راهکار مسعود نیلی برای حل یک مشکل اقتصادی

تناقض رفاه و ناترازی؛ گزینه‌های روی میز برای رفع معضل بزرگ اقتصاد ایران چیست؟

کدخبر: ۶۷۰۲۲۶
اقتصادنیوز: مسعود نیلی معتقد است: «رفع پایدار مجموعه ناترازی‌ها نمی‌تواند یکباره و دفعتی اتفاق بیفتد و مستلزم گذر زمان است.»
تناقض رفاه و ناترازی؛ گزینه‌های روی میز برای رفع معضل بزرگ اقتصاد ایران چیست؟

به گزارش اقتصادنیوز، یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های این روزها، شرایط پیچیده‌ای است که اقتصاد کشور در آن گرفتار شده است. همه می‌دانیم که در حال حاضر اقتصاد ایران، با مجموعه‌ای از مشکلات و ابرچالش‌ها دست‌به‌گریبان است که خروجی آنها تشدید انواع ناترازی‌های بحران‌آفرین و فقر فزاینده جامعه ایران بوده است. اما در شرایطی که برای عبور از این وضعیت دشوار، نیاز به برنامه‌ریزی‌های دقیق داریم، دولتی به صورت کاملاً اضطراری و بدون هرگونه آمادگی قبلی در شرف تشکیل است. این دولت در بهترین حالت، چند ماه زمان نیاز دارد تا برای حل‌وفصل ابرچالش‌ها، مقدماتی تهیه و تدوین کند.

مسعود نیلی در نخستین نشست «هم‌اندیشی برای اقتصاد ایران» که با عنوان «تحلیلی بر ناترازی‌ها و پیشنهادهایی برای اصلاحات جامع اقتصادی» برگزار شد، به بررسی وضعیت ناترازی در اقتصاد ایران پرداخت که هفته نامه تجارت فردا مشروح سخنان این اقتصاددان را منتشر کرده است و آنچه در پیش‌رو دارید، برگرفته از سخنان مسعود نیلی در نشست یاد شده است.

مسعود نیلی با اشاره به ناترازی در همه شاخص های اقتصاد ایران گفت: «داده‌ها نشان می‌دهد که تمام شاخص‌های اقتصاد ایران با ناترازی عجیبی به لحاظ تعداد، تنوع، جامعیت و استمرار مواجه است.، اما همه این ناترازی‌ها به سیاست‌گذار مربوط می‌شود. درواقع اگر این تصویر را در مقابل اقتصاددانی که اقتصاد ایران را نمی‌شناسد قرار دهید، برایش این سوال بزرگ ایجاد می‌شود که کل نظام سیاست‌گذاری ما چه کاری انجام می‌دهد. نظم، هماهنگی و استمراری که در این آمارها مشاهده می‌شود، طوری است که گویی، یک مجموعه از نظام حکمرانی مسئول به وجود آوردن بحران برق است و بخشی دیگر همین مسئولیت را در حوزه گاز و سایر اقلام دارد. پاسخ این است که نظام تصمیم‌گیری ما اساساً ناترازی‌محور است و نمی‌تواند هیچ رفاه بیشتری به مردم بدهد، مگر اینکه ناترازی را بیشتر کند.»

او اضافه کرد: «این نکته مهم و هشداردهنده‌ای برای کشوری است که رتبه دوم ذخایر گاز و رتبه چهارم ذخایر نفت دنیا را دارد و امروز گرفتار چنین ناترازی بزرگی در تامین انرژی شده است. در هریک از حوزه‌ها سطح هماهنگی هم بسیار بالاست. مثلاً سیاست‌های کشاورزی و اقتصاد کلان به‌طور کاملاً هماهنگ نه‌تنها در جهت بزرگ‌تر کردن ابعاد بحران آب، بلکه در جهت بحران سایر اقلام انرژی کار می‌کنند. به طور مشابه سیاست‌های پولی، مالی، تجاری و ارزی به گونه‌ای هم‌افزایی می‌کنند که اقتصاد، حداقل اشتغال‌زایی را داشته باشد و به توسعه قاچاق کالا شکل بدهد. خلاصه آنکه، گویی تصمیم‌گیرندگان ما هدف گذاشته‌اند و کمیته‌های هماهنگ‌کننده‌ای شکل داده‌اند که بحران آب و برق و گاز را تشدید و کاری کنند که اقتصادی که به شغل بیشتر نیاز دارد، سرمایه بیشتری استفاده کند؛ یعنی سهم اشتغال در تابع تولید ما کمترین و سهم سرمایه بیشترین باشد.»

این اقتصاددان با اشاره به اینکه سیاست ارزی و تجاری منجر به افزایش قاچاق شده است، بیان کرد: «مهم اینکه این اتفاق خودبه‌خود حاصل نمی‌شود، بلکه نتیجه سیاست‌گذاری است. به‌طور مشابه سیاست ارزی و تجاری طوری تدوین شده که حاصل آن افزایش قاچاق باشد؛ سیاست خارجی و سیاست ارزی به‌گونه‌ای باشد که رشوه و فساد از گمرک گرفته تا بانک مرکزی و دیگر نهادها گسترده شود. استراتژی حکمرانی در کشور ما مبتنی بر منابع طبیعی است، اما نه توسعه منابع طبیعی، بلکه مصرف آن. عربستان هم کشوری است که حکمرانی‌اش مبتنی بر منابع طبیعی است، اما مبتنی بر توسعه آن. تفاوت ما با عربستان در این است که بدون اینکه در نفت و گاز سرمایه‌گذاری کنیم، هرچه می‌توانیم اقتصاد و سیاست را به نفت وابسته‌تر می‌کنیم.»

نیلی افزود: «از بعدی دیگر حکمرانی ما مبتنی بر خلق نقدینگی و ایجاد تورم است. عملکرد حکمرانی در همه ابعاد ایران اعم از سیاست و اقتصاد به‌طور کامل متکی به بزرگ‌تر شدن ابعاد ناترازی‌هاست؛ یعنی اساساً بدون بزرگ کردن ناترازی‌ها نمی‌توان کشور را اداره کرد. یعنی اگر یک روز هشت هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور اضافه نشود، حرکت کشور دچار اختلال می‌شود و کار کشور پیش نمی‌رود.»

او در بخش دیگر سخنان خود به راه حل مشکلات اقتصادی ایران، تاکید کرد: «هیچ‌کدام از این مواردی که عنوان شد، تازگی ندارد. روند رو به تخریب آنها هم نه‌تنها بارها هشدار داده شده، بلکه راه‌حل‌های مشخصی هم برای آنها داده شده است. آخرین راه‌حلی که ارائه شد کتاب «چگونگی گذر از ابرچالش‌ها» بود که در زمان رونمایی از آن عنوان کردم که اسم واقعی این کتاب را می‌توان کتاب «آشپزی اقتصاد ایران» گذاشت.، چون به‌طور دقیق به سیاست‌گذار می‌گوید که در هر بخش مثلاً نظام بانکی یا بودجه چه باید بکند. پس از دید من مشکل ما راه‌حل فنی نیست که بگوییم راه‌حل نداریم یا اقتصاددان‌هایی نداریم که بتوانند برای حل مشکلات به سیاست‌گذار پیشنهاد بدهند. این ناترازی‌های فراگیر بدون استثنا در نتیجه سیاست‌های ارادی و تصمیم‌گیری‌های سیاستی با پیامدهای کاملاً پیش‌بینی‌پذیر اتفاق افتاده و این‌گونه نبوده است که بگوییم عامل پیدایش این ناترازی‌ها ناآگاهی بوده است. گرچه ممکن است در شرایطی هم ناآگاهی سیاست‌گذار دخیل بوده، اما علت غالب نبوده است. بنابراین به یک سوال بسیار مهم می‌رسیم، که چرا به‌رغم مشاهده‌پذیر بودن مشکلات و پیش‌بینی‌پذیر بودن ابعاد رو به افزایش آنها و با وجود راه‌حل‌های مشخص، تغییر مسیری در روند آنها ایجاد نشده و حداکثر کارهایی که در گذشته صورت گرفته این بوده که سرعت‌گیرهای موقتی روی آن گذاشته شده است، نه اینکه تغییر مسیر ایجاد کند.»

نیلی افزود: «تردیدی نیست که از منظر کارشناسی و علمی همه دلسوزان کشور اتفاق‌نظر دارند که براساس دو معیار آینده سرزمینی و پایداری جامعه که در ابتدا اشاره کردم، تداوم حکمرانی در گرو این است که ناترازی‌ها برطرف شود. در عین حال می‌دانیم که کارکرد نظام حکمرانی در ایران، به صورتی است که هر رفاهی برای مردم فقط از طریق افزایش ناترازی‌ها حاصل می‌شود. پس اینجا با یک پارادوکس یا تناقض مواجهیم. اگر دقت کنید گزاره «اصلاحات اقتصادی» در نظام حکمرانی ما بسیار مهجور است و این واژه، اساساً به کار برده نمی‌شود.»

او تاکید کرد: «به خاطر ندارم هیچ مسئولی این واژه را به کار برده و گفته باشد که من آمده‌ام اصلاحات اقتصادی انجام دهم. غالباً واژه اصلاحات معطوف به مباحث سیاسی است. اینکه چرا اصلاحات اقتصادی گزاره‌ای غالب در نظام حکمرانی ما نیست، به خاطر این است که اساساً حکمرانی در کشور ما توام با ناترازی است. با اجرای اصلاحات اقتصادی قطعاً اداره کشور دچار مشکل می‌شود و اگر به مسئولی پیشنهاد شود که در پی رفع ناترازی باشد، تصور می‌کند که با این کار زیر پای خودش را خالی می‌کند. همان‌طور که بارها به من گفته شده است که پیشنهاد شما برای اصلاحات اقتصادی گذاشتن پوست خربزه زیر پای ماست. واقعیت هم همین است که از کسی که کشور را با ناترازی اداره می‌کند، نمی‌توان انتظار تلاش برای رفع ناترازی داشت. بنابراین صورت مسئله آینده ایران این است که این پارادوکس را چگونه می‌توان حل کرد. قاعدتاً تمام تهدیدهای آینده ایران منحصر به ناترازی‌ها نیست،، اما اگر این ناترازی‌ها رفع نشود، آینده کشور بسیار به خطر خواهد افتاد.»

این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود به گزینه های روی میز برای رفع معضل ناترازی اشاره کرد و توضیح داد: «نتیجه اینکه باید همه گزینه‌های ممکن را روی میز بریزیم و در مورد آنها گفت‌وگو کنیم که کدام کار را می‌توان انجام داد. گزینه اول، عدم اقدام است. اینکه هیچ کاری نکنیم. در زمان دولت مرحوم رئیسی یا حتی زمان انتخابات ریاست‌جمهوری مسئولان دائم می‌گفتند نگران نباشید؛ قرار نیست قیمت بنزین را اضافه کنیم یا کار دیگری انجام دهیم. مسئولان نظام حکمرانی ما مدام به مردم اطمینان می‌دهند که گزینه «عدم اقدام» گزینه انتخابی آنهاست. گزینه دوم، رفع موقت یک ناترازی است. این کاری بوده که طی سال‌های گذشته به‌طور مکرر اتفاق افتاده است. مثلاً افزایش موردی و مقطعیِ قیمت بنزین.»

او ادامه داد: «گزینه سوم، رفع پایدار یک ناترازی است. این گزینه در ذات خود، ناسازگار است. دلیل آن این است که ناترازی‌ها به یکدیگر مرتبط‌اند و نمی‌شود یکی از آنها را انتخاب کرد و تا انتها و به‌طور پایدار به نتیجه رساند. زمانی که در دولت آقای احمدی‌نژاد طرح هدفمندسازی یارانه‌ها مطرح شد، این‌گونه به نظر می‌رسید که قرار است یک ناترازی به صورت پایدار رفع شود، چون قانونی در مجلس تصویب شد که تکلیف را مشخص و مقرر کرد که باید اصلاح قیمت در قالب قانون هدفمندی ادامه پیدا کند، اما هدفمندی همان یک‌بار اجرا شد. برداشتن موقتی یک ناترازی از مجموعه ناترازی‌ها کاری بی‌معناست. در سابقه هر کدام از ناترازی‌های امروز اقتصاد کشور، یکسری اقدامات اصلاحی وجود دارد. یعنی کارهایی در گذشته صورت گرفته که می‌بینیم جواب نداده و موثر نبوده است. پس اگر می‌خواهیم ناترازی‌ها را به‌طور موثر برداریم باید راهکار رفع آن پایدار باشد. در این صورت باید سراغ گزینه «اصلاحات جامع اقتصادی» برویم. به این معنا که تلاش کنیم ناترازی بانکی، ناترازی بودجه، ناترازی انرژی، بحران آب و محیط زیست و در کل یعنی کشور را درست کنیم. اصلاحات جامع اقتصادی اصلاً موضوعی نیست که بگوییم یک وزیر بحران برق را برطرف کند. در واقع این اصلاحات جامع در سطح قوه مجریه نیست و مسئله یک استراتژی حکمرانی است.»

نیلی تاکید کرد: «البته توجه داریم که رفع پایدار مجموعه ناترازی‌ها نمی‌تواند یکباره و دفعتی اتفاق بیفتد و مستلزم گذر زمان است. در این مرحله مباحث اجتماعی مهم می‌شود، چون اگر قرار باشد نظام حکمرانی یک مسیر نسبتاً طولانی را طی کند باید همراهی جامعه را با خود داشته باشد.، اما مشکل اینجاست که در گذشته عملکرد حکمرانی صفر و یکی بوده است؛ یعنی یا هیچ کاری نکرده یا ناگهان تصمیمی مانند تغییر قیمت بنزین گرفته است.»

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید