شعارهایی که در باره مستضعفان گفته می شود شعر است و نسبتی با قشر فرودست ندارد
به گزارش اقتصادنیوز او در این گفت وگو تاکید کرد:در دولت سازندگی عدالت قربانی رشد اقتصادی شد و در دولت احمدینژاد برعکس که در متن این فرآیند آن اشتباه بزرگ تراکمفروشی رخ داد که باعث ایجاد یک اقتصاد رانتی شد الان هم میخواهند مرکز شهر را خالی کنند که تبدیل به مناطق تجاری شود و خیلی از زمینهای بیرون را هم تعاونیها گرفتند که حالا که قرار است شهر گسترش یابد نفع و نتیجه این سیاست به آنها میرسد.
بعدتر انحصارطلبی و شرکتهای خصولتی و رانتجویی ایجاد شد و به این ترتیبی نبود الگوی توسعه که رابطه هم افزا را ایجاد کرده باشد تبدیل به برآمدن نئوفئودالیسم یعنی حاکمیت رانتجویان بر اقتصاد جامعه شد؛ به این موضوع بدیهی توجه نداشتند که آزادسازی قیمتها بدون نهادهای رقابتی و توسعه تنها رانت ایجاد میکند.
در دولت سازندگی هم همین بود و آزادسازی قیمتها را در خارج از چارچوب یک الگوی توسعه پیش گرفتند و فکر میکردند با آزادسازی قیمتها خود به خود اقتصاد پویا میشود. نتیجه این خطاها و پوزیتیویسم سطحی برآمدن نئوفئودالیسم و هر آنچه که اینجا میآید یک نوع تنازع بقا میشود.
وقتی میگویی مسکن لوکوموتیو توسعه است آنهم درحالی که رقابتی شکل نگرفته و وجود ندارد نتیجه آن خروج سرمایه از کشور میشود. الان سالی ۸۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج میشود.
آنچه درباره مستضعفان گفته میشود تهمانده آن شعارها است؛ انگار ترجیعبند شعر است که هی تکرار میشود و نسبتی با مستضعفان و اقشار فرودست ندارد وگرنه آنچه از مستضعفان باقی مانده که در حال شورش است. مستضعفان که این چیزها را قبول ندارند. به عنوان مثال در انتخابات دور اول روحانی همه رقبا شعار یارانه دادند ولی کسی به آنها رای نداد. این شعارها بیمعنا شده و حالت خودگویی و خودخندی شده است.
لازم نیست این بحثها را من بگویم آن چیزی که بحث میکنیم این است که وقتی یک جریان حاکمیتی به اینجا میرسد که جامعه در حال انفجار است و این انفجار به نفع جامعه نیست هرچند که من امید ندارم و در این دولت گوش شنوایی نیست که جلوی انفجار را بگیرد ولی انفجار به نفع هیچکس نیست و برای همین است که عنوان میکنم. نه احزاب موجود آمادگی دارند و اصلا به فکرشان رسوخ میکند (چون سیاستزده هستند) و نه به اندازه کافی در اپوزیسیون این دانش وجود دارد که در قالب آن یک الگوی توسعه و گفتمان ایجاد کند.