«همبرگر گیت»؛ در اقتصاد چین
به گزارش اقتصادنیوز، در دهه ۱۸۸۰، تقریباً یک قرن پس از استقلال آمریکا از انگلستان اندازه اقتصاد آمریکا از اقتصاد چین باسابقه حکومتی ۳ تا ۴ هزارساله فراتر رفت. چین هم در آن دوران بعد از بیش از یک قرن واردات تریاک توسط کمپانی هند شرقی بریتانیا وارد جنگ با انگلستان و قدرتهای غربی شد که نتیجه آن در اخبار امروز دیده میشود.
اکنون پس از ۱۴۰ سال این دو اقتصاد دوباره با یکدیگر رقیب شده اند. ازآنجاکه نیروی کار چین ۴٫۷ برابر آمریکا است، کافی است نیروی کار چین کمی بیشتر بهرهور باشد تا اقتصاد چین از آمریکا پیشی بگیرد. به عبارتی دیگر دلیل نزدیکی حجم اقتصادی این دو کشور، جمعیت چین است و اگر جمعیت ۵۳ کشور دیگر هم بهاندازه چین بود آنها نیز میتوانستند تولید ناخالص داخلی بزرگتری از آمریکا داشته باشند.
سانسور قدرت با جنگ ارزی
به گفته اکونومیست، در سال ۲۰۱۹ نیروی کار چین ۹۹ تریلیون یوان کالا و خدمات تولید کرد و در آمریکا این رقم ۲۱٫۴ تریلیون دلار بود. وقتی تولید چین را با نرخ بازار به دلار تبدیل کنیم ارزش آن به ۱۴ تریلیون دلار میرسد. ازآنجاییکه در سال قبل نرخ دلار ۶٫۹ یوان بود، ارزش تولید ناخالص داخلی چین تنها ۱۴ تریلیون دلار محاسبه میشود.
اما این تمام داستان نیست، اگر نرخ یوان به دلار بیش از حد تضعیف شده باشد باز هم باید گفت چین اقتصاد دوم پس از آمریکا است؟ برای مثال جنگ ارزی چین و آمریکا تقریبا بر همگان روشن است.اگر قرار باشد تشخیص داد در این جنگ چین پول ملی خود را بیش از حد در برابر دلار تضعیف کرده باشد آیا متر سنجشی وجود دارد؟
اکونومیست به یک شاخص استناد میکند و میگوید: قدرت خرید ۶٫۹ یوان در چین ارزشی بیشتری از ۱ دلار در آمریکا دارد، شاهد اکونومیست شاخص معروف "بیگ مک" مکدونالد است، که بر طبق قیمتهای جمعآوریشده از سوی این مجله در سال مذکور متوسط قیمت این برگر در چین ۲۱٫۷ یوان و در آمریکا ۵٫۷۱ است. بر اساس این روش محاسبه، اگر ۲۱٫۷ یوان را بر ۵٫۷۱ دلار تقسیم کنیم ارزش هر دلار در آمریکا بهاندازه ۳٫۸ یوان در چین است. بر این شاخص یوان بیش از حد تضعیف شده و نرخ برابری یوان به دلار تقریباً نصف ارزش اسمی کنونی آن است. در برآورد جدید بر پایه شاخص بیگ مک، ۹۹ تریلیون یوان معادل ۲۶ تریلیون دلار ارزش دارد. این رقم ۴٫۶ تریلیون دلار یا ۲۱ درصد بیشتر از تولید ناخالص داخلی آمریکا است.اما برآوردهای فعلی چیزی دیگری را نشان می دهد، یکی از دلایل این تفاوت، کاهش مصنوعی و عمدی ارزش یوان توسط دولت خود چین جهت دست یافتن به مزیت تجاری نسبت به سایر کشورها است. این واقعه اصطلاحاً بهعنوان جنگ ارزی شناخته میشود.
شاخص بیگ مک برگری
بر این اساس، اکونومیست قیمت بیگ مک ها را از سال ۱۹۸۶ مقایسه کرده و نتیجه می گیرد که ارزش خیلی از ارزها مانند لیر ترکیه، روپیه هند و حتی ین ژاپن بالاتر از نرخ رایج ارزها است. در واقع پول ملی خیلی از کشورها ارزشی ضعیفتر از نرخ ارز بازار دارند. نمودارهای زیر بر اساس دادههای اکونومیست طراحی شده است.
هرسال، بانک جهانی در بررسی دقیقتر و گستردهتری هزاران کالا را در سرتاسر جهان مقایسه میکند تا قدرت خرید ارزها را ارزیابی کند که به آن اصطلاحاً دلار بینالمللی می گویند. گرچه تخمینهای پیشین نشان میدادند که تولید ناخالص داخلی چین در سال ۲۰۱۴ بر آمریکا غلبه کرده و در سال گذشته میلادی حجم تولید ناخالص داخلی چین 27 درصد بیشتر از امریکا بوده است. جدیدترین تخمینی که در ماه می امسال انجام شد، نشان میدهد این اتفاق در سال 2014 رخ نداده و روند پیشیگرفتن چین کندتر از حدی بوده که سابقاً محاسبهشده است. بر اساس این تخمین جدید، اقتصاد چین در سال ۲۰۱۶ موفق شده بر اقتصاد آمریکا غلبه کند.
اما اکونومیست این تخمین را به چالش می کشد و می گوید: ازآنجاکه یک کالا در جای از دنیا کالای اساسی و محوری بوده و در جای دیگر کالای لاکچری محسوب میشود، مقایسه قیمتها در سراسر جهان به دلیلی وزن دهی به هر کالا مملو از مشکلات است.
به همین دلیل ممکن است ملاک قرار دادن یک کالای کلیتر و جهانیتر مانند برگر بیگ مک به ما کمک کند مقایسه متناسبتری داشته باشیم. به گفته اکونومیست این شاخص بیگ مک نشان میدهد که بانک جهانی، درهرصورت، قدرت خرید ارز چین و بنابراین اندازه اقتصادی آن را دستکم میگیرد. «مکدونالد زمانی نماد قدرت اقتصادی آمریکا بود، اما اکنون بیگ مک نشان میدهد که چگونه از آن قدرت سبقتگرفته شده.»