اهمیت بهبود سواد اقتصادی

گرفتار طلسمِ داده‌ها؛ چرا روزنامه‌نگاران با آمار و ارقام بیگانه هستند؟

کدخبر: ۶۷۰۶۵۳
اقتصادنیوز: کم‌سوادی عددی، زمانی خطرناک‌تر می‌شود که با درک نادرست از مفاهیم اقتصادی همراه باشد. حتماً دیده‌اید خبرنگارانی را که نمی‌توانند ارتباط میان مخارج دولت، درآمدهای مالیاتی و کسری بودجه را درک کنند
گرفتار طلسمِ داده‌ها؛ چرا روزنامه‌نگاران با آمار و ارقام بیگانه هستند؟

به گزارش اقتصادنیوز، پیش آمده که از خواندن آمار و ارقام در یک گزارش سردرگم شوید یا تعجب کنید؟ اگر کارشناس و صاحب‌نظر باشید یا دست‌کم سواد عددی داشته باشید احتمالاً سایر منابع را جست‌وجو می‌کنید و به تحلیل ماجرا می‌پردازید. اما مخاطبان عادی رسانه‌ها به ندرت از ارقام سر در می‌آورند و این‌گونه است که اطلاعات نادرست می‌تواند آنها را به بیراهه ببرد و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و کلیدی زندگی‌شان را مختل کند. روی دیگر ماجرا هم سیاستمدارانی هستند که پشت این اعداد و ارقام نادرست پنهان می‌شوند تا ناکارآمدی یا شکست‌هایشان را پنهان کنند. می‌خواهید بدانید منشأ این اشتباهات عددی پرتبعات چه کسی یا کسانی هستند؟

اجازه بدهید با یک مثال ساده آغاز کنیم. در سال ۲۰۰۴، جان آلن پائولوس، ریاضیدان، در ستونی برای ABC News، بر اهمیت سواد ریاضی تاکید کرد و توضیح داد که چگونه یک خطای ریاضی در پوشش خبری طرح خصوصی‌سازی تامین اجتماعی، تاثیر این طرح را به حداقل رسانده است. پائولوس در یادداشت خود نوشت: «در مطبوعات و تلویزیون، گفته می‌شود که با این پیشنهاد دو درصد از مالیات تامین اجتماعی به حساب‌های خصوصی می‌رود. اما اگر کمی دقت کنید درمی‌یابید که در واقع ۲/۶ درصد از درآمد مشمول مالیات آمریکایی‌ها که به تامین اجتماعی اختصاص می‌یابد، به ۲/۴ درصد کاهش پیدا خواهد کرد. این یعنی کاهش دو نقطه‌درصدی، نه کاهش دو درصد؛ که در عمل کاهشی معادل ۳۲ درصد محسوب می‌شود! این کار حفره بزرگی در درآمدهای تامین اجتماعی برای بازنشستگان کنونی ایجاد خواهد کرد.»

به گزارش تجارت فردا، داستان را با فهم نادرست خبرنگاران از مفهوم نقطه‌درصد و درصد آغاز کردیم اما این تمام ماجرا نیست. در تمام تولیدات خبری، هنگامی که خبرنگار در حال گزارش تغییرات در اعدادی مانند بودجه دولتی، نرخ جرم یا نتایج نظرسنجی‌هاست، مهم است که بتواند اعداد و ارقام و مفاهیم آماری را درک کند و درست به کار ببرد. روزنامه‌نگاران البته ترجیح می‌دهند فکر کنند که عمدتاً با حقایق و ایده‌ها سروکار دارند، اما تقریباً در هر چیزی که گزارش می‌کنند «اعداد و آمار» هم دخیل است.

ریاضیدانان، اقتصاددانان، آماردانان و حتی خوانندگان آگاه، به‌طور مکرر از کاربرد نادرست اعداد در رسانه‌ها شکایت دارند. انتقاد آنها موجه است. اگر دقت کرده باشید در جایی که فهم درستی از اعداد وجود ندارد خبرنگاران مبتدی اغلب از اعداد دوری می‌کنند و به استفاده از کلمات مبهمی مانند «بسیار»، «کمتر»، «بیشتر» یا «بهتر» روی می‌آورند. وقتی هم که از اعداد استفاده می‌کنند، عددها اغلب معنا ندارند؛ یا به این دلیل که از نظر مغایرت یا منطقی بودن بررسی نشده‌اند، یا به این دلیل که در متن رویداد بررسی نشده و مورد تحلیل قرار نگرفته‌اند.

کم‌سوادی عددی اما، زمانی خطرناک‌تر می‌شود که با درک نادرست از مفاهیم اقتصادی همراه باشد. حتماً دیده‌اید خبرنگارانی را که نمی‌توانند ارتباط میان مخارج دولت، درآمدهای مالیاتی و کسری بودجه را درک کنند، قادر نیستند تفاوت میان تولید ناخالص داخلی اسمی و واقعی یا اهمیت تولید ناخالص داخلی سرانه را تشخیص دهند، یا نمی‌دانند که چگونه اقدامات بانک مرکزی مانند افزایش یا کاهش نرخ بهره می‌تواند بر تورم، اشتغال و فعالیت اقتصادی تاثیر بگذارد.

به دلیل ضعف مهارت‌های عددی یا درک نادرست از آمار و ارقام، انجام محاسبات ساده‌ای که شامل درصدها، نرخ‌ها و تبدیل‌ها می‌شود، برای بسیاری از روزنامه‌نگاران دشوار است. برخی دیگر امکان قضاوت درباره اعداد، پرسش و جست‌وجو درباره آنها و صحت‌سنجی ادعاهای مطرح‌شده را ندارند. در نگاه اول این خطاهای عددی چندان مهم به نظر نمی‌رسد اما اگر به پیامدهای آن نگاه بیندازید متوجه می‌شوید با چه پدیده خطرناکی روبه‌رو هستیم. در ساده‌ترین حالت مردم با اطلاعات غلطی روبه‌رو خواهند شد که تصمیمات مهم زندگی‌شان را به خطر می‌اندازد و در موقعیت‌های پیچیده‌تر ناآشنایی با علم اعداد، روزنامه‌نگاران را در برابر سوءاستفاده از سوی افراد یا سازمان‌های ذی‌نفع و شبه‌دانشمندان و شبه‌علم آسیب‌پذیر می‌کند. اما چرا سواد عددی روزنامه‌نگاران اندک است؟

گرفتار طلسمِ داده‌ها

به‌رغم پیشرفت‌های چشمگیر دیتاژورنالیسم و فراگیر شدن آن، هنوز اتاق‌های خبری بسیاری وجود دارد که روزنامه‌نگاران -که باید با داده‌ها کار کنند- به سختی زمان، منابع کافی و دانش کاربردی برای انجام این کار را در اختیار دارند. حتی برخی از سردبیران هم معتقدند سروکله زدن با اعداد فقط کار خبرنگاران است و بخشی از مهارت‌های ضروری خودشان به‌شمار نمی‌رود. اما اگر بحران‌های اقتصادی جهان و در پی آن، بحران کرونا چیزی به ما آموخته باشد، این است که داده‌ها و آمار، بخشی جدایی‌ناپذیر از گزارش‌ها و اخبار هستند.

در دنیایی که همه‌چیز از طریق داده‌ها تعیین می‌شود -پیش‌نویس قوانین، تصمیمات اقتصادی و سیاست‌گذاری عمومی- شنیدن اینکه برخی معتقدند سواد داده‌ای تنها مختص خبرنگاران اقتصادی یا مالی است، تاسف‌بار است. تفسیر آمار فقط یک مهارت کلیدی برای خبرنگاران مالی یا دیتاژورنالیست‌ها نیست؛ تمام روزنامه‌نگاران به درک درست اعداد، داده‌ها و آمار نیازمندند تا در تفسیر داده‌هایی مانند میانگین و میانه و نرخ و درصد و نقطه‌درصد سردرگم نشوند. سواد عددی نه‌تنها می‌تواند در تولید اخبار و گزارش‌های روزانه به خبرنگاران کمک کند که حتی پیش‌نیازی برای انجام رسالت روزنامه‌نگاری در جامعه است. این سواد سبب می‌شود روزنامه‌نگاران با ارزیابی انتقادی، هرگونه اظهارنظر یا ادعای زیرکانه سیاستمداران یا صاحب‌نظران را به متون و گزارش‌های خود راه ندهند.

اما چند دلیل کلیدی وجود دارد که نشان می‌دهد چرا برخی از روزنامه‌نگاران برای درک کامل و تفسیر دقیق اعداد و آمار دچار مشکل هستند:

* عدم آموزش تخصصی: دوره‌های آموزشی روزنامه‌نگاری معمولاً آموزش‌های جامعی در زمینه اقتصاد، آمار و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها ارائه نمی‌دهند. بسیاری از روزنامه‌نگاران به جای تخصص کمّی یا فنی، سوابق هنری یا نویسندگی دارند. برخی از جوانان حتی برای فرار از ریاضیات به سمت روزنامه‌نگاری گرایش پیدا می‌کنند، زیرا معتقدند در این رشته لازم نیست با مفاهیم ریاضی سروکله بزنند.

*پیچیدگی داده‌های اقتصادی: داده‌ها و آمارها به ویژه آمارهای اقتصادی می‌توانند کاملاً پیچیده باشند و درک و تفسیر آنها به آشنایی با مفاهیم، روش‌شناسی یا دقت نظر ویژه نیاز داشته باشد.

*محدودیت‌های زمانی: روزنامه‌نگاران اغلب تحت ضرب‌الاجل‌های فشرده کار می‌کنند و زمان محدودی برای تحقیق و درک کامل اطلاعات فنی آماری قبل از گزارش در مورد آن دارند.

* ملاحظات مخاطب: برخی خبرنگاران برای آنکه اطلاعات برای مخاطب عام قابل فهم و در دسترس باشد، به جای تحقیق در عمق آمار، به ساده‌سازی، حذف یا پنهان کردن جزئیات آماری روی می‌آورند.

* سوگیری تایید: روزنامه‌نگاران نیز مانند هر شخص دیگری، می‌توانند مستعد سوگیری تایید باشند و داده‌ها را به گونه‌ای تفسیر کنند که از روایت‌ها یا دیدگاه‌های قبلی پشتیبانی کند.

و در نهایت اینکه فرهنگ روزنامه‌نگاری بر اساس اصل استناد یا نقل‌قول شکل گرفته است: اگر شخص دیگری آن را گفته یا نوشته اشکالی ندارد که شما هم تکرار کنید. روزنامه‌نگاران اغلب به نقل‌قول‌ها و تحلیل‌های کارشناسان دانشگاهی، دولتی و صنعتی تکیه می‌کنند، که می‌تواند به سوگیری‌های احتمالی یا تفسیرهای نادرست منجر شود.

بی‌سوادان قرن بیست و یکم!

در یک اقتصاد جهانی که به‌طور فزاینده‌ای پیچیده‌تر و به‌هم‌پیوسته می‌شود، نیاز روزنامه‌نگاران به داشتن درک قوی از مفاهیم، داده‌ها و تحلیل‌های اقتصادی هرگز بیشتر از این نبوده است. بهبود سواد اقتصادی و در کنار آن سواد داده‌ای (data literacy) در میان روزنامه‌نگاران می‌تواند موجب تولید محتوای دقیق‌تر، عمیق‌تر و تاثیرگذارتری شود که در خدمت منافع عمومی باشد. در دنیای روزنامه‌نگاری اگر بلد نباشید با اعداد و ارقام کار کنید بی‌سواد به‌شمار می‌روید.

اما چرا درک دقیق و انتقال درست آمار و داده‌های اقتصادی برای روزنامه‌نگاران اهمیت دارد؟ با توجه به مسئولیت اجتماعی روزنامه‌نگاران می‌توان گفت مهم‌ترین دلیل، ضرورت اطلاع‌رسانی عینی، دقیق و بی‌طرفانه به مردم است. روزنامه‌نگاران مجراهای اولیه‌ای هستند که عموم مردم از طریق آنها اطلاعاتی در مورد وضعیت اقتصاد دریافت می‌کنند. گزارش‌های نادرست یا گمراه‌کننده می‌تواند به سوءتفاهم اساسی از شرایط و روندهای اقتصادی در میان شهروندان منجر شود. در مقابل، روزنامه‌نگاران می‌توانند با ارائه گزارش روشن، واضح، دقیق و مبتنی بر متن رویداد (context) در مورد شاخص‌های اقتصادی، به بهبود سواد اقتصادی کلی مردم کمک کنند. این امر برای توانمندسازی شهروندان برای تصمیم‌گیری آگاهانه در مورد امور مالی شخصی و مشارکت معنادار در روندهای سیاسی و اقتصادی مهم است.

پاسخگو نگه ‌داشتن سیاست‌گذاران نیز وظیفه دیگر روزنامه‌نگاران است. گزارش‌های دقیق مبتنی بر آمار، به روزنامه‌نگاران اجازه می‌دهد تا ادعاها و اقدامات مقامات دولتی و سایر سیاست‌گذاران را بهتر بررسی کنند. این امر به اطمینان از پاسخگویی و شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها -به ویژه اقتصادی- کمک می‌کند.

وظیفه دیگر روزنامه‌نگاران شکل دادن به گفتمان و خط مشی عمومی است. روشی که روزنامه‌نگاران داده‌های آماری را چهارچوب‌بندی و تفسیر می‌کنند می‌تواند به‌طور قابل توجهی بر افکار عمومی و همچنین تصمیمات سیاستی اتخاذشده از سوی مقامات منتخب و سیاست‌گذاران تاثیر بگذارد. ارائه نادرست شاخص‌های اقتصادی می‌تواند گفت‌وگوی ملی را منحرف کند و به انتخاب‌های سیاستی غیربهینه بینجامد.

ارائه اطلاعات عددی دقیق برای حفظ اعتبار و اعتماد به رسانه نیز اهمیت دارد. زمانی که خبرنگاران در گزارش دقیق مسائل اقتصادی و اجتماعی کوتاهی کنند، اعتبار آنها و اعتماد عمومی به رسانه‌ها تضعیف می‌شود. این به ویژه برای گزارش‌های اقتصادی مهم است، زیرا این موضوعات می‌توانند تاثیر مستقیمی بر رفاه مالی و چشم‌انداز آینده مردم داشته باشند.

و در نهایت، سواد داده‌ای روزنامه‌نگاران برای اجتناب از عواقب ناخواسته ضروری است. گزارش‌های نادرست یا هیجان‌انگیز در مورد داده‌های اقتصادی می‌تواند پیامدهای نامطلوبی در دنیای واقعی داشته باشد؛ مانند ایجاد وحشت غیرضروری، نوسانات بازار مالی، یا قیمت‌گذاری نادرست دارایی‌ها. گزارش‌دهی مسئولانه برای جلوگیری از این نوع پیامدهای ناخواسته بسیار مهم است.

راهی برای درک اعداد

نکته مهمی که اغلب روزنامه‌نگاران فراموش می‌کنند این است که اگرچه داده‌ها قدرتمندند، اما در شکل خام خود ارزشمند نیستند. خبرنگاران باید قادر باشند داده‌های خام را به اطلاعاتی تبدیل کنند که به راحتی قابل درک و استفاده است. آنها باید بتوانند خطاهای اساسی در داده‌ها را شناسایی کنند، اعداد را برای تجزیه‌وتحلیل آماده کنند و درک مخاطب را از آمار و ارقام بالا ببرند. علاوه بر این، استفاده از اعداد و داده‌ها تابع اصول اخلاقی خاصی است. روزنامه‌نگار باید ضمن ارائه داده‌های دقیق، بی‌طرفانه و آموزنده بتواند از اطلاعات حساس محافظت کند و در تجزیه‌وتحلیل، تفسیر و انتشار داده‌ها عملکردی منصفانه داشته باشد. دیتاژورنالیسم برای دستیابی به همین اهداف متولد شده است.

روزنامه‌نگاری داده‌محور، رویکردی از روزنامه‌نگاری است که جمع‌آوری، تجزیه‌وتحلیل و تجسم داده‌ها برای کشف و انتقال روایت‌ها را دربر می‌گیرد. با اتخاذ این شیوه روزنامه‌نگاری، گزارشگران اقتصادی می‌توانند توانایی خود را در تفسیر، زمینه‌سازی و انتقال داده‌های اقتصادی به روشی دقیق‌تر، جذاب‌تر و تاثیرگذارتر تقویت کنند. این به نوبه خود می‌تواند به یک گفتمان اقتصادی مبتنی بر شواهد و اطلاعات عمومی بیشتر و شفاف‌تر کمک کند.

دیتاژورنالیست‌ها، داستان‌های انحصاری را پیدا می‌کنند و دیدگاهی واقعی درباره بحث‌های پیچیده ارائه می‌دهند. قالب‌های روزنامه‌نگاری داده‌محور، موضوعات خشک را با تبدیل واقعیت‌های پیچیده به گرافیک یا مقایسه ساده، هیجان‌انگیز می‌کنند. زمانی که ارگان‌های دولتی و کسب‌وکارها بر اساس آمار تصمیم‌گیری می‌کنند، روزنامه‌نگاری داده‌محور، میان تفسیر آمارهای مرتبط و این تصمیمات پل می‌زند و امکان پرسش هوشمندانه، نشان دادن روندها، آغاز بحث‌های جدید و ایجاد رویکردهای تازه را فراهم می‌کند. مهارت‌های روزنامه‌نگاری داده‌محور در سال‌های اخیر به تدریج به اتاق خبر راه یافته و در حال تلفیق با تلاش‌های روزمره خبرنگاران حوزه‌های مختلف است.

اغلب روزنامه‌نگاران تصور می‌کنند دانش آمار هم مانند آشنایی با قانون اساسی، ژنتیک یا سایر علوم، تنها زمانی یک مهارت ارزشمند به‌شمار می‌رود که رویداد مناقشه‌برانگیزی رخ دهد. اما این دیدگاه واکنشی، اغلب به زیان رسانه‌ها تمام می‌شود. بسیاری از داستان‌های بزرگ هرگز واکاوی و موشکافی نخواهند شد اگر متولیان تولید خبر و گزارش با درک اعداد و ارقام و مفاهیم آماری بیگانه باشند. جهان هنوز پیامدهای دانش آماری و اقتصادی ناکافی را در میان خبرنگارانی که بحران بانکی را پوشش دادند (یا بهتر بگوییم، ندادند) احساس می‌کند.

البته که برای من و سایر منتقدان رسانه آسان است تمام چیزهایی را که خبرنگاران باید بدانند فهرست کنیم اما واقعیت این است که نمی‌توانیم از روزنامه‌نگاران بخواهیم همه علوم را با هم بدانند و بیاموزند. اما آمار، زبانی جهانی است که اهالی رسانه، نمی‌توانند از آن غفلت کنند. روزنامه‌نگارانی که از نظر آماری آموزش ندیده‌اند، نگهبانان جامعه‌اند که «شامه خبری» ندارند. وقتی آمارها منتشر می‌شوند، اگر مهارت کافی برای بو کشیدن خطاهای احتمالی یا داستان‌های پشت پرده یا تحلیل ساده اعداد نداشته باشید، بی‌تردید گزارشی منتشر خواهید کرد که گمراه‌کننده است یا اساساً به هیچ دردی نمی‌خورد.

قطعاً توقع نداریم خبرنگاران نوابغ ریاضی باشند. اما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که ترس بیهوده خود را از ریاضیات کنار بگذارند و در مواجهه با هر عددی از خود بپرسند آیا این عدد منطقی است؟ یا از این اعداد چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید