حذف تفریح و فرهنگ از سبد خانوارهای ایرانی
به گزارش اقتصادنیوز بر اساس اطلاعات مرکز آمار، متوسط هزینه های خانوار شهری در طول هشت سال گذشته حدود 3.6 برابر شده است .به بیان دیگر متوسط هزینه ی خانوار های شهری از 13 میلیون تومان در سال 90 به 47 میلیون تومان در سال گذشته افزایش یافته است .همچنین به طور متوسط هر خانواده ای که ساکن است ،سالانه 17 میلیون تومان هزینه ی مسکن دارد .سهم 2 درصدی هزینه های تفریحی و فرهنگی در سبد هزینه ای خانوار در سال 98 نیز بیانگر مساعد نبودن اوضاع اجتماعی و اقتصادی کشور است .
هزینه های خانوار در ایران
با توجه شرایط اقتصادی کنونی و تنگناهایی که در زندگی اجتماعی و معیشتی کشور وجود دارد از همین رو محاسبه ی هزینه های زندگی خانوار در ایران بسیار حائز اهمیت است .با توجه به تورم بالا در چند سال اخیر توقع می رود هزینه های زندگی در ایران با افزایش چشمگیری مواجه شده است .همچنین تأمین هزینه های مسکن نیز از جمله بخش هایی است که درصدی قابل توجهی از هزینه های خانوار را تشکیل میدهد .
هزینه ی زندگی در ایران چقدر است ؟
متوسط هزینه ی سالانه ی زندگی برای خانوار های شهری در سال 98 بالاتر از 47 میلیون تومان محاسبه شده است .همچنین متوسط هزینه ی هر خانواده در روستا ها در حدود 26 میلیون تومان است ،به بیان دیگر به طور متوسط در ایران هزینه ی زندگی کردن در شهر ها نزدیک به 2 برابر زندگی گردن در روستا ها است .البته این عدد برای میانگین کل شهر های کشور است و یقینا هزینه ی زندگی در شهر های گرانی مانند تهران بالاتر از متوسط هزینه ی مذکور است.
لازم به ذکر است که متوسط هزینه ی خانوار شهری از سال 90 تا 98 حدود 3.6 برابر شده است ،به بیان دیگر متوسط هزینه ی زندگی در شهر های ایران از 13 از 47 میلیون تومان افزایش یافته است .همچنین در همین بازه ی زمانی متوسط هزینه ی زندگی در روستا ها حدود 3 برابر شده است ،این موضوع بیانگر این است که تورم در شهر ها بیشتر از روستا ها در معیشت مردم اثر گذار بوده است .
متوسط هزینه ی سالانه مسکن در خانوار شهری و روستایی
متوسط هزینه ای که خانوار شهری در طول سال برای هزینه ی مسکن خود متحمل می شوند ،بالغ بر 17 میلیون تومان در سال 98 بوده است .در روستا ها نیز متوسط هزینه ی مسکن برای هر خانواده در سال 4 میلیون و 700 هزار تومان است .به بیان دیگر متوسط هزینه ای که خانوار شهری بابت مسکن می پردازند در حدود 3.6 برابر خانواده های روستایی است .البته با توجه به اینکه به طور مثال میانگین قیمت هر متر در تهران نزدیک 27 میلیون تومان است ،یقینا متوسط هزینه ی خانوار در شهری مانند تهران بالاتر از میانگین کشوری است .
متوسط هزینه ی مسکن در شهر های کشور از حدود 4 میلیون در سال 90 به 17 میلیون در سال 98 رسیده است و همچنین متوسط هزینه ی سالانه ی مسکن خانواده های روستایی از یک میلیون و 500 هزار تومان در سال 90 به نزدیک 5 میلیون در سال 98 رسیده است .
ترکیب متوسط هزینه های خانوار شهری
متوسط هزینه سالانه ی خانوار شهری بالغ بر 47 میلون تومان است .از بین بخش های مختلفی که هزینه ها را تشکیل می دهند ّبالاترین سهم هزینه های مسکن است .هزینه های مسکن به طور متوسط حدود 36 درصد از هزینه های خانوار شهری را تشکیل می دهد .پس از مسکن دومین جایگاه متعلق به هزینه های خوراکی است ،هزینه های خوراکی نیز به طور متوسط یک چهارم هزینه ی خانوار شهری را تشکیل می دهد.لازم به ذکر است که بررسی ها نشان می دهند وزن هزینه مسکن در هزینه کل دهک های ثروتمند جامعه بیشتر از دهک های فقیر است .
همچنین کمترین سهم در سبد هزینه های خانوار شهری به تفریحات ،سرگرمی و خدمات فرهنگی با تنها 2 درصد از هزینه کل ،تعلق دارد .به بیان دیگر تقریبا می توان گفت تفریحات و خدمات فرهنگی در زنگی خانوار ایرانی جایگاهی ندارد .این موضوع زنگ خطر و هشداری است به جامعه و اقتصاد ایران چراکه بیان می کند درآمد ایرانیان به زحمت به هزینه های معیشتی می رسد و در انتها چیزی برای هزینه های رفاهی باقی نمی ماند.این امر یقینا در مدت آسیب های جدی به جامعه و کشور خواهد زد .
سهم بخش های مختلف در هزینه ی خانوار روستایی
جایگاه اول در متوسط هزینه های یک خانواده ی روستایی با 39 درصد به هزینه های خوراکی و دخانی تعلق دارد .بیشتر بودن سهم هزینه های خوراکی در سبد هزینه های خانوار های روستایی نسبت به خانوار شهری به معنی این نیست که روستاییان از شهر نشینان بیشتر خرج مواد غذایی می کنند ،بلکه چون هزینه های جانبی در روستا ها نسب به شهر ها کمتر است ،وزن هزینه های خوراکی در سبد هزینه ای روستائیان بالاتر رفته است .تفاوت رتبه ی اول در هزینه ی شهری و روستایی بیانگر این است که مسکن در شهر ها به نسبت در روستا ها بسیار گران قیمت تر است .
هزینه مسکن نیز در بین هزینه های غیر خوراکی در جایگاه نخست قرار دارد ،در بین بخش های مخلف هزینه ای ،سهم هزینه مسکن 18 درصد است.در جیگاه های بعدی نیز به ترتیب هزینه حمل و نقل و هزینه های بهداشت و درمان قرار دارد .مانند خانوار شهری ،کمترین سهم نیز در بین سبد هزینه ای خانوار روستایی به هزینه های تفریحات ،سرگرمی و خدمات فرهنگی با تنها 1.6 درصد تعلق دارد .
ترکیب سبد هزینه ای خانوار کشور بیان گر چیست؟
ترکیب و سهم بخش های مخلف در سبد هزینه ای خانوار در هر کشور بیانگر مسئل و گویای شرایط اجتماعی و اقتصادی آن کشور است .از اینکه در سال 98 حدود 60 درصد از هزینه ی خانواده های کشور صرف هزینه های خوراکی و مسکن می شود و از سوی دیگر خانواده ها به طور متوسط تنها حدود دو درصد از سبد هزینه ای خود را صرف تفریحات و خدمات فرهنگی میکنند ،می توان برداشت های متعددی را از وضعیت اجتماعی و اقتصادی ایران انجام داد .چراکه سهم هزینه خوراکی در هزینه کل از 32 درصد در سال 90 به نزدیک 37 درصد در سال 98 افزایش پیدا کرده است .در ادامه به دو برداشت از این موضوع پرداخته شده است .
اول ؛بالا بودن هزینه های خوراکی و مسکن در ایران
زمانی که سهم هزینه های خوراکی و مسکن در هزینه کل بالا است ،میتواند بیانگر این باشد که قیمت و بهای مواد غذایی و مسکن در آن جامعه بالا است . با توجه به تورم های موجود در چند سال اخیر اقتصاد ایران و به طبع بالا رفتن قیمت تا حدی میتوان گفت که بالا رفتن وزن هزینه های معیشتی را در سبد هزینه ای خانوار متأثر از همین موضوع است .
دوم ؛پایین بودن درآمد ها در ایران
از آنجایی که سطح پس انداز در ایران بسیار پایین است ،میزان هزینه ها تا حد زیادی بیانگر میزان درآمد ها نیز است .زمانی که به طور متوسط در یک جامعه خانواده ها تنها 2 درصد از درآمد های خود را خرج خدمات تفریحی و فرهنگی میکنند ،به این معنی است که درآمد ها بسیار پایین بوده چراکه زمانی که مخارج حداقل معیشتی مانند خوراکی و مسکن صورت می گیرد دیگر چیزی برای تفریح و فرهنگ باقی نخواهد ماند .زیاد شدن وزن مخارج معیشتی در سبد هزینه ای خانوار اتفاق خوشایندی نیست .از همین بابت بایستی به این موضوع توجه شود .