تجربۀ تلخ شوراها
این خود به خوبی نشانگر نارضایتی مردم از عملکرد شوراها و دلسردی آنها از این نهاد است، نهادی که از نگاه زندهیاد سید محمود طالقانی قرار بود به بنیانی مستحکم برای مشارکت عمومی در سرنوشت خود و پایۀ دمکراسی در کشور تبدیل شود، اما اکنون در بسیاری موارد به کانون فساد و زد و بند و سوءاستفاده از منابع و امکانات عمومی تبدیل شده است.
اینکه چرا شوراها به این روز افتادند داستان دراز و مفصلی دارد، اما یک علت آن، انحطاطِ اجتماعی و سیاسیِ ناشی از بحران اقتصادی و سطحی از فروپاشی فرهنگی و اخلاقی در جامعه است. در شرایط انحطاط ،کارویژۀ نهادهای مردمی نیز تغییر میکند و از مرکزی برای رفع مشکل به کانونی مشکلزا بدل میشود.
بر همین اساس، ماجرای انتخابات شوراها در برخی مناطقِ کشور به قدری سخیف و فسادآمیز شده است که بیان آن هم شرمآور است.
راه چاره چیست؟ انحلال شوراها؟ به نظرم این کار سبب بازگشت به تمرکز قدرت در شهرداریها و مفاسد ناشی از آن شود. از این رو، برای نجات شوراها باید چارۀ دیگری اندیشید.
به نظرم راه چاره، تغییر نظام انتخاباتی شوراها باشد. بدین معنا که در شهرها به جای مشارکت تودهوار، هر یک از مجامع صنفی نمایندهای را برای عضویت شورا برگزینند به طوری که فرد منتخب، هم حافظ منافع آن صنف در شورا باشد و هم کنترل و بازخواست و پاسخگویی او در نزد اعضای صنف امکانپذیر شود.
در آن صورت نظارت مجلس بر انتخابات شوراها نیز محلی از اعراب پیدا نمیکند.
چنین نظامی برای انتخابات مجلس هم به نظرم بسیار بهتر از وضعیت نابسامان و پوپولیستی کنونی باشد. این نظام صنفی را پدران ما به فراست در عصر مشروطه بنیان گذاشتند و بهتر از وضع موجود عمل کرد. شاید همانطور که دکتر حسین بشیریه هم روزگاری پیشنهاد کرده بود، صلاح کشور در احیای همان سنت انتخاباتی مشروطه باشد!
منبع: کانال تلگرامی نویسنده