارند بهرغم اینکه اسرائیل تنها متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه است.»
این کارشناس حوزه سیاست خارجی در توضیح اشتباه بودن استفاده از عنوان اتحاد استراتژیک، خاطرنشان کرد: «در ایران برای توصیف ارتباط تهران – مسکو و تهران – پکن از عنوان متحد استراتژیک استفاده میشود. اما توجه نمیکنیم که متحد استراتژیک تعریف بسیار مهمی دارد. دو یا چند کشوری را میتوانیم متحد استراتژیک بگوییم که از نظر نظامی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی در عالیترین سطح ممکن هستند. آیا روابط تجاری چهار یا پنج میلیارد دلاری ایران و روسیه، در حد ظرفیت بین دو کشور است؟ وقتی اسناد پایه و بالادستی روسیه در حوزههای دکترین امنیت ملی، سیاست خارجی و دفاع که طی این سالها چاپ شده را بخوانیم، یک بار از ایران به عنوان شریک استراتژیک هم یاد نشده است. با این مسائل باید واقعبینانه برخورد کنیم. به عنوان یک پژوهشگر به صراحت میگویم که روابط روسیه و اسرائیل در همین شرایط فعلی که پیش از این گفتم، از روابط تهران و مسکو نزدیکتر است.»
او ادامه داد: «روسیه بعد از اینکه تحت تحریم قرار گرفت، مقداری روابطش با اسرائیل با مشکل روبهرو شد و کاهش پیدا کرد. اما بنیانهایش خیلی قویتر از روابط ایران و روسیه است. بعد از این تحریمها، مقداری روسیه به ایران نزدیکتر شد. پوتین در این سالها چهار بار به ایران سفر کرد اما هیچکدام به قصد ملاقات نبود. همه حضورها کاری و در حاشیه اجلاسهای متفاوت اتفاق افتاد. بنابراین به شاخصها باید توجه کرد.»
بهشتیپور تاکید کرد: «قرار است یک پیمان ۲۰ ساله بین ایران و روسیه امضا شود که اگر این کار به سرانجام برسد، گام مهمی در جهت نزدیک شدن دو کشور خواهد بود. نمیتوانیم واقعیتها را نادیده بگیریم و بعد از روسیه انتظار داشته باشیم به نفع ما موضعگیری کند. کار روسها را توجیه نمیکنم، انتظارها باید بر اساس واقعیتها باشد نه تخیلات. روسیه طبیعتاً در چارچوب منافع خود موضعگیری میکند.»
تصور روسیه این است که رابطه با ایران خدشهدار نمیشود
محمود شوری، تحلیلگر مسائل روسیه درباره موضعگیری مسکو در برابر حمله اسرائیل به ایران، به هممیهن گفت: «طبیعتاً انتظاری که شاید جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری که رابطه نزدیک با روسیه دارد و انتظاری که مردم ایران داشتند، چیزی فراتر از این موضعگیری بود. این انتظار وجود داشت که روسیه حمله اسرائیل به ایران را محکوم کند. ولی روسها با توجه به نوع رابطهای که با اسرائیل دارند و سیاستی که برای خودشان در قبال کشورهای منطقه خاورمیانه تعریف کردهاند، عمل میکنند. انتظار مردم ایران و آنچه سیاستمداران روس دنبال میکنند، همیشه منطبق بر هم نیست.»
او تاکید کرد: «موضع روسیه در قبال حمله اسرائیل به ایران، موضعگیری خیلی ملایمی بود. با توجه اینکه سرزمین ایران مورد حمله واقع شد، روسها میتوانستند موضعگیری جدیتری داشته باشند. اما همیشه یک مسئله وجود دارد. روسیه در موضوعاتی که یک طرف آن ایران و طرف دیگر کشورهای خاورمیانه باشند اعم از کشورهای عربی یا رژیم اسرائیل باشد، به سمت کشور مقابل تمایل پیدا میکنند. چون شاید برداشتشان این است که نوع رابطهشان با ایران در هر صورت دچار خدشه نمیشود اما رابطه با طرف مقابل میتواند تحت تاثیر قرار بگیرد. به همین دلیل در مواردی اینچنین، روسها همیشه در سمتی میایستند که چندان مطلوب ایران نیست.»