محسن هاشمی: چرا در صنایع نظامی دست برتر را داریم اما در بخش های دیگر صنعتی، موفق نیستیم؟
به گزارش اقتصادنیوز محسنئ هاشمی در اعتماد نوشت:
گهگاه مطرح میشود، چگونه است که ایران در حوزه امنیتی و دفاعی آنقدر توانمند شده است که دشمن به آن اعتراف میکند. ولی کشور در خودکفایی و خوداتکایی در بخشهای صنعتی و اقتصادی و بعضا غذایی هنوز نتوانسته آنطور که باید جایگاه مناسب خود را پیدا کند؟
قیمت شوکه کننده دیگنیتی و فیدلیتی برای خریداران؛ فقط 600 میلیون تومان!
باید توجه داشت که اولا حوزه تولیدات و ابتکارات و تحقیقات صنایع نظامی اصولا زیر نظر بالاترین مقامات کشور دنبال میشود و اغلب مواردی است که امکان تامین آن جز از طریق تحقیق و توسعه و ساخت حداکثری در داخل وجود ندارد و برای هزینهها و امکانپذیری اقتصادی آن هم حد و مرزی دیده نمیشود، زیرا به هر قیمت و به هر تعداد لازم چه اقتصادی باشد و چه غیراقتصادی باید اجرا و تولید شود، مقایسهای هم توسط مردم، اقتصاددانان و کارشناسان حوزه عمومی یا مربوطه جز تبیین اقتدار ملی نمیتواند صورت گیرد.
مثلا اگر برای تامین از خارج، قیمت خرید یک موشک هدایتشونده برد متوسط 300 کیلومتری سوخت مایع یا جامد حدود یک میلیون دلار فرض شود و این قیمت حداقل دوبرابر قیمت واقعی تمام شده آن و شاید بیشتر باشد، لذا ساخت داخلی آن حتی بالاتر از قیمت فروش به دلیل نیاز امنیت ملی توجیهپذیر است و کسی به آن خرده نمیگیرد و حتی اطلاعات مربوط به آن نیز به حدی محرمانه است که امکان مقایسه و خردهگیری هم فراهم نیست. اگر به امکان صادرات هم برسد، میتواند موفقیتهای خود را دوچندان کند، چراکه خریداران نیز راهی جز خرید این محصول را احیانا از این مسیر ندارند.
ولی در صنایع غیرنظامی کاملا متفاوت است. پارامترهای اقتصادی از قبیل امکانپذیری، نقطه سربهسری، قیمت تمام شده کیفیت، جذب مشتری، بازگشت سرمایه و البته سودبری و رقابتپذیری دایمی، نقش اساسی را بازی میکند. به راحتی امکان مقایسه با محصولات مشابه خارجی فراهم است و میدانیم در جهان امروز رقابت بسیار سخت است. لذا در نگاه به خودکفایی در امور اقتصادی باید علاوه بر جایگزینی واردات، حضور در بازارهای صادراتی نیز مدنظر باشد تا محصول مورد نظر را پویا کند.
طبیعی است که در خودکفایی در صنایع نظامی، تحلیلها، حمایتها و اجرا کاملا با خودکفایی در امور عمومی و حتی کشاورزی و غذا فرق دارد و نگاه دیگری به آن میشود. اولا در صنایع عمومی خودکفایی کامل و صددرصدی معنی ندارد، چراکه در همه زمینهها موارد را نسبی در نظر میگیرند و عمل میکنند و البته در امر راهبردی اولویتها مهم و تعیینکننده میشود و پیشرفتها در جهان آنقدر به سرعت در حال انجام است که گهگاه خودکفایی در امری و اصرار به مصرف آن باعث عقبماندگی کشور میشود. مثالهای زیادی در این موارد از جمله پیشرفت کشور در امر تولید خودرو یا لوازم خانگی و مقایسه آن با نمونههای خارجی وجود دارد.