اسب سرکش دلار رام میشود؟
روند تغییرات نرخ ارز نشان میدهد بیشترین هیجانات در بازار در یک ماه اخیر رقم خورد. دلیل اصلی این شکاف هیجانی در بازار به خاطر چه بود؟ پاسخ همین پرسش میتواند دورنمای بهتری را برای توسعه تحلیل ما و پیش بینی روند قیمتها در بازار ارز در شش ماه دوم امسال در اختیارمان قرار دهد.
بانک مرکزی در سال های گذشته تجربه موفقی در مدیریت انتظارات بازار ارز پشت سر گذاشت و اگر چه عاملهای بیرونی در دمیدن التهاب به بازار ارز نقش داشتند اما بازارساز با شناخت رفتار بازیگران، نوسانات را به کمترین وضعیت منطقی خود رساند. با وجود فشارهای ناشی از تحریم که درآمدهای ارزی دولت را به پایین سطح تاریخی خود رسانده بود اما همه تاکید دارند سیاستهای بازارساز مانع اوجگیری غیرمنطقی قیمت دلار شد. اما با شیوع پاندومی کووید 19 که از ابتدای سال میلادی 2020 در چین آغاز شد، بسیاری از کسبوکارها تحت تاثیر قرار گرفتند و تجارت بینالملل هم از این ناحیه با رکود مواجه شد.
بانک مرکزی که سال 98 را توانسته بود با یک دامنه نوسانی منطقی، قیمت دلار را مدیریت کند اما با یک عامل ناشناخته روبهرو شد که همه چرخه اقتصاد را دچار چالش کرد. با جدی شدن شیوع کووید 19 در ایران که از اسفند پارسال به طور رسمی شناسایی شد، چالشهای مربوط به ورود ارز به کشور نیز پُررنگ شد؛ تا جایی که بسیاری از ارزهای صادرکنندگان و درآمدهای ناچیز ارزی دولت قابل بازگشت نبود و دست خالی بازارساز را در مدیریت بازار ارز خالیتر کرد.
در واقع بنا بر یک روایت ساده از علم اقتصاد، بانک مرکزی در مقام تنظیم کننده بازار ارز (دو سمت عرضه و تقاضا) به مدیریت انتظارات بازار میپردازد تا عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت ارز باشد. امسال اما تعادل بازار بهم ریخت، سمت عرضه (ارز در اختیار بازارساز) با چالش روبهرو شد و سمت تقاضا هم به تاثیر از عوامل بیرونی (مولفههای سیاسی و اقتصادی) و درونی (التهابات روانی بازیگران) با هیجان روبه رو شد.
جریانات تاثیرگذار و تاثیرپذیر متقابل بازارها روی همدیگر (سهام، ارز، سکه و مسکن) به التهاب در بازار ارز هم دامن زد. این در حالی بود که بازار ارز در ابتدای سال به دلیل نبود معاملات، در وضعیت نامشخصی به سر برد (بسیاری از کسبوکارها هم راکد بودند).
با شیوع پاندومی کرونا، ارز حاصل از صادرات و درآمد ناچیز ارزی دولت به سختی دوباره به کشور بازگشت و این درحالی بود که با فعالیت رسمی دوباره کسبوکار از اواسط فروردین و اوایل اردیبهشت نیاز ارزی در بخشهای مختلف اقتصاد (سمت تقاضا) در شرایطی که سمت عرضه همچنان با چالش روبهرو بود، فعال شد.
همسو با فعال شدن نیاز ارزی کسبوکارها، عوامل روانی همچون فشار بیشتر تحریمها در شرایط کرونایی دوباره سمت عرضه را نشانه گرفت و همین مساله چالشها را بیشتر کرد.
بازارساز اما امسال با ابزار های سیاستگذاری به سراغ یک کرویدر نرخ رفت تا با یک عملیات منطقی و حساب شده بتواند بازار را کنترل و مدیریت کند. در واقع بانک مرکزی با ابزار سیاستهای باز و سیاستگذاری جدید همچون اصلاح نحوه تخصیص ارز در موارد 25 گانه و حذف ارز خدماتی به دنبال کاهش تدریجی نرخ ارز و کنترل آن است.
منطق بانک مرکزی در استفاده از ابزار عملیات باز در یک کریدور نرخ، چارچوب منطقی و علمی در سیاستگذاریها و دوری شدن هیجانات از بازارهاست. با تمام این اوصاف، بانک مرکزی در همین وضعیت سخت و شکننده باز هم به خوبی تا حد زیادی از ورود نوسانات غیرمنطقی به بازارها جلوگیری کرد و به بخشی از مدیریت انتظارات پاسخ داد.
در همین زمینه با تاکید بانک مرکزی بر بازگشت ارزهای صادراتی و همکاری صادرکنندگان مبادلات تجاری ایران در هشتماه ۱۴۰۰ از مرز ۶۳.۱ میلیارد دلار عبور کرد که رشد ۴۰ درصدی نسبت به مدت مشابه پارسال داشته است ضمن آنکه18.1 میلیارد دلار ارز نیز در سامانه نیما در ۸ ماهه امسال به فروش رفته که رشد ۶۹ درصد نسبت به مدت مشابه پارسال دارد.روند افزایش عرضه ارز در سامانه نیما همچنان ادامه دارد.بر این اساس به احتمال زیاد میتوان سناریوی محتمل دیگری در سه ماهه پایانی سال ارایه کرد که بر مبنای آن ممکن است سمت عرضه ارز تا حد زیادی تقویت شود.
تغییرات سه سال متوالی (ابتدای سال 97 تا مهر 1400) نشان میدهد بیشترین فشار در سمت تقاضا (افزایش هیجانات در بازار ارز) در شش ماه ابتدایی هر سال اتفاق افتاده و بعد از آن در شش ماهه دوم روند بازار منطقیتر و دامنه تغییرات بسیار کم شده است. با ذکر استدلالهایی که در بالا رفت، سناریوی مورد انتظار در سه ماهه سوم امسال را با در نظرگرفتن شدت اثرگذاری تحولات بین المللی بر وضعیت درآمد ارزی (میزان بازگشت ارز صادارتی) و البته احتمال کاهش نوسانات در سه ماهه سوم سال جاری با توجه به اخبار مثبت مذاکرات باید در نظر گرفت. بازارساز تاکید دارد از شدت هیجانات کمتر میشود و شاهد منطقی شدن روند خواهیم بود زیرا که بخش عمدهای از التهابات قیمتی با عوامل مشخص و قابل مدیریت شده در هم تنیده است.