ظرفیتهای منهدمشده رشد اقتصاد
اما فراتر از این بحثها، موضوع قابل توجه این است که رشد اقتصاد ایران دست کم در پنج دهه گذشته، عمدتا مبتنی بر سرمایه بوده و از زمانی که دولتها به خاطر تحریمهای اقتصادی قادر به فروش نفت نیستند، اقتصاد ایران نتوانسته رشد پایدار داشته باشد. این در حالی است که این اقتصاد برای ایجاد شغل و متوقف کردن روند نگرانکننده فقر، نیاز به رشد بالا و پایدار دارد. دولت سیزدهم تلاش زیادی کرده تا تب تورم را کاهش دهد و به اقتصاد تحرک بیشتری ببخشد. همه آنها که دستی در اقتصاد دارند، میدانند که مسیری سخت پیش روی تصمیمگیران کشور قرار دارد؛ اما واقعیت این است که این مسیر بدون رفع تحریمها و بدون هموار کردن مسیر تجارت خارجی و موانع داخلی کسبوکار بسیار سخت و دشوار است.
در حال حاضر بخش کشاورزی بهدلیل خشکسالی و کمبود آب قادر به ایفای نقش بهعنوان موتور محرک رشد نیست. بخش تجارت هم که در گذشته نقش مهمی در تحرک اقتصاد داشت، به خاطر تحریمها نمیتواند در رشد، اثرگذاری چندانی داشته باشد. بخش تولید صنعتی و معدنی هم به دلایل مختلف چندان توانا نیست. تنها راهحل موثری که میتواند رشد اقتصاد ایران را تداوم بخشد، توجه به نیروی انسانی خلاق و هموار کردن مسیر فعالیت بنگاههای نوآور است.
بهعنوان یک فعال اقتصادی که دغدغه اجتماعی دارد، خروج سرمایه انسانی را از خروج سرمایه مالی نگرانکنندهتر میدانم. سرمایهای که خارج میشود، به هرحال میتواند دوباره بازگردد؛ اما سرمایه انسانی که از کشور میرود با شرایطی که بر کشور حاکم است، احتمال بازگشتش اندک است. در گذشته کشورهایی که پذیرای مهاجران ایرانی بودند، بیشتر روی سرمایه مالی آنها تمرکز کرده بودند؛ اما در حال حاضر اولویت این کشورها، جذب سرمایه انسانی است که ایده و فکر و خلاقیت دارند و میتوانند خلق ثروت و کارآفرینی کنند.
این برای کشور زنگ خطر بزرگی است و امیدوارم سال۱۴۰۳ سال توجه و تمرکز تصمیمگیران روی این موضوع باشد. آینده کشور در گرو رفع تنشهای داخلی و برطرف کردن تعارضها برای استفاده از تمام ظرفیت نیروی انسانی برای رشد اقتصاد کشور است.