پشت صحنه دلار 11 هزار تومانی
جناب آقای روحانی در جلسه دولت گفتهاند یکی از پیامهای لایحه بودجه سال آینده کاهش نرخ ارز است و با این کار ارزش پول ملی تقویت میشود. او وعده دلار 11 هزار تومان را داده است.
این وعده یک سوءتفاهم به وجود آورده است کاهش نرخ دلار از چه مسیر؟
اگر قرار است این اتفاق از مسیر کاهش نرخ تورم رخ دهد و با پایین آوردن این نرخ، قیمت دلار این مقدار پایین آید باید به ایشان و تیم اقتصادی تحت نظر وی دستمریزاد گفت.
اما اگر قصد این است که با رفع تحریمها و بهتبع آزادسازی دلارهای نفتی ، افزایش فروش نفت و تزریق آن به بازار از سوی بانک مرکزی نرخ ارز را کاهش دهند باید زنهار گفت.
راه دوم در دولت اول ایشان باقدرت و قوت تمام امتحان شد اما نتیجه آن در سال 96 و 97 نمایان شد. در تمامی دولتهای بعد از انقلاب هم این مسیر آزموده شد اما در دهه 70 و در دهه 80 تبعات آن بیرون زد. در دهه 80 و 90 بیش از 300 میلیارد دلار از منابع ارزی کشور به بازار ترزیق شد اما در همین دوره قیمت ارز 2400 برابر شد. قدرت دادن به ارزش پول ملی از طریق تزریق دلارهای نفتی بازی دو سر باخت است چون در کوتاه مدت برای مردم یک جور گرفتاری ایجاد می کند(بیکاری) و در و در بلندمدت جوری دیگر(ذوب رفاه)
مردم ایران در پرتو چنین سیاستی بارها با این پدیدهای مواجه شدهاند که هر چه کاشتهاند یکشبه به باد رفته است.
ارزشمند شدن پول ملی مهم و اتفاقا هدفی مقدس است اما مسیر رسیدن به آن بسیار مهم تر است. اگر مسیر افزایش قدرت گرفتن پول ملی از مسیر کاهش نرخ تورم باشد برای مردم و دولت بازی برد- برد است و تجربه دنیا نشان داده این راه مستقیم برای رسیدن به آن همین مسیر است. در واقع برای افزایش قدرت و ارزش پول ملی باید نرخ تورم کنترل شود و نرخی تورم وقتی کنترل میشود که بودجه واقعی تدوین شود. به زبان ساده دولت بهاندازه آنچه در جیبش دارد خرج کند نه آنچه دلش میخواهد. این مسیر قدرت پول و خرید مردم را بالا میبرد.
در اثبات این نکته نیاز نیست راهی دور رفت وضعیت دولت اول خود آقای روحانی گویا است در دولت اول متوسط نرخ ارز در بازار از 3026 تومان به 3772 تومان رسید یعنی کمتر از 746 تومان ناقابل. اما بعد کار به جایی رسید که اگر دلار روز 746 تومان بالا می رفت برخی شکرگزار بودند که قیمت دلار زیاد گران نشده است.
بنابراین از آقای روحانی تمنا میشود رفع سوءتفاهم کنید میخواهید با کنترل تورم ارزش پول ملی را حفظ کنید یا با تکرار تجربه دولت اول؟ زیرا آزموده را آزمودن خطاست.