ریزش 5 میلیونی قیمت این تلویزیون /مردم هر کالایی که گران شده را آنقدر نخرند تا ارزان شود
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اطلاعات نوشت:
حتما تابلو تبلیغاتی کاهش قیمت یک برند تلویزیون از 18.5 به 13.5 میلیون تومان را در بزرگراه های تهران و دیگر شهرها دیده اید.در این تابلو بهای این تلویزیون ۵ میلیون تومان یعنی حدود ۲۷ درصد کاهش یافته است؛ آن هم درشرایطی که قیمت لوازم خانگی و دیگر کالاها رو به افزایش است.
نگاهی به محتوای این تابلو دو سوال مهم را ایجاد می کند: اول اینکه اگر امکان این مقدار کاهش قیمت وجود داشته چرا از همان اول اعمال و کالا ارزان ارایه نشده است؟یعنی درشرایطی که تولید کننده با ایجاد حدود ۲۷ درصد کاهش قیمت بازهم سودش را می برد وآن قدر می برد که هزینه تابلوهای تبلیغاتی مربوطه راهم بپردازد،آن قیمت اولیه برچه مبنایی تعیین شده است؟
فوری/ افزایش 20 درصدی حقوق ها در 1402
سوال دوم هم این است که اگر این برند توانسته، چرا دیگر برندهای لوازم خانگی و دیگر کالاها تن به کاهش قیمت های این چنینی نمی دهند تا مردم دراین کوران گرانی ها حداقل نفسی تازه کنند؟
واقعیت این است که قیمت واقعی دراقتصاد، قیمت های شناور است که براساس مکانیسم خودتنظیم، شفاف و رقابت مدارانه عرضه وتقاضا تعیین می شود و برخلاف قیمت گذاری دستوری که رویه حاکم درایران است، ثابت نیست. قیمت های واقعی گاه کاهشی وگاه افزایشی است و متغیرهای اقتصادی و رفتار مصرف کننده نقشی اساسی درنوسانات آن دارد.
اما دراقتصاد دستوری ایران، بازوهای دولتی دراتاق های محصور و بسته و با متر معیارهایی ناشفاف ومحاسباتی که هیچ گاه اعلام نمی شود، قیمت گذاری کاغذی انجام می دهند که چون با واقعیت های بازارجور درنمی آید، عملا رعایت نمی شود و بازار به آن به سان قیمت های پایه نگریسته و قیمت های واقعی گاه تا ۱۰۰ درصد بالاتر ازآن برای مصرف کننده تمام می شود.
درعین حال، این نوع قیمت گذاری، منابع و مواد تولید ارزان را که برای حفظ آن قیمت غیرواقعی درنظرگرفته شده را به رانت و فساد و امضای طلایی وغیره تبدیل کرده ودرنهایت آنچه به مردم می رسد چوب و پیاز همزمان؛یعنی هدایت منابع ملی به جیب بخش خاکستری اقتصاد وافزایش مداوم قیمت های واقعی است.اما مسئله فقط این نیست. ایراد بزرگ قیمت گذاری دستوری که معمولا از بیان آن غفلت می شود، جایگزینی دائمی گفتمان افزایشی به جای کاهشی است که ضررش را مردم می دهند وسودش را دولت وعناصر خاکستری اقتصاد پنهان می برند.
دراین گفتمان، در بیان شرایط و عوامل رشددهنده قیمت ها به گونه ای اغراق می شود که گویی کاهش قیمت به هیچ عنوان قابل تصور و مطالبه نیست و نباید باشد.یعنی برخی تولیدکنندگان از امتیازاتی که برای کاهش قیمت در اختیار دارند،مانند رانت ممنوعیت واردات وتقدیم بازار انحصاری،کارگر وانرژی و مواداولیه ارزان و زیر قیمت جهانی،فروش کیفیت وفناوری پایین وقدیمی به بهای فناوری های روز جهان ومانند آن سخن نمی گویند اما درمقابل، به بهانه های مختلف از تحریم ها گرفته تا افزایش بهای مواد اولیه و انرژی و مالیات و غیره،طوری ازضررهای هنگفت و درخواست مدام قیمت ها سخن می گویند که مردم با تعجب می پرسند این بنگاه ها با این همه ضرر و زیان مداوم چطور این همه سال سرپا مانده وکماکان به کار مشغولند؟ پرسشی که دربرابرآن سکوت می شود.
با این وجود،شرایط همیشه یک جور نمی ماند. تشدید وضعیت رکود تورمی اقتصاد ایران درسال های اخیر که به کاهش شدید قدرت خرید خانوارها منجرشده، بسان رودخانه ای که براثر خشکسالی سطح آبش کاهش یافته و بعضی اسرارکف رودخانه آشکارشده،باعث روشدن برخی اسرار و بازی هایی شده که ممکن است باعث بالاماندن مصنوعی قیمت ها شده باشد.
با این حال، تشدید رکود تورمی باعث شده که رشد مداوم قیمت ها برای اولین بار ضد خودش عمل کرده و باعث کاهش فروش شدید در بسیاری بازارها شده وصاحبان کالا را مجبور به اتخاذ تدابیری از نوعی دیگر کرده که کاهش قیمت آن برند تلویزیون نمونه آن است. در واقع کمپین های نخرید تا ارزان شود یا سزای گرانفروش نخریدن است، درسکوت اتفاق افتاده ونتیجه هم داده است.
لذا اگر صاحبان کالا و خدمات و تولیدکنندگان و تجار که معمولا بسیار با هوشند، این نکته را دریابند که مردم درحال واقف شدن به اثربخشی رفتارشان درکاهش قیمت ها و برخی ناگفته های رشد مصنوعی قیمت ها هستند و ممکن است هرکالایی که به طور مصنوعی گران شده باشد را آن قدر نخرند تا ارزان شود، پیش قدم می شوند و اقدام به کاهش قیمت هایی می کنند که خود می دانند در برخی موارد،مصنوعی است وامکان کاهش آن وجود دارد.
درنهایت هم اگر این اقدام انجام بشود که باعث ترک برداشتن گفتمان گرانی مداوم می شود واگر هم دربرابر آن مقاومت شود، رکود تورمی وآگاهی مصرف کننده ، این مقاومت را درهم خواهد شکست.