حراج آب مجازی؛ استارت حرکت ایران به سمت بحران بزرگ/ زنگ خطری که شنیده نشد
به گزارش اقتصادنیوز، سعید جلیلی در مناظرههای انتخاباتی گفت: «از طریق تعاملات کشورها با هم فرصت اقتصادی به دست میآید و باید بدانیم در روابطمان با کشورهای جهان چه اشتراکهایی داریم و از آنها چه فرصتهایی به دست میآید. ایراد این است که ما به دو، سه کشور تمرکز کنیم که بیشترین مشکل را با ما دارند و نهتنها فرصت تولید نمیکنند بلکه تهدیدزا هستند. گاهی از اختلاف کشورها با هم نیز فرصت به دست میآید، نمونه آن اختلاف روسیه و اوکراین است که با این اختلاف فرصتی به دست آمد که ۱۱ میلیارد دلار صیفیجات کشور را به روسیه صادر کردیم.» صادرات 11 میلیارد دلار صیفیجات به کشوری مانند روسیه آنقدر عدد بزرگ و حیرتآوری است که بسیاری به طعنه و شوخی میگفتند، اینها حتی اعداد را هم نمیشناسند.
برای فهم بهتر مسئله نگاهی به ظرفیت صادرات کشاورزی و محدودیت منابع آب در ایران ضروری است. در سال زراعی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به دلیل خشکسالی شدید در کشور، بیش از ۶۸۱ هزار هکتار زیر کشت سبزی و صیفی رفت. در سال زراعی 1402 نزدیک به 2/25 میلیون تن سبزی و صیفی با متوسط عملکرد 1/37 تن در هکتار تولید شده است. برخی خبرها ایران را پنجمین صادرکننده صیفیجات در جهان معرفی میکنند. حجم صادرات صیفیجات ایران در پنج ماه ابتدایی سال 1399 به گفته برخی منابع چیزی حدود یک میلیون و 100 هزار تن و دارای ارزشی بالغ بر 240 میلیون دلار بوده است. هندوانه، خربزه و بادمجان سه محصول پرمصرف صادراتی ایران هستند که ظاهراً از محبوبیت بالایی در میان تولیدات صادراتی ایران در جهان برخوردار هستند. دلیل آن ساده است؛ بسیاری از کشورها این محصولات پرمصرف را به دلیل مشکلات منابع آب تولید و صادر نمیکنند. از طرفی مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب در تحقیقاتی توضیح داده است که بخش کشاورزی سهم 14درصدی را طی پنج سال منتهی به 1400 در صادرات غیرنفتی به خود اختصاص داده است. بررسی تجارت محصولات کشاورزی نشان میدهد که مقدار صادرات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی از 3/7 میلیون تن در سال 1390 تا 8/5 میلیون تن در سال 1400 افزایش یافته در حالی که ارزش صادرات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی از 5/8 میلیارد دلار سال 1390 به 5/3 میلیارد دلار در سال 1400 کاهش یافته است.
به گزارش تجارت فردا، کارشناسان بعد از اظهارات سعید جلیلی در مورد صادرات 11 میلیارد دلار محصولات کشاورزی از ایران به کشوری مانند روسیه با حیرت از نبود منابع آب کافی و ظرفیت کشاورزی در ایران گفتهاند. آنها بر این باور هستند که چطور کسی داعیه سالهای تصدی پست ریاستجمهوری کشور را دارد اما از ظرفیتهای اکولوژیک ایران بیخبر است؛ یا اهداف دیگری دارد. این پرسش بهطور پیوسته مطرح میشود که اگر این آمار اشتباه است چرا اصلاح نمیشود و اگر درست است که از یک فاجعه بزرگ خبر میدهد. چطور در اوج ناترازی آب چنین سیاستی میتواند اجرا شود؟
لزوم اولویتبخشی تخصیص منابع محدود آبی کشور
سعید صوفیزاده، عضو هیات علمی گروه کشاورزی اکولوژیک پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی به تجارت فردا میگوید: منابع آبی در ایران محدود است و این موضوع به ویژه در مورد منابع آب زیرزمینی یک نگرانی جدی است. وقتی از منابع آبی حرف میزنیم بحث امنیت غذایی نیز به میان میآید. در این زمینه ابتدا باید بهطور شفاف نظر خود را در مورد خودکفایی در محصولات راهبردی مطرح کنم. من معتقد هستم که باید در محصولات اساسی به سمت خودکفایی حرکت کنیم. این مسئله از اهمیت راهبردی برای کشور برخوردار است. باید برنامهریزی کلان کشور به سمتی باشد که بتوانیم به تدریج و البته با در نظر گرفتن توان اکولوژیک سرزمین (منابع آب و خاک) و مرزهای سیارهای، به تدریج از واردات محصولات اساسی کم کنیم و بر ضریب خودکفایی در این محصولات بیفزاییم. این فرآیند یک فرآیند کوتاهمدت نیست زیرا چنانچه با الگویی مشخص و علمی و کلنگر به این سمت نرویم، نتیجه معکوس به دست خواهد آمد و نهتنها ضریب خودکفایی افزایش نمییابد بلکه مورد تهدید جدی هم قرار خواهد گرفت.
او معتقد است: اینجا ما با دو بحث به ظاهر متناقض طرف هستیم. اگر بخواهیم به سمت خودکفایی در محصولات اساسی حرکت کنیم، باید این را در نظر بگیریم که آیا وضعیت منابع آب و خاک ایران اجازه حرکت به این سمت را میدهد؟ در این موضوع اولویتبخشی به محصولات اساسی در مقایسه با سایر محصولات کشاورزی مهم است. صیفیجات و سبزیجات در زمره محصولات اساسی قرار ندارند. محصولات اساسی به آن دسته از محصولاتی گفته میشود که قوت اصلی و غذای مردم ایران را تشکیل میدهد. مثلاً گندم، جو، برنج، ذرت، چغندرقند، دانههای روغنی و...؛ فهرست این محصولات قابل دسترس است. آن محصولاتی که غذای مردم به آن وابسته است را محصولات اساسی میگویند. خودکفایی در ایران باید از نوع پایدار باشد. یعنی حداقل نوسان از سالی به سال دیگر را داشته باشیم. در حال حاضر در محصولاتی مانند گندم و جو وضعیت خوبی داریم و باید به دنبال پایدار کردن این خودکفایی باشیم. در رابطه با سایر محصولات اساسی از قبیل دانههای روغنی باید در قالب یک الگوی تولید مشخص به این سمت حرکت کنیم. وضعیت منابع آب در ایران خوب نیست. استناد به اعداد سند ملی دانشبنیان امنیت غذایی برای پیشبرد این بحث ضروری است. این سند به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و شخص رئیسجمهور فقید رسید و ابلاغ و در آذرماه ۱۴۰۲ رونمایی شده است. سند ملی دانشبنیان امنیت غذایی باید فصلالخطاب سیاستگذاری مدیریت منابع آب و توسعه کشاورزی قرار گیرد. در این سند کار کارشناسی بسیار خوبی انجام شده و از ظرفیت نخبگی کشور در تدوین آن استفاده شده است. بیلان آب زیرزمینی در ایران در زمان تدوین سند امنیت غذایی 130 میلیارد مترمعکب منفی بود. یعنی ما از منابع آب زیرزمینی بهطور بیرویه استفاده و برداشت کردهایم. این موضوع تهدیدی جدی برای آینده تولیدات کشاورزی در ایران است. در ایران تقریباً 50 درصد آبی که برای آبیاری محصولات آبی استفاده میکنیم از منابع آب زیرزمینی است. بنابراین، لازم بود در سند به این سمت حرکت میکردیم که بیلان منفی آبهای زیرزمینی را در یک افق زمانی مشخص به تدریج کمتر کنیم. این بیلان باید مثبتتر شود. یعنی باید از منفی بودن آن کاسته شود. چیزی حدود پنج میلیارد مترمکعب در سال باید کاهش پیدا کند و در افق 1411 باید از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب به 105 میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کند تا بتوان به پایدار ماندن تولید امیدوار ماند.
سند امنیت غذایی
محمد درویش، کنشگر برجسته محیط زیست که از نویسندگان سند امنیت غذایی است و پیشتر به تجارت فردا گفته که این سند به امضای ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری فقید رسیده است، توضیح داده؛ در حالی سعید جلیلی از صادرات 11 میلیارددلاری صیفیجات به روسیه به عنوان فرصت یاد کرد که ایران با ناترازی خطرناکی در حوزه آب روبهرو است و همواره صادرات آب مجازی مشغله مهم دولتها در ایران بوده است. هماکنون ایران با بدترین ناترازی منابع آب زیرزمینیاش در تاریخ روبهرو است و رقم این ناترازی از آستانه خطرناک ۱۵۰ میلیارد مترمکعب هم گذشته و بیش از پنجاه هزار کیلومترمربع از خاک وطن درگیر فرونشست است. چطور در چنین شرایطی تجویز صادرات محصولات کشاورزی یعنی آب مجازی میکنید؟ این در حالی است که در دولت سیزدهم که ایشان خود را ادامهدهنده راه آن میداند، در سند امنیت غذایی کشور به امضای رئیسجمهوری، مقرر شده است دستکم 30 میلیارد مترمکعب در مصرف آب کشاورزی تا افق ۱۴۱۱ کاهش رخ دهد و ۴۵ میلیارد مترمکعب از ناترازی آبخوانها کاسته شود.
او تاکید کرد: «در این سند تصویب شده که باید 30 میلیارد مترمکعب مصرف آب در بخش کشاورزی کم شود و از 81 میلیارد مترمکعب به 51 میلیارد مترمکعب در سال 1411 برسد و باید ناترازی به 105 میلیارد مترمکعب کاهش یابد. این سند در حالی امضا شد که وزرای مربوطه در وزارت نیرو و کشاورزی به شدت مخالف این سند بودند. متاسفانه هیچوقت به این سند مهم اشارهای نشد و شاید اساساً متوجه نشدند که چه چیزی را امضا کردهاند. ما در طول یک سال گذشته بر این موضوع تاکید کردیم. در این سند تاکید شده که نرخ فرسایش در ایران باید 20 درصد کم شود. همین که باید 30 میلیارد مترمکعب مصرف آب در بخش کشاورزی کم شود، یعنی اینکه باید کشاورزی در واحد سطح ارتقا پیدا کند و نمیتوان با خامفروشی و صدور یونجه به امارات تولید پول کرد. باید در حد نیاز استراتژیک کشاورزی داشته باشیم اما باید سراغ بالفعل کردن مزیتهای ایران رفت که نیازی به مصرف آب و افزایش افت شیب آب زیرزمینی نداشته باشد. ایران باید با دنیا آشتی کند. اگر سیاستگذاران میخواهند زیرساختهای کشور را در توسعه گردشگری طبیعی و تاریخی و فرهنگی و توریسم سلامت ارتقا دهند ولی در عین حال با همه دنیا هم دشمن باشند، که کار جلو نمیرود. بنابراین دستاوردهای بزرگ اجرای این سند این است که ما با دنیا وارد تعامل شویم. ما باید کاری کنیم که هر کشوری احساس کند بخواهد جمهوری اسلامی را حذف کند، خودش هم ضرر میکند. نه اینکه طوری رفتار کنیم که گویی ما خودکفا هستیم و هیچ نیازی به دیگران نداریم و آنها اتفاقاً به راحتی بتوانند ما را حذف کنند. ما باید به سرعت چیدمان توسعه را به سمتی ببریم که اقتصاد آبمحور نباشد و خوشبختانه الان سندی وجود دارد که احتمالاً در طول 45 سال گذشته امیدبخشترین سندی است که در نظام تصویب شده و آن هم سند امنیت غذایی است که باید به سمت اجرایی شدن برود.»
بهبود بیلان منفی منابع آب زیرزمینی
سعید صوفیزاده تاکید دارد؛ بهرغم اینکه بیلان آب زیرزمینی در ایران منفی است باید بر پایه دو اصل افزایش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و استفاده از فناوری و دانش نوین بتوانیم بر اساس سند ملی امنیت غذایی به سمت کاهش بیلان منفی آبهای زیرزمینی و افزایش ضریب خودکفایی در محصولات اساسی بهطور همزمان حرکت کنیم. لازم است حداقل بیلان منفی آبهای زیرزمینی در یک افق 10ساله از 131 میلیارد مترمکعب به 105 میلیارد مترمکعب برسد، یعنی بیلان منفی آبهای زیرزمینی کشور 26 میلیارد مترمکعب مثبتتر شود. این رخداد میتواند زیستبوم ایران را به سمت پایداری و کاهش فشار بر منابع بهخصوص منابع آب سوق دهد. یک نکته بسیار کلیدی در سند ملی دانشبنیان امنیت غذایی وجود دارد و آن هم اینکه بهرغم کاهش فشار بر منابع آب، به سمت کاهش خودکفایی نرفتهایم. بنده معتقد هستم در این سند نهتنها بر وجه تولید دقت شده بلکه بر وجه پایداری زیستبوم که ناظر بر منابع آب و منابع خاک است، نیز توجه شده است. این ایده با استفاده از بهرهگیری از فناوری و دانش و نیز تقویت سرمایهگذاری در بخش کشاورزی میتواند صورت گیرد.
صوفی زاده گفت: من بر این باور نیستم که چون منابع آبی ما تحت فشار است پس بهطور مطلق خودکفایی در محصولات اساسی را کنار بگذاریم. از طرفی نیز بر این عقیده نیستم که به واسطه خودکفایی، فشار بر منابع آبی را بیش از حد کنیم. اینجا دانش نقش اساسی ایفا میکند. اگر کشاورزی بر مبنای دانش پیش برود و بر افزایش بهرهوری از منابع پایه تاکید شود، اگر فناوری بیشتر و بهتری مورد استفاده قرار گیرد، نتیجه آن خود را در افزایش بهرهوری در منابع پایه نشان میدهد. در نتیجه باید گفت که خودکفایی محصولات اساسی در ایران ممکن است، اما نه بر پایه فرمانی که تا الان رفتهایم. چرا که این روشی که پیش رفتهایم به از بین رفتن منابع خاک و آب منجر شده است.
این عضو هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: ما اساساً نباید به سمت گسترش تولید صیفیجات در فضای باز برویم. این محصولات را میتوان به فضای بسته و گلخانه منتقل کرد، چون منابع آب در ایران محدود است. منابع آب باید در گام اول صرف تولید محصولات بسیار ضروری شود. اگر من و شما خربزه و هندوانه تولید داخل نخوریم اتفاقی برای ما نمیافتد. اما اگر نان و برنج ایرانیان تحت تاثیر قرار بگیرد، مسئله دیگری است و دچار مشکل میشویم. بنابراین در چنین مواردی اگر قرار به گسترش سطح تولید صیفیجات در فضای باز شود، بنده به عنوان یک کارشناس مخالف آن هستم. من معتقد هستم منابع آب ایران جوابگوی این نیست که ما هم محصولات اساسی را به صورت پایدار برای نیاز جامعه تولید کنیم و هم این آب را صرف تولید اعداد و ارقامی از صیفیجات کنیم که منطقی نیست. اگر قرار است بخشی از تولیدات سبزی و صیفی را درون گلخانه تولید کنیم مسئله خیلی فرق میکند. بر پایه سند ملی دانشبنیان امنیت غذایی بهرهوری آب در مزرعه چیزی حدود نیم کیلوگرم به ازای هر مترمکعب است. در این سند برای تولید محصولات راهبردی عدد 2/1 کیلوگرم به عنوان بهرهوری مطلوب برای آب هدفگذاری شده است. در سند تاکید شده، بهرهوری در مزرعه باید به ازای هر مترمکعب آب مصرفی به 2/1 کیلوگرم محصول برسد. در گلخانه میزان بهرهوری آب چندین برابر مزرعه است، چون میزان تبخیر خیلی کمتر است، چون فضا بسته است و سیستم آبیاری نیز تحت فشار است. بنابراین در کشوری که میخواهد منابع آب خود را مدیریت کند و نیازهای راهبردیاش را نیز تامین کند، در رابطه با محصولات غیراساسی مانند صیفیجات باید به سمت تولید گلخانهای رفت، حتی اگر تولید این گروه از محصولات با نگاه ارزآوری و تسخیر بازارهای منطقه باشد.
خشکسالی پیدرپی در 50 سال اخیر
در طول 50 سال گذشته، ایران با خشکسالیهای شدید و طولانی متعددی مواجه بوده است که بهطور قابل توجهی دسترسی به آب در بخش کشاورزی را تهدید کرده و مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است. چشمانداز پیشبینیهای بلندمدت اقلیمی حاکی از تداوم کمبود آب در اکثر مناطق کشور است و نشان میدهد که ایران در آینده به سمت بحران آب در حال حرکت است. علاوه بر این، به دلیل شکاف گسترده بین تقاضا و عرضه پایدار آب، ایران با کمبود آب گسترده و چالشهای بیسابقه در تامین آب و غذا برای جمعیت روبهرشد خود مواجه است که پیشبینی میشود تا سال 2050 به 92 میلیون نفر برسد. اگرچه بخش قابل توجهی از کمبود آب در ایران به اقلیم طبیعی کشور و تاثیرات تغییرات آبوهوایی نسبت داده میشود، اما سوءمدیریت و سیاستهای دولت در چند دهه گذشته روند کمآبی را در ایران تشدید کرده است. گزارشها حاکی است؛ نیاز آبی کشاورزی 92 درصد از کل نیاز آبی کشور را تشکیل میدهد، در حالی که سهم بخشهای شهری و صنعتی به ترتیب شش و دو درصد است. حل چالشهای آب و حرکت به سمت شرایط پایدار مستلزم بازنگری کامل در میزان مصرف آب بهویژه در بخش کشاورزی و ایجاد تعادل بین نیازهای آبی و منابع آب تجدیدپذیر در شرایط تغییر اقلیم است. برآورد مصرف آب در بخش کشاورزی و میزان آب مورد نیاز تحت تاثیر تغییرات آبوهوا، عناصر کلیدی در برنامهریزی کلان مربوط به تامین، تخصیص و اصل مدیریت آب است.
امنیت آب و بعد کمی امنیت غذایی
بررسی ارتباط بین امنیت آب و بعد کمی امنیت غذایی در پهنههای مختلف اقلیمی ایران عنوان پژوهشی است که نتایج آن نشان از وجود تناقض بین تحقق امنیت آب و بعد کمی امنیت غذایی دارد. اگر هدف برقراری امنیت آب باشد؛ میتوان با افزایش واردات خالص آب مجازی (در مورد محصولات آببر با بهرهوری آب پایین)، شدت فشار بر منابع آب داخلی هر پهنه را کاهش داد. ولی اگر هدف رسیدن به بعد کمی امنیت غذایی یا همان خودکفایی باشد؛ در صورت عدم تغییر در وضعیت موجود (ترکیب محصولات در الگوی کشت، میزان عملکرد و راندمان آبیاری در هر پهنه)، بر منابع آب فشار بیشتری وارد میشود. بر اساس آمار منتشرشده در ایران، سطح زیر کشت آبی در ایران بالغ بر 4/8 میلیون هکتار است. برای آبیاری این مناطق 5/82 میلیارد مترمکعب آب مصرف میشود. حدود 90 درصد از آب تجدیدپذیر شیرین در ایران برای تولید کشاورزی استفاده میشود.
اتفاقی که نشاندهنده شرایط تنش آبی بالا در سراسر کشور است. با توجه به اینکه آبیاری کشاورزی بیشترین آب را به خود اختصاص میدهد، هرگونه تلاش برای کاهش تنش آبی باید بر بهبود مدیریت آب کشاورزی متمرکز شود. بررسیهای اقتصاد سیاسی در ایران نشان میدهد کمبود شدید آب تا حد زیادی به شکافهای حاکمیتی در ایران و سیاستهای دولتها برای افزایش میزان رضایت عمومی مربوط است. با این تأویل که دولتها در ایران با خرج منابع حیاتی از جمله آب در تلاش برای جلب رضایت و حمایت عمومی و البته تامین بودجه غیرنفتی کشور هستند.
استفاده ناصحیح از آب، رشد جمعیت، و روند گرم شدن/خشک شدن در نیمقرن اخیر از دیگر دلایل اصلی کمبود آب در ایران است. کاهش بیش از حد آبهای زیرزمینی، بدتر شدن کیفیت منابع آبی، کاهش جریانهای زیستمحیطی و تخریب زیستگاهها و تضادهای آبی از پیامدهای مهم مدیریت نادرست آب در ایران است. برخلاف آنچه در ادبیات سعید جلیلی و طیف هوادار او در مورد منابع آب و کشاورزی آمده، تحلیلهای کارشناسان برجسته آب در دنیا نشان میدهد؛ باید ادبیات بهرهبرداری از آب در ایران تغییر کند. علاوه بر این آب در ایران باید به عنوان عنصری کاملاً حفاظتشده مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد و از مصرف آب محدود ایران در بخش کشاورزی به شکل کاملاً جدی پرهیز شود.
پژوهشگران برجسته آب و کشاورزی معتقد هستند؛ برخی از روشهای بهینهسازی پیوند آب-غذا-انرژی، از جمله تغییر الگوهای کشت، اصلاح تعرفههای انرژی، دستکاری رژیم غذایی و کاهش ضایعات مواد غذایی باید در ایران مورد بحث قرار گیرد. چرا که استراتژیهای مبتنی بر تعادل میان تولید غذا و پایداری آب لازمه مدیریت در ایران است و این روش در کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی از اهمیت بالایی برخوردار است. در حالی که تمرکز قابل توجهی بر بهبود بهرهوری آب صورت گرفته است، ضروری است که سیاستگذاران تقویت ابعاد حکمرانی آب را برای رسیدگی موثر به کمبود آب و پیامدهای آن در ایران در اولویت قرار دهند. به عبارت دیگر، بهبود سیستم حکمرانی آب، پیشنیاز اتخاذ هر راهبردی با هدف ارتقای مدیریت آب کشاورزی و مقابله با بحران آب است.
90 درصد از کشور عرصه زمینهای خشک و تبخیر زیاد
ایران با امتداد از 24 درجه تا 40 درجه عرض شمالی و از 44 درجه تا 64 درجه طول شرقی، یکی از بزرگترین کشورهای خاورمیانه با جمعیتی در حدود 85 میلیون نفر است. سرزمینی با زمینهای خشک و تبخیر زیاد و بارشهای نامنظم. بیش از 90 درصد از کشور در چنین موقعیتی قرار دارد. از سویی مطالعات کشاورزی نشان میدهد؛ تولیدات کشاورزی به شدت متکی به آبیاری در اراضی دیم ایران است. از حدود 3/14 میلیون هکتار زیر کشت در دهه گذشته، 9/5 و 4/8 میلیون هکتار به ترتیب در شرایط دیم و آبی قرار دارند. با این حال، حدود 92 درصد از 2/95 میلیون تن محصول از مزارع آبی برداشت میشود، بنابراین اهمیت آبیاری در ایران برجسته است. آنچه حیرتانگیز است اینکه ایده صادرات محصولات کشاورزی که به اسم صادرات آب مجازی شناخته میشود، اساساً توجهی به این میزان مصرف آب در ایران ندارد.
فارغ از اینکه اساساً ایران توانی برای تولید بیشتر کشاورزی و صادرات آب مجازی ندارد اما بهبود بهرهوری آب و مداخلات حفاظتی همواره باید برای ارتقای مدیریت آب کشاورزی در اولویت دولتها قرار بگیرد. از آنجا که بخش قابل توجهی از مصرف آب در کشور به کشاورزی اختصاص دارد، بهبود مدیریت آب کشاورزی برای غلبه بر چالش بزرگ کمبود آب بسیار مهم است.
تغییر اقلیم و تغییرپذیری کشاورزی
کمبود آب در حال حاضر یک معضل جهانی است که جنبههای مختلفی دارد و چالشهای متنوعی را ارائه میکند. تغییرات آبوهوایی تاثیر قابل توجهی بر متغیرهای جوی در جهان داشته است. دمای هوا در ایران در هر دهه افزایشی حدود 32/0 درجه سانتیگراد داشته است. علاوه بر این، روند کاهشی در بارندگی نیز اثبات شده و میانگین بارش در ایران از 250 میلیمتر در 70 سال گذشته به زیر 200 میلیمتر بهطور میانگین رسیده است. یک مطالعه جهانی میگوید؛ تقریباً 9 میلیمتر در هر دهه طی سالهای 2016-1969 کاهش بارش در ایران اتفاق افتاده است. از سویی روند کلی گرم شدن و خشک شدن زمین در طول نیمقرن گذشته در سراسر جهان وجود دارد. این روند خشک شدن و گرم شدن موجب روند نزولی در میزان آب تجدیدپذیر در ایران شده است. این نشان میدهد که آب در همه دنیا بهخصوص در ایران تحت تاثیر تغییرات آبوهوایی قرار داشته و دارد. علاوه بر این، تغییرات آبوهوایی نیز تقاضای تبخیر جوی را در طول نیمقرن افزایش داده است.
با این همه به نظر نمیرسد در ساحت تصمیمگیری کشورهایی مثل ایران چنین مطالعهای اساساً کاربرد داشته باشد و چیدمان توسعه و سیاستگذاری آب و کشاورزی بر مبنای این تحلیل بنا شده باشد. از طرف دیگر طیف سیاسی که سعید جلیلی از دل آن بیرون میآید و جهانبینی سیاسی این جریان طوری است که برای دادههای بینالمللی احترامی قائل نیست. او در طول مناظرههای انتخاباتی خود تاکید دارد که باید به غرب بفهمانیم که تحریم اثری نداشته است. از جمله این نادیدهانگاری اثر تغییر اقلیم بر جهان و بهخصوص عرضهای خشک زمین از جمله ایران است. از سویی شاید جریان فکری و خاستگاه سیاسی آقای جلیلی مسئله تغییر اقلیم را یک برساخت سیاسی غربی بپندارد و آن را سیاستی برای غلبه غرب بر کشورهایی از جمله ایران تلقی کند. تأویلی بسیار خطرناک و آخرالزمانی که میتواند پایداری سرزمین را در ایران بهطور کامل دستخوش بحرانی جدیتر کند.
از طرفی مطالعات نشان میدهد؛ تغییر اقلیم نهتنها بر روندها و ابزارهای بلندمدت تاثیر گذاشته است، بلکه بر تنوع آبوهوا نیز تاثیر گذاشته است. خشکسالی، یکی از ویژگیهای بارز تغییرپذیری اقلیم در نیمقرن اخیر در ایران بر اثر دیمزارها بوده که روند تخریبی سرزمین را شدیدتر و مکرر کرده است. مطالعات نشان میدهد که تغییرات آبوهوایی احتمالاً از طریق تاثیرگذاری بر اتصالات راه دور در مقیاس بزرگ، به ویژه نوسانات جنوبی ال نینو (ENSO) در مرکز جنوب غربی آسیا، از جمله ایران، بر ویژگیهای خشکسالی تاثیر گذاشته است. خشکسالیهای بزرگ و طولانیمدت ناشی از لانینا حجم آب تجدیدپذیر را در سه دهه اخیر به میزان قابل توجهی کاهش داده و باعث ناامنی آب در بخشهایی از منطقه و جهان شده است. علاوه بر این، تولیدات کشاورزی و دامی تحت تاثیر خشکسالیهای پیدرپی قرار گرفته که موجب پیامدهای اجتماعی-اقتصادی نامطلوب شده است. از سویی پژوهشها نشان میدهد که خشکسالیهای بزرگ در آینده بیش از این رخ خواهد داد، در نتیجه، حفظ امنیت غذایی و آب در آینده قطعاً چالشبرانگیزتر خواهد شد.
۱۳۰ میلیون تن تولیدات کشاورزی ایران
پیشتر رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی بیان کرد: اکنون کل تولیدات کشاورزی ایران ۱۳۰ میلیون تن است که حدود ۸۵ میلیون تن محصولات زراعی، حدود ۲۲ میلیون تن محصولات باغی، ۹۰۰ هزار تن گوشت قرمز، دو میلیون و ۶۰۰ هزار تن مرغ، ۱۳۶ هزار تن عسل، بالغ بر یک میلیون و ۱۵۸ هزار تن تخممرغ و مجموع تولیدات شیلاتی ایران یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن بوده، در حالی که سواحل آبی ایران پنج هزار و ۷۰۰ کیلومتر است. خیام نکویی بیان میکند که این موضوع نشان میدهد یکی از ظرفیتهای خوب ایران که میتوانیم با همکاریهای مشترک آن را ارتقا دهیم در حوزه شیلات، آبزیان و صیادی است. ایران در حوزه تولید زعفران رتبه اول جهان، در حوزه تولید پسته رتبه دوم، تولید عسل رتبه دوم و سوم به صورت نوسانی و تولید خرما، انار، هلو، زردآلو و گردو نیز رتبه سوم جهان را دارد. ۶۸ درصد تولیدات کشاورزی ایران محصولات زراعی، ۱۸ درصد محصولات باغی، ۱۳ درصد محصولات دامی و سایرین نیز حدود یک درصد است. از طرفی وزیر جهاد کشاورزی نیز با اشاره به تولید ۱۳۰ میلیون تن محصول کشاورزی در کشور، گفت: از این میزان تولید، ۹۰ میلیون تن یعنی معادل ۷۰ درصد از کل تولید، متعلق به حوزه زراعت است. محمدعلی نیکبخت افزود: وجود گندم، جو، شکر، برنج، پنبه، علوفه و دانههای روغنی در سبد زراعت نشان از اهمیت راهبردی این معاونت دارد و گرهگشایی از مشکلات معاونت زراعت در واقع کمک به نیازهای اساسی کشور در تامین امنیت غذایی است.